تاثیر نخبگان فکری و نخبگان ابزاری بر مدرنیزاسیون عصر پهلوی
مدرنیزاسیون دوره پهلوی در قریب به اتفاق تحلیل ها «مدرنیزاسیون از بالا به پایین» توصیف می شود. یعنی دولت با برنامه ریزی آن را موجب شده است. گر چه این تحلیل ها بخش مهمی از ماجرا را نشان می دهند، اما به نظر ناقص می رسند. نخست اینکه؛ دولت پهلوی در انتخاب پروژه مدرنیزه کردن کشور صاحب اراده کامل نبوده و قرار گرفتن در دل تحولات منطقه نقش مهمی در این میان داشته است. دوم اینکه؛ نقش نخبگان در این مدرنیزاسیون اغلب نادیده گرفته می شود. بر این اساس؛ در پژوهش پیش رو این سوال اصلی مطرح می شود که؛ تاثیر نخبگان فکری و نخبگان ابزاری بر مدرنیزاسیون عصر پهلوی چگونه بوده است؟. فرضیه مقاله با بهره گیری از نظریه «نخبه گرایی پاره تو و موسکا» اینگونه بیان می کند که «در عصر پهلوی نخبگان فکری به دلیل اشتراک نظر با نخبگان ابزاری در حمایت از نوسازی و مدرنیسم، مبادرت به تولید اندیشه و مشروعیت بخشی به اقدامات رضا شاه و محمدرضا شاه در مسیر مدرنیزاسیون کشور نمودند اما به تدریج نخبگان فکری در روندهای دیوانسالاری و بوروکراسی جذب و ادغام شدند و به مثابه کارگزارانی خنثی و یا محافظه کار در خدمت اقدامات رضا شاه و محمدرضا شاه قرار گرفتند. بدین ترتیب تاثیر نخبگان عصر پهلوی بر مدرنیزاسیون، به دلیل عدم توازن در ابعاد مدرن سازی، ساختار سیاسی استبدادی و فقدان نظام تصمیم گیری جمعی با موفقیت همراه نبود.» تکنیک گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای می باشد.
نخبگان فکری ، نخبگان ابزاری ، پهلوی ، مدرنیزاسیون ، ایران
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.