بررسی مدل ساختاری ارتباط رفتارهای خودآسیب رسان با ادراک زمان و نقش میانجی افسردگی و خودبخشش گری در نوجوانان
این پژوهش با هدف پیش بینی رفتارهای خودآسیب رسان بر اساس درک زمان، افسردگی و خودبخشش گری در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل تمام دانش آموزان 12 تا 18 سال شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 200 نفر انتخاب شدند. پرسش نامهی درک زمان ملو و وورل (2015)، افسردگی بک (1961)، پرسش نامهی رفتارهای خودآسیب رسان کاونسکی و گلن (2009) و پرسش نامهی خودبخشش گری وول، دی شی، واکینی (2008) به عنوان ابزار استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها به روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS-3 انجام شد. نتایج نشان داد که افسردگی، خودبخشش گری، حال مثبت، و حال منفی دارای اثر مستقیم معناداری بر رفتارهای خودآسیبرسان هستند. این درحالی است که حال منفی و گذشته ی منفی با میانجی گری افسردگی و حال مثبت با میانجی گری خودبخشش گری، دارای اثر غیرمستقیم معناداری بر رفتارهای خودآسیبرسان هستند. بنابر یافته های پژوهش مشخص میشود که افسردگی، گذشته منفی و حال منفی، با میانجی گیری افسردگی موجب افزایش و خودبخشش گری و حال مثبت موجب کاهش رفتارهای خودآسیبرسان میشوند. در مجموع نتایج از نقش چشم انداز زمان در پیش بینی اختلال رفتارهای خودآسیبرسان در نوجوانان حمایت میکند و بنابراین میتوان از آن در پیش گیری و تدوین برنامههای مداخله استفاده نمود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.