کاربست دادههای اسناد خانوادگی و خاندانی در پژوهشهای تاریخی (رهیافتها، الزامات و چالشها)
تاریخنگاری سندمحور، رویکردی خرد و جزءنگر به پدیدارهای تاریخی دارد. این رویکرد، واکنشی به ناامیدی از روایتهای کلان از تاریخ است که به نادیده انگاشتن سهم عمدهای از عناصر تاریخی اقوام در راستای یکسانسازی تحلیلها میانجامد. پژوهش حاضر پاسخ به پرسشی در زمینه شیوهها، موارد استفاده و جایگاه این دست از اسناد در میان مراجع تاریخی است. بازنمایی اهمیت و اولویت اسناد خاندانی در مطالعات جامعهشناختی مورد رجوع این مطالعه میباشد که میتواند به تردید در برخی پیشفرضها یا انگارههای مورد پذیرش محققان انجامد. ارایه شواهد و اسناد جدید و تفسیر آنها در این مطالعه پابهپای یکدیگر به پیش میروند و تفسیری نو از این اسناد بیان خواهد شد. روش مطالعه در این پژوهش توصیفی و تحلیلی بر مبنای منابع کتابخانهای و استخراج دادههای متنی اسناد خاندانی است که با ارایه رهیافتهای علمی واکاوی می شود و در توصیف الزامات و چالشهای پیشروی محققان این حوزه می کوشد. تاریخنگاری مبتنی بر اسناد خاندانی به دریافت دادههای تاریخی و فرهنگی که به ندرت در تواریخ و اسناد حکومتی و رسمی حضور داشته و کمتر در تیررس نقد و شناخت مورخان هستند، کمک خواهد کرد و کاوش در تبارشناسی اسنادی خاندانها و یاری در ایجاد و توصیف اطلس تاریخی قومنگارانه را وجه عمل خود قرار میدهد؛ درنهایت این پژوهش در حوزه روششناسی کاربردی قرار میگیرد و میکوشد شیوههای برخورد و استفاده از دادههای تاریخی و قومی اسناد خاندانی را تمرین کند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.