سرچشمه های فلسفه اسلامی
اگر به خاورمیانه و خاور نزدیک در اواخر دوران باستان و اوایل طلوع اسلام (یعنی حدود 570 میلادی) از منظر تحول فلسفی و تاریخ اندیشه ها بنگریم، آن را چونان ملغمه ای خواهیم یافت که مکتبهای گوناگون از قبیل مکتب فیثاغورس، مذهب گنوسی، مکتب افلاطون، مکتب ارسطو و مکتب نو افلاطونی در آن در تکاپو و جوشش بوده اند. تاریخ فلسفه در خاورمیانه از قرن هفتم میلادی به این سو، تاریخ همان ملغمه مکاتب گوناگون به علاوه مولفه حیاتی دیگری به نام دین اسلام است. اسلام نیز از حیث ماهیت و اندیشه خود یکپارچه نیست، بلکه ابعاد گوناگونی دارد. با این حال، درست در همین ابتدای بحث باید تاکید کرد که روایت خاورمیانه ای در باب اندیشه ارسطو و نیز در باب اندیشمندان دیگر غالبا از بیخ و بن با اصل آن تفاوت دارد.1 پیترز در این باب خاطرنشان می کند: گفتن این که ارسطو و فلسفه ارسطویی دو چیز متفاوت از یکدیگرند، به معنای بیان یک امر بدیهی است. و با این همه، استلزامات این حقیقت آشکار در تاریخ فلسفه چنان گسترده است که با اشاره ای اجمالی از آنها گذشتن همانا تحریف اساس فلسفه اسلامی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.