نهج البلاغه و حقوق اساسی
دین مبین اسلام به جهت شناختی که از انسان و ابعاد وجودی او دارد، تعالیمی را در آموزه های خود قرار داده است که به جهت برخی بی توجهی ها، تاکنون نتوانسته آن گونه که شایسته آن می باشد، از آن بهره برداری گردد. یکی از منابع غنی اسلامی در حوزه حقوق، علی الخصوص حقوق عمومی کتاب پرفیض نهج البلاغه است که با مطالعه سطر به سطر آن به معانی ژرف و عمیقی دست خواهیم یافت که می تواند برای بشریت پس از قرآن کریم و سخنان گوهربار خاتم نبی (ص)، به عنوان منبع عظیم محسوب گردد. حقوق عمومی و ارتباط شهروندان با ساختار قدرت در نهج البلاغه به گونه ای نمود دارد که به جرات می توان ادعا کرد، هیچ یک از منابع اسلامی تا این حد از غنا به این موضوع نپرداخته اند. به عبارت دیگر، با دقت در مضامین این کتاب، این نکته مستفاد می گردد، که جمع بین اخلاق و حکومت امری ناممکن نیست. باید اذعان کرد که حقوق عمومی در منظر امام علی(ع) از اقبال و اهمیت زیادی برخوردار بوده است. از این روی در نهج البلاغه، رابطه بین فرد و حکومت گسترش یافته است. بدین ترتیب، مفاهیم زیادی مثل فرد، دولت، شهروند، اخلاق، جامعه و... با هم ارتباط می یابند. سوال اصلی در این نوشتار این است که: اصول حقوق عمومی در نهج البلاغه دارای چه جایگاه و نقشی هستند؟ که به روش توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای و اسنادی به دنبال پاسخ آن هستیم.
نهج البلاغه ، حقوق ، حقوق اساسی ، حقوق عمومی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.