ارزیابی عملکرد و پایداری ژنوتیپ های عدس با استفاده از شاخص WAASBو مدل اثرهای مخلوط خطی(LMM)
هدف از این تحقیق ارزیابی کارایی مدل های تجزیه پایداری با استفاده از مدلهای امی (AMMI) و بلاپ (BLUP) بود .
در این تحقیق 19 ژنوتیپ پیشرفته عدس به همراه سه رقم شاهد کیمیا، بیله سوار و توده محلی در ایستگاههای تحقیقات کشاورزی خرم آباد (لرستان)،زنجیره (ایلام) و سرارود (کرمانشاه) به مدت دو سال زراعی(1397-99) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تعیین کمیت پایداری ژنوتیپی، از تجزیه مقادیر منفرد (SVD) با یک مدل اثرمخلوط خطی (LMM) استفاده شد.
نتایج آزمون نسبت درست نمایی (Likelihood ratio test, LRT) نشان داد که برهم کنش ژنوتیپ × محیط بر عملکرد دانه معنی دار بودند. بنابراین، تجزیه BLUPs برای این دادهها مناسب تشخیص داده شد. نمودار موزاییکی نشان داد که سهم مجموع مربعات ژنوتیپ و برهمکنش ژنوتیپ × محیط در مجموع مربعات کل به ترتیب 75/6 و 36/34 درصد بود. بای پلات اولین مولفه اصلی محیط در برابر عملکرد اسمی نشان داد که ژنوتیپهای 13، 6، 16، 9 و 10 از پایداری بیشتری برخوردار بودند.
بای پلات عملکرد دانه در برابر میانگین وزنی نمرات مطلق (WAASB نشان داد که ژنوتیپ های 10، 16، 1، 20، 15 ، 4 ،13 و 7 به دلیل بزرگی متغیر پاسخ (داشتن عملکرد بالا) و پایداری بالا (مقادیر پایین WAASB)، بسیار پر محصول و پایدار بودند. شناسایی ژنوتیپها با معیار WAASBY نشان داد که ژنوتیپ های 16 و 1 پر محصول و پایدار بودند و می تواند نامزد معرفی ارقام جدید باشند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.