بازتاب آیه الست در کتاب فیه مافیه با نگاهی به مثنوی معنوی و دیوان شمس
در تاریخ تصوف و عرفان یکی از مهم ترین مسایل نظری که تاثیری پایدار و عمیق بر همه جریان های فکری عرفانی و در پی آن، ادبی داشته، مساله میثاق یا عهد الست (سوره اعراف /172) است. این مفهوم در صدر اسلام عمدتا با واژگان مندرج در آیه و ارایه معنای ظاهری آن انعکاس می یافت؛ اما با ورود آن به آثار اندیشمندان، سیر معنایی و تطور واژگانی آن نیز تغییر یافت و اغلب با عشق ازلی درآمیخت که در اوج خود در آثار مولوی متجلی شد. مولانا در اشعارش، چه در مثنوی</em> و چه دیوان کبیر</em> با ترکیبات اضافی و وصفی به عهد ازلی با تمام مظاهر و مفاهیم متنوع آن اشاره می کند و در خوشه ای معنایی با کلمات جانشین با واژه الست به تفسیر و تاویل آن ها می پردازد. مولانا در آثار منثور خویش از جمله کتاب فیه مافیه</em> نیز به گونه ای خاص به مفهوم الست پرداخته است. برای دریافت این مفهوم باید از طریق قرینه سازی این اصطلاحات با موارد مشترک در مثنوی</em> و دیوان کبیر</em> به تفسیر آن ها راه یافت به گونه ای که این سه کتاب را باید شرح و بسط و تاویل و تفسیر یکدیگر دانست. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی ضمن ارایه بازتاب آیه الست در کتاب فیه مافیه</em> از طریق نشان دادن برخی از موضوعات کلیدی هم نشین با این موضوع در کتاب یادشده، تفاوت شیوه این اثر با مثنوی معنوی</em> و دیوان شمس</em> را نیز بیان می کند.
الست ، کتاب فیه مافیه ، مثنوی معنوی ، دیوان شمس ، فطرت
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.