تحلیل شناختی «استعاره مفهومی و انواع آن» در منتخبی از اشعار پروین اعتصامی طبق نظریه فوکونیه و ترنر
در مطالعات ادبی، استعاره را رکن اساسی خلاقیت و نمود ویژه فردیت هنری مولف می شمارند. استعاره می تواند در بافت های اجتماعی گوناگون، به وسیله نویسندگان به کار رود تا کارکردهایی در جهت حمایت از گزاره های بنیادین و باورهای یک ایدیولوژی و یا نظرگاه خاص ایفا کند. فوکونیه و ترنر (1995) مساله جدیدی را در زبانشناسی شناختی و استعاره مطرح کردند. آن ها نشان دادند که همه استعاره ها از مطابقت حوزه مبدا و مقصد، آن گونه که در دیدگاه لیکاف و جانسون (1980) مطرح شده بود، ساخته نمی شوند. بر طبق تعریف فوکونیه و ترنر (1999) فضاهای ذهنی، بسته های مفهومی کوچکی هستند که در هنگام سخن گفتن یا تفکر در ذهن آدمی ساخته می شوند. اشعار پروین اعتصامی به دلیل برخورداری از زبان استعاره مدار و نزدیکی به قطب استعاری و به دلیل فارغ بودن از محدودیت های حاکم بر برخی از انواع رسمی ادبیات قدیم، دارای تناسب و ظرفیت بیشتری برای کاربرد این نظریه در نقد هستند. از این رو، تمامی استعاره های اشعار پروین اعتصامی در ساخت فضاهای ذهنی آن ها، مورد توصیف و تحلیل قرار گرفت. طبق یافته های به دست آمده، حوزه های مفهومی استعاره های پروین در نظریه فوکونیه و ترنر نقش دارند که در شش گروه، استعاره های هستی شناختی (پدیده ای یا مادی)، استعاره های شخصیت بخشی، استعاره های جهتی برای هستارهای مثبت و منفی، استعاره های ساختی (پدیده های انتزاعی، اعضای بدن، مفهوم زندگی، پدیده های طبیعی) قابل دسته بندی هستند. به طور کلی می توان گفت در همه استعاره های ساختی، استفاده از حوزه های مفهومی در ساخت استعاره و انتقال معانی خاص به مخاطبان به صورت هدفمند صورت گرفته است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.