مقایسه دولت اقتدارگرا و گذار به دمکراسی در چین و ایران
چکیدهاین مقاله به دنبال بررسی گذار به دمکراسی در چین و ایران در اواخر قرن 20 م با توجه به اصلاحات اقتصادی و اجتماعی در دو کشور می باشد. هر دو کشور در اواخر قرن 20م به دنبال یک سری اصلاحات اقتصادی و اجتماعی بودند ولی دمکراتیزاسیون مدل خطی با پیش شرط اقتصادی و اجتماعی گذار به دمکراسی مورد نظر برخی تیوریسن ها در دو کشور رخ نداد. این سوال مطرح می شود چرا با وجود اینکه تغییرات اقتصادی و اجتماعی به عنوان پیش شرط دمکراسی در دو کشور به طور نسبی رخ داد ولی دمکراتیزاسیون از پایین در دو کشور رخ نداد؟روش پژوهش تاریخی تطبیقی می باشد سعی خواهد شد موانع دمکراتیزاسیون در دو کشور ایران و چین با وجود برخی تشابهات مانند افزایش تولید ناخالص ملی، رشد شهرنشینی، رشد طبقه متوسط و غیره در دو کشور تنبین گردد.یافته های پژوهش نشان می دهد فرهنگ سنتی کنفوسیوسی مبتنی بر جامعه هماهنگ و میرات نهادی لینیستی حزب کمونیسم مبتنی بر انحصار قدرت در چین و فرهنگ اسلامی مبتنی بر حاکمیت الهی در ایران و همچنین ضرورت توسعه اقتصادی، رفاه عمومی و ثبات سیاسی به عنوان اولویت مردم در هر دو کشور امکان دمکراتیزاسیون از پایین را تضعیف کرده است و صرفا دمکراتیزاسیون از بالا را امکان پذیر کرده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.