کارکرد روایت در مقابله با پاندمی بر اساس نظریه آلوده انگاری کریستوا، مطالعه موردی دکامرون
متن ادبی، روایت پناه بردن آدمی به دنیای تخیل است. نوشتار در برهه های زمانی متفاوت چه در آشوب های جمعی و چه در تنش های فردی، نقشی پالایشگر و درمانگر دارد. ساختارهای روایی با ساختارهای روانی در بافتی از روزگار و جهان نویسنده هم پیوند می شود و شگردهای روایی و ساختاری تازه ای را رقم می زند. بحران ها و آشوب های اجتماعی یا طبیعی منجر به بحران های وجودی می شود و با زیرورو شدن جهان و روان آدمی از دل این آشوب ها، سبک ها و ساختارهای تازه سر برمی کشد چنانکه نیای رمان مدرن یعنی دکامرون از دل طاعون قرن چهاردهم زاده شد. گفت وگو میان روان و متن، فرایندی پالایشی است که در کار هنری به سامان می رسد. ژولیا کریستوا به عنوان روانکاوی مسلط بر نظریه های نقد ادبی، نقش پالایش بخش ادبیات و هنر را در دوران مدرن در تبیین، تخلیه و تهی سازی آلودگی از طریق کلام می داند. کار هنری تنشی را در درون هنرمند به شکل نمادین و با خلق دنیایی دیگر، به سامان می رساند. راز خلق نخستین نمونه رمان مدرن شاید همین باشد: برون ریزی طردها و پذیرش عاطفه های ناهمخوان و ناسازگار در کنار هم از طریق امر نشانه ای و شبکه دلالتی که به شکل نمادین بازنمایی می شود. دکامرون اثر بوکاچیو در زمان فروپاشی نظام های اجتماعی بر اثر طاعون روایتی تازه و بدیع بود که همزمان با فروپاشی سنتها با سنت شکنی در سبک و محتوا، پیشگام رمان مدرن گردید.
پاندمی ، رمان ، آلوده انگاری ، دکامرون
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.