مقاله کوتاه: یادگار: اصطلاحی دیوانی در شاهنامه
واژهی یادگار در معنای متداول آن بارها در شاهنامه به کار رفته است؛ ولی تنها یکبار در داستان پادشاهی هرمزد نوشینروان، در هنگام شمارش و نگارش گنج و خواستهی دژی که پرموده، پسر ساوهشاه، در آن محصور بوده، فردوسی این واژه را در معنایی متفاوت به کار برده و به احتمال بسیار آن را از شاهنامهی ابومنصوری نقل کرده است. تاکنون پژوهشگران آرای گوناگونی دربارهی معنای این واژه مطرح کردهاند که هیچکدام گویای معنای دقیق آن نیست. نگارنده در این مقاله کوشیده است نشان دهد که بر پایهی منابع تاریخی (بهویژه زینالاخبار گردیزی)، واژهی یادگار در بیت مزبور، اصطلاحی دیوانی و معادل کلمهی تذکره در متون تاریخی دورهی اسلامی بوده است. به گمان نگارنده واژهی ayādgār در فارسی میانه نیز افزون بر معانی مشهور «یادداشت»، «رساله» و «سرگذشتنامه» بر اثر توسع معنایی، معانی دیگری نیز داشته که بهسبب ازدسترفتن متون فارسی میانه به دست ما نرسیده؛ ولی در کتاب تاریخ سبیوس، مورخ ارمنی سدهی هفتم میلادی حفظ شده است.
اصطلاحات دیوانی ، شاهنامه ، فارسی میانه ، یادگار ، یاذگار
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.