تحلیل ارتباط ساختاری و محتوایی قسمتهای روایی و غیرروایی دفتر دوم مثنوی
با توجه به رویکرد کل نگر، در بررسی محتوای متن باید به این اصل توجه داشت که فهم متن به معنای واقعی، زمانی حاصل میشود که واحد تحلیل متن بصورت کامل و کل در نظر گرفته شود. در غیر این صورت، متن برای پژوهش قابل استناد نیست. عدم توجه محقق به متن بعنوان یک کل، باعث به وجود آمدن مشکلاتی در درک متن میشود که گاهی این مشکلات حاد است و پیچیدگی متن را زیاد میکند. این مشکل در خوانش و فهم مثنوی مولوی نیز به وجود آمده است. خوانش جزء به جزء و تمرکز بر روی بیت، سبب شده است مثنوی معنوی بعنوان اثری پریشان و بدون نظم در میان مثنوی پژوهان مطرح شود. هدف این پژوهش آن است که با تغییر رویکرد یعنی تمرکز بر واحدهای معنایی بزرگتر از بیت، به نظم موجود در بیان مطالب مثنوی برسد.
روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای-اسنادی است.
ارتباط مطالب مثنوی بصورت متناوب است. تناوب در مثنوی بصورت تناوب قسمت غیر روایی (تعلیمی) و قسمت روایی (تمثیلی) است.
مطالب قسمتهای غیر روایی و روایی مانند حلقه های زنجیر به هم متصل شده اند؛ به این صورت که بعد از هر حلقه غیرروایی یک حلقه روایی آمده است که نقش تمثیل یا مکمل دارد. اگر حلقه های روایی را در نظر نگیریم، مطالب تعلیمی به هم مرتبط و تکمیل کننده هم هستند؛ بنابراین ارتباط مطالب تعلیمی در مثنوی، متوالی حلقه ای است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.