پایه های مجازی در انواع استعاره های مفهومی (مروری بر دیدگاه های بلاغت غرب در نسبت مجاز و استعاره با رویکردی شناختی)
برخی از مهمترین دستاوردهای نوین زبان شناسی شناختی با بازگشت به مفاهیم سنن ادبی و اتکا به اهمیت آنها در شکل گیری فرایند تفکر همراه بوده است. یکی از این دستاوردها، نقش داشتن سازوکارهایی همچون استعاره، مجاز، تمثیل و... در فرایند شناخت است. ازاین میان، استعاره و مجاز همواره مقوله های مهم تری بوده اند. این دو مقوله تا مدت ها در تاریخ بلاغت غرب، از آرایه های تزئینی کلام به حساب می آمدند و نوع ارتباط و نسبت میان آن دو مطرح نبود. در ادوار بعدی، این دو حتی رابطه ای تقابلی پیدا کردند. یافته های اخیر زبان شناسی شناختی این دو مقوله را اندکی به هم نزدیکتر می کند. همانطور که در این تحقیق نشان داده ایم، زبان شناسان شناختی حضور عامل مجاورت را در شکل گیری بعضی از انواع استعاره های مفهومی تایید می کنند، اما بعضی از دیگر انواع را فارغ از مجاز می دانند. ما کوشیده ایم نشان دهیم که عامل مجاورت (همنشینی) که در شکل گیری مجاز عامل اساسی است، در هر استعاره ای موجود است. بحث و بررسی این تحقیق درباره رابطه مجاز و استعاره در بلاغت اسلامی، گویای آن است که در شکل گیری استعاره، نخست بایست هم ردگی و مجاورت عناصر اتفاق بیفتد و بلاغیون اسلامی به همین دلیل هر استعاره ای را زاییده مجاز می دانستند. ما از طریق نظریه «مقوله بندی» نشان داده ایم که زبان شناسی شناختی خود مجهز به سازوکارهایی است که ثابت می کنند در انواع استعاره های مفهومی، باید نخست همنشینی و هم ردگی عناصر اتفاق بیفتد (مجاز مفهومی)، سپس شکل گیری استعاره ممکن شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.