بررسی رابطه بین سبک های تفکر و ادراک از مولفه های برنامه درسی با باورهای خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های تفکر و ادراک از مولفه های برنامه درسی با باورهای خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان با روش پژوهش توصیفی- همبستگی انجام شد جامعه آماری، کلیه ی دانشجویان (مرد و زن) دانشکده علوم انسانی و اجتماعی (مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری) دانشگاه مازندران در نیمسال اول سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 1750 نفر بوده که با استفاده از روش کرجسی و مورگان (1970) و به روش طبقه ای تصادفی نسبتی تعداد 317 نفر از آنان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های استاندارد سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر (1997)، ادراک از مولفه های برنامه درسی طاطاری (1394) و باورهای خودکارآمدی تحصیلی زاژکووا و همکاران (2005) بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (فراوانی و درصد فراوانی، میانگین، انحراف معیار و ضریب همبستگی) و آمار استنباطی (آزمون تحلیل رگرسیون خطی چند گانه به روش همزمان) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از آزمون تحلیل رگرسیون چند گانه نشان داد که متغیرهای سبک های تفکر و ادراک از مولفه های برنامه درسی پیش بینی کننده های خوبی برای متغیر باورهای خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان هستند همچنین در مورد مولفه های سبک های تفکر نتایج نشان داد که از میان سیزده سبک تفکر تنها سه سبک تفکر (سلسله مراتبی، آنارشیک و بیرونی) پیش بینی کننده خوبی برای باورهای خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان هستند و هم چنین در ارتباط با مولفه های ادراک از مولفه های برنامه درسی نتایج نشان داد که هر چهار مولفه ادراک از مولفه های برنامه درسی (ادراک از هدف، ادراک از محتوا، ادراک از روش و ادراک از ارزشیابی) قادر به پیش بینی باورهای خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان هستند. این پژوهش پیامدهای آموزشی و پرورشی بسیاری برای مسولان دانشگاه و مشاوران تربیتی دارد تا به جهت اهمیت آگاهی بخشی به دانشجویان در خصوص سبک های تفکر، ادراک از مولفه های برنامه درسی و باورهای خودکارآمدی تحصیلی فعالیت های متناسبی را طراحی و اجرا نمایند..
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.