تاثیر ذهنی گرایی بر اندیشه سیاسی در ایران بین دو انقلاب مشروطه و اسلامی (مطالعه موردی: ایدئولوژی سازی)
اندیشه سیاسی در ایران بویژه در دورانی که نضج گرفت، ترکیبی از ذهنی پردازی ها در کسوت گفتمان های اسلامی، ملی و تمدنی جدید بود که رویکرد حذفی را نسبت به رقبا اعمال می کرد. نویسنده در این پژوهش یک پیوند منطقی بین ریشه و کارکرد گفتمان های غالب در اندیشه سیاسی با عنایت به رویکرد حذفی آنها در مقابل هم در مقطع زمانی بین دو انقلاب برقرار می کند. در این بحث فرض بر این است که اندیشمند سیاسی چه بصورت قالب گفتمانی و چه بصورت عنصر فردی دارای ذهنیتی نامنظم است که از رویکرد متعارف اندیشه سیاسی که مبتنی بر متدلوژی انتقادی است، فاصله می گیرد. برخورد دگماتیک، ترسیم مدینه فاضله و تعین گرایی ذهنی رویکردی غالب و مسلط در هر یک از گفتمان های اسلامی، ملی و تمدنی جدید می شود. هر یک از این گفتمان های تکرور در برخورد با سویه ی جدیدی بنام «سنت» در این بحث وارد می شود که پیامد آن آشفتگی فکری، عدم تحمل مخالف و توسل به رویکرد حذفی و در نتیجه ایدیولوژی زدگی می باشد. موضوعیت بحث از جهت نگرش های تاریخی اندیشه های سیاسی در ایران است که تا به امروز از طریق «گفتمان تکرو» در سیاست ادامه داشته و دیالکتیک اندیشه سیاسی را در خود مغفول داشته و تاثیر مخربی بر ارکان اجتماعی و سیاسی وارد کرده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.