شالوده شکنی در مقالات شمس تبریزی
این مقاله با تحلیل عناصر شالوده شکنی از دیدگاه «دریدا» به تشریح این عناصر در مقالات شمس پرداخته و می کوشد تا تکثر معنایی را در خدشه دار کردن انگاره های متافیزیکی مطرحشده در فلسفه غرب بازسازی کند و به معناهایی تازه از متن دست یابد. مقالات شمس تبریزی این ظرفیت را دارد که با تعلیق-های پیاپی معنایی، دال ها و نشانه های بی شماری را برای معناهای متکثر حاصل کند. نویسندگان با روش توصیفی- تحلیلی بر اساس رویکرد شالوده شکنی دریدا، برخی از این انگاره ها مانند نفی تعریف واحد حقیقت، مرگ مولف، نشانه-شناسی پساساختارگرایی، ایدیولوژی غالب متن از طریق نفی تقابل ها و ارزش ها و... را تدقیق کردهاند. در مقالات شمس، در حوزه نفی تعریف حقیقت واحد، حقیقت، امری مطلق و واحد تلقی نمی شود، بلکه در حوزه بحث های تاویلی قرار میگیرد و هر کس دریافت خاص خود را از آن دارد. شمس برعکس دیدگاه های لوگوس محور افلاطونی، خرد و عقل گرایی را در راه حقیقت، کاملا ناقص معرفی می کند و آن را حجاب راه سالک می بیند. او نوشتار و گفتار یا حضور و غیبت را در تقابل با یکدیگر قرار نمی دهد، بلکه فراتر از این دو، به طور کلی سخن و حضور را حجاب می داند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.