مسئله خدا نزد توماس

آباء کلیسا در شورای نیقیه به طور ضمنی تایید کردند که عقل فلسفی میتواند در قلمرو الهی ات وارد شود . قدیس توماس آکوییناس در همین راستا با استفاده از عقلی که به نور ایمان منور گشته بود فهمی نظاممند از عقاید ایمانی ارایه داد. ابزار او یک مابعدالطبیعه پیشرفته در خصوع علیت، یک معرفت شناسی و روانشناسی منسجم و، مهمتر از همه، یک آموزه مشروح در خصوع شباهت وجودی میان خالق و مخلوق بود. بدین ترتیب توماس الهیات عقلانی نظاممندی عرضه کرد که اوج قرن ها تفکر جمعی آباء کل یسا و حکماء مدرسی محسوب شد. البته او همواره مراقب بود که راز تعالی الهی را حف کند و به هم ین دلی ل تاکید میکرد که علم انسان به خدا به جهل ختم میشود. ما نمیتوانیم بدانیم خدا چه هست بلکه فقط م ی- توانیم دریابیم او چه نیست. اما این اعتراف به جهل به آسانی و در ابتدای تحقیق صورت نگرفت، بلکه نتیجه تحقیقی پیچیده و پرزحمت بود. چنین جهلی نوعی علم است . از این رو، الهی ات توماس، به ر م راهر سلبیاش، دارای ارزش معرفتی ایجابی است.