لطائف
چکیده:
حبیب عجمی در بصره خانه داشت بر چهار سوق، و پوستینی داشت که دایم آن را پوشیدی. وقتی به طهارت رفت و پوستین بر چهار سوق بنهاد، حسن بصری آن جا رسید، آن پوستین را دید. گفت: حبیب عجمی آن -را- جا بگذاشت، نباید کسی-آن را- ببرد، آن جا بایستاد تا حبیب بیامد. گفت: چرا -اینجا- ایستاده ای؟! گفت! ای حبیب! ندانی که پوستین بر چهار سوق نباید گذاشت که –مبادا- ببرند؟ و به اعتماد که –آن را- رها کردی -و رفتی-؟! گفت: اعتماد -به- آن که تو را این جا بازداشته است تا -آن را– نگه داری
زبان:
فارسی
انتشار در:
در صفحه:
67
لینک کوتاه:
magiran.com/p661451
دانلود و مطالعه متن این مقاله با یکی از روشهای زیر امکان پذیر است:
اشتراک شخصی
با عضویت و پرداخت آنلاین حق اشتراک یکساله به مبلغ 1,390,000ريال میتوانید 70 عنوان مطلب دانلود کنید!
اشتراک سازمانی
به کتابخانه دانشگاه یا محل کار خود پیشنهاد کنید تا اشتراک سازمانی این پایگاه را برای دسترسی نامحدود همه کاربران به متن مطالب تهیه نمایند!
توجه!
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.
In order to view content subscription is required
Personal subscription
Subscribe magiran.com for 70 € euros via PayPal and download 70 articles during a year.
Organization subscription
Please contact us to subscribe your university or library for unlimited access!