مدل سازی باورهای غیرمنطقی خوردن براساس نگرش به خوردن با نقش واسطه ای انعطاف پذیری تصویر بدن در افراد دارای نشانه های پرخوری

اختلالات خوردن اختلالات پیچیده ای هستند که ریشه در مسایل زیستی، روانی، اجتماعی و فرهنگی دارند. یکی از اشکال اصلی این اختلالات در طبقه بندی بین المللی اختلالات روانی، پرخوری است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف مدل سازی باورهای غیرمنطقی خوردن براساس نگرش به خوردن با نقش واسطه ای انعطاف پذیری تصویر بدن در افراد دارای نشانه های پرخوری انجام شد.

روش پژوهش حاضر باتوجه به ماهیت آن تحلیلی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی افراد دارای نشانه های پرخوری مراجعه کننده به مراکز مشاوره مناطق شش و دوازده شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند. روش نمونه گیری به صورت دردسترس بود. نمونه آماری باتوجه به تعداد متغیرهای آشکار پژوهش دویست نفر بود که از میان افراد جامعه آماری داوطلبانه وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه انعطاف پذیری تصویر تن (ساندوز و همکاران، 2013) و پرسش نامه نگرش خوردن (گارنر و همکاران، 1982) و پرسش نامه باورهای غذایی غیرمنطقی (اوسبرگ و همکاران، 2008) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 24 و AMOS نسخه 24 و همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری صورت گرفت. سطح معناداری همه آزمون ها 0٫05 بود.

بررسی ضرایب مسیر مستقیم بین مسیرهای مختلف نشان داد، نگرش به خوردن و انعطاف پذیری تصویر بدن (0٫001>p، 0٫41Beta=) و انعطاف پذیری تصویر بدن و باورهای غیرمنطقی خوردن (0٫001>p، 1٫5Beta=) به طور معناداری رابطه مستقیم دارد. شاخص های نکویی برازش مدل مفهومی برازش داده شده برابر با 4٫35=CMIN/df، 0٫89GFI=، 0٫93NFI= و 0٫02RMSEA=، به دست آمد.

نتایج پژوهش مشخص کرد، انعطاف پذیری تصویر بدن در افراد دارای نشانه های پرخوری، واسطه گر روابط میان نگرش به خوردن و باورهای غیرمنطقی خوردن است.ذیری تصویر بدن، نشانه پرخوری