تعیین ضریب مقاومت جریان در رودخانه ها با بستر شنی (مطالعه موردی: رودخانه بابلرود، مازندران)
ضریب مانینگ از مهم ترین پارامترهایی است که باعث افت انرژی در کانال ها و رودخانه ها می شود و نقش بسیار مهمی در ارتفاع سطح آب در مقطع عرضی دارد. روش های مختلفی برای تخمین ضریب مانینگ ارایه شده است که بیشتر منشا آزمایشگاهی دارند. در هیدرولیک رودخانه ها به دلیل متحرک بودن بستر، مقاومت در مقابل جریان یا ضریب مانینگ متغیر می باشد. در این حالت نمی توان یک فرمول مقاومت جریان را به طور مستقیم و بدون آگاهی از نحوه تغییر ضریب مقاومت، در شرایط مختلف جریان و رسوب بکار برد. در تحقیق حاضر رودخانه بابلرود در استان مازندران انتخاب گردید و نتایج حاصل از روابط تجربی مختلف برای تعیین ضریب مانینگ با استفاده از عملیات صحرایی و خصوصیات مختلف رودخانه و مقطع عرضی آن و همچنین جنس مصالح بستر و کناره ها به دست آمد و با ضریب به دست آمده از روش مستقیم مقایسه گردید. طبق نتایج به دست آمده روش کاون که دارای کمترین درصد خطای نسبی 6.17% و 3.46% و همچنین کمترین جذر میانگین توان دوم خطا 2.7 و 3.2 به ترتیب در ایستگاه های هیدرومتری پاشاکلا و قرآن طالار است به عنوان بهترین روش برای برآورد ضریب مانینگ در این رودخانه پیشنهاد می گردد. پس از روش کاون، روش جارت با درصد خطای نسبی 10.11% و 5.41% و همچنین جذر میانگین توان دوم خطا 4.5 و 4.5 به ترتیب در ایستگاه های هیدرومتری پاشاکلا و قرآن طالار به عنوان روش دوم برای تعیین ضریب مانینگ انتخاب می شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.