استقلال بانک مرکزی از منظر حقوق عمومی
حقوق در تمام عرصه های اجتماع بشری تسری پیدا کرده است و ساختار های اجتماعی نیز از این موضوع جدا نبوده اند، لذا با گسترش و پیشرفت ساختارهای پولی و مالی و تقویت نظام بانکداری، بانک های مرکزی جایگاه ویژه ای در ساختار حکومت ها بدست آورند. برای بانک مرکزی اهدافی پیش بینی شده است که تحقق اهداف در ساختارهای مختلف پولی و مالی متفاوت است، بررسی ساختار و عملکرد بانکهای مرکزی و میزان دست یابی این بانک به اهداف آن مشخص می نماید که بانکهای مرکزی که استقلال بیشتری دارند، از عملکرد مطلوب تری نسبت به بانکهای وابسته به نهادهای سیاسی برخوردارند، لذا در خصوص بررسی استقلال بانک مرکزی تحقیقلات زیادی توسط محققین اقتصادی صورت گرفته است،یکی از مهمترین حوزه هایی که در تحقیقات پیرامون استقلال بانک مرکزی کمتر به آن پرداخته شده است بررسی حقوقی ساختار بانک مرکزی می باشد. لذا در این تحقیق ضمن بررسی مباحث و تحقیقات حقوقی قبلی در ین حوزه با بیان کلیات بحث به شاخصای ارزیابی استقلال بانک مرکزی پرداخته شده است و با تسری موضوع به جایگاه بانک مرکزی در نظام حقوق عمومی ایران، مشخص شده است که بانک مرکزی در ایران از درجه استقلال پایینی برخوردار است و همین موضوع یکی از عوامل اصلی در ضعف این بانک در دستیابی به اهداف پیش بینی شده برای آن است. در پایان تحقیق نیز ضمن آسیب شناسی موضوع، پیشنهاداتی در راستای استقلال بانک مرکزی ارایه گردیده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.