روش شناسی نظریه پردازی در حوزه علوم انسانی؛ تاملی بر رویکرد اندیشمندان اسلامی
در قاموس فلسفه علم، فرایند توسعه دانش بر سه رویکرد استقرایی، ابطال گرایانه و پارادایماتیک بنا شده است. گرچه هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی هرکدام از این رویکردها با هم متفاوت اند، ولی نسبی گرایی و قائل بودن به عدم دست یابی به معرفت کامل و ثابت نسبت به حقیقت رگه مشترک هر سه است. نگارندگان نوشتار حاضر قصد دارند تا ضمن معرفی اجمالی رویکردهای سه گانه بالا و تبیین هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی آنها، معرفی مستوفایی از رویکرد اسلامی نسبت به توسعه علم ارائه دهند. رویکرد مختار در این مقاله اجتهاد متوسط می باشد که علل چهارگانه فاعلی، مادی، صوری و غایی را مطمح نظر قرار می دهد و خروجی آن مفید علم و اطمینان عقلایی و بالتبع حجت شرعی است. در این رویکرد، دست یابی به حقیقت در پرتو رجوع به عقل مبرهن و نقل دارای حجیت میسور است، حقیقت نسبی تلقی نمی شود، و مبانی و اصول در بستر زمان و مکان متغیر نمی باشند. همچنین، مبنای این رویکرد جهان بینی الهی است و تعامل علم و فلسفه در آن ابزاری در جهت رفع عیبناکی علوم روز شمرده می شود.
نسبی گرایی ، مطلق اندیشی ، روش شناسی ، اجتهاد متوسط ، نظریه پردازی ، تولید علم ، منابع نقلی و عقلی ، حجیت شرعی ، علوم انسانی ، اسلام
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.