ویتگنشتاین اول و تقرر خدا و دین در ساحت امر رازآمیز
لودویگ ویتگنشتاین در دوره اول تحول فکری خود با طرح نظریه تصویری معنا که در آن با برتراند راسل همرای بود، تلاش نمود تا کرانه های گزاره های معنادار و مرز میان گفتنی ها و ناگفتنی ها را هویدا سازد. وی با طرح نظریه فوق، بیان داشت که گزاره های متضمن مقولاتی همچون امر برتر/خدا، دین و البته سایر امور هنجاری، اگر چه می توان صورت منطقی را در آنها رعایت نمود، لیکن نقش شناختی ندارند. این گزاره ها با فراروی از مرزهای زبان، معنایی محصل را افاده ننموده و چونان گزاره های مهمل و بدساخت تلقی می شوند. اما این پایان راه نبود؛ او در ادامه از ساحت سکوت به سوی ساحت رازآمیز قدم پیش می نهد و مقولات امر برتر/خدا و دین را رازآمیز می خواند. در این مقاله با تکیه بر آثار اولیه و آثار دوره انتقالی ویتگنشتاین، به بررسی و تحلیل نظر او در باب امر برتر/خدا و دین و نظر مفسران او در این زمینه خواهیم پرداخت.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.