خوانش اکوفوبیک (بوم هراسانه) متون ادبی
اکوفوبیا (Ecophobia) از رویکردهای مطرح و نوین در نقد بومگرا و اخلاق زیستمحیطی است. این اصطلاح را اولین بار سیمون استاک(Simon C. EStok) در ارتباط با محیطزیست و به معنای «ترس و نفرت غیرمنطقی از طبیعت» مطرح کرد. در خوانش اکوفوبیک سوگیریهای ناخواسته انسان نسبت به محیطزیست که مبتنی بر ترس و نفرت غیرمنطقی از مظاهر زیستمحیطی شکل گرفته است در آثار ادبی بررسی می شود. فرض اصلی این رویکرد این است که اکوفوبیا از دوگانه خود/ دیگری نشات میگیرد و درنهایت به نوعی بیگانهستیزی در سایه ترسی غیرمنطقی از دیگری منجر میشود. درواقع طبیعتهراسی، زنستیزی، نژادپرستی و گونهگرایی در بستری دگرهراسی روی میدهد و بسیاری از رفتارهای انسانی در مواجهه با طبیعت و دیگر انسانها از هراس از دیگری ناشی میشود و این دگرهراسی به دنبال خود رفتارهای سلطهجویانه را نیز به همراه دارد. در این پژوهش ضمن معرفی بنیانهای نظری این رویکرد، تلاش شده تا مولفه های اکوفوبیک موجود در آثار ادبی تبیین و روش و نحوه کاربست این نظریه در نقد آثار ادبی توضیح داده شود. با این رویکرد میتوان به خوانش جدیدی از آثار ادبی پرداخت و با واکاوی و بررسی نوع رابطه انسان با طبیعت در بستری اکوفوبیک و بیان ریشههای پیدایش این هراسها به اصلاح این رابطه کوشید. برآیند این پژوهش نشان می دهد که در آثار ادبی با سه گونه متمایز از اکوفوبیا روبه رو هستیم که با به نمایش گذاشتن ترسهای زیست محیطی مغفول واقع شده، نقش قابل توجهی در جهت تصحیح نوع رابطه انسان با محیطزیست ایفا میکنند و میتوانند ما را نسبت به رفتارهایمان با زمین حساس سازند.
اکوفوبیا ، نقد بوم گرا ، نقد ادبی ، دگرهراسی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.