سخن آغازین

نویسنده:
چکیده:
نشریه حاضر که یکی از دو نشریه برآمده از نشریه علمی-پژوهشی ادب پژوهی است مطابق عنوان قرار است که در خدمت اعتلای فرهنگ نقد و نظریه ادبی در ایران باشد.
برای ما بنمایه نقد و نظریه ادبی رفتاری سازمند، عقلانی و بدیع به متن ادبی است که برخوردار از یک مبنای نظری دقیق، روشی حساب شده، نگاهی روشن، عمیق، و برآمده از جریان
بررسی های ارجمند متون ادبی باشد. بر این اساس، هر گونه تلاشی در عرصه نقد و نظریه ادبی ویژگی های زیر را دارد:- سازمند است، یعنی قواعدی دارد و از انتظامی تبعیت می کند. بنابر این، استناد به سلایق فردی و یا انتظام گریزی پذیرفته نیست، هرچند که رعایت قواعد به معنای کلیشه سازی و کلیشه پردازی نیست.
- عقلانی است یعنی نوعی منطق عقلی را دنبال می کند و به بهانه نسبت ادبیات با احساس، بر مدار احساسات نمی گردد، هرچند برای ما منطق عقلی می تواند تداوم منطق حسی باشد.
- از یک چارچوب یا دست کم یک مبنای نظری برخوردار است. نظریه های ادبی تبلور آزمون و خطاهای نظری در میدان عمل ادبیات اند و نمی توان به آنها بی اعتنا بود، اما می توان نگاهی سطحی به آنها داشت، آنها را دست آموز و ابتر کرد و حتی چنان غیر فنی و ساده سازانه به آنها برخورد کرد که علت وجودی شان را از دست بدهند.
- روشمند است. بنا به قاعده هر نظریه ادبی متضمن نوعی روش است و به این اعتبار، به نحوی آشکار یا پنهان، روش شناسی خود را به همراه دارد، با این حال بیان دو نکته در اینجا لازم است: اول آنکه هر خوانش کم مایه از نظریه، نقش روش را از میان می برد، دوم آنکه روشمندی تالی نظریه پردازی نیست و بسا روش هایی که مستلزم فرا روی از نظریه های تعریف شده باشند.
- مستند به یک جریان ادبی و فرهنگی است. امروز دیگر این یک واقعیت پذیرفته است که هر متن نهایتا یک بینامتن است، یعنی قرائتی که به مقتضای زمان و مکان و در حدود خلاقیت و
توانایی های نویسنده، بر بستر یک گذشته ادبی شکل می گیرد. از این رو هر نوشته ای در حوزه ادبیات به گونه ای این موجودیت بینامتنی را نشان می دهد و نمی تواند داعیه قائم به ذات بودن داشته باشد، اگرچه بسیاری هنوز این داعیه را به معنای بدعت می گیرند.
- نگاهی روشن به موضوع بحث دارد. رسیدن به این نگاه کار ساده ای نیست و به وضوح نمایش اشراف به موارد مورد بررسی است. در عین حال، نگاه روشن به امور، انکار ژرف نگری نیست، می توان نگاهی شفاف اما عمیق داشت.
- از بیان غامض، دشوارگویی و پرگویی به دور است. این خصیصه ای است که همزاد روشن بینی است. دشوارنویسی عموما ریشه در ادراک سطحی از موضوع بحث دارد، با این حال کم نیست مواردی که نویسنده ای مسلط و محیط بر موضوع، زبان را سهل انگارانه به کار می گیرد.
- از گونه ای و میزانی از بدعت و نوآوری برخوردار است و به سخن معمول، به نحوی حرف تازه ای می زند. و به راستی که این بدعت، در زمانه ما، چه گوهر کمیابی است.
این ویژگی ها که بر شمردیم، البته بیان یک خواست حداکثری است، و اگر بخواهیم «واقعی» سخن بگوییم، جمع آنها در یک مقاله آرزویی محال یا دست کم دیریاب است. اما به نظر می رسد که در این میان، ادراک ما از واقعیت هم ملاک باشد و اگر «واقعیت» را طوری تعریف کنیم که نسبتی با آرمان ها و آرزوهای ما داشته باشد، بی شک امر واقعی را به امر موجود فرو نمی کاهیم، بلکه
می کوشیم تا امر موجود به مرتبه امر واقعی ارتقا یابد و آرزوهای محال ممکن شود.
ما به استناد چنین دیدگاهی، و چنین تعریفی از واقعیت، برای آماده سازی شماره اول نشریه، نزدیک به هزار مقاله رسیده به دفتر مجله را خواندیم و به دست داوری سپردیم، و به پشتوانه کاری جمعی و شبانه روزی تلاش کردیم تا در حد امکان کیفیت کار را حفظ کنیم، و سر انجام به هفت مقاله رسیدیم که امیدواریم فاصله چندانی به معیارهای ما نداشته باشند.
متاسفانه فضای موجود نقد و نظریه در ایران، به رغم کثرت مقالات منتشر شده، جریانی بالنده و بدیع نیست و خبر از شکوفایی، خلاقیت و آینده نگری نمی دهد. نیاز به چاپ مقاله برای جامعه دانشگاهی به فعالیتی سرنوشت ساز بدل شده و نتیجه بلافصل آن فرایندی است که آبرومندانه ترین نام آن «مقاله سازی» است. این وضع، کم و بیش، حتی گریبان برجسته ترین اندیشمندان ما در حوزه علوم انسانی را گرفته است، به نحوی که میزان مقالات موثر این افراد در مجلات دانشگاهی رو به کاهش است و ترجیح می دهند نوشته های اثرگذار خود را در حوزه عمومی مطرح کنند.
جدا از این معضل عمومی فضای دانشگاهی در ایران، در حوزه نقد و نظریه ادبی به طور خاص، فاصله میان جریان های نظریه ادبی در غرب و ایران کم نیست. با فرض اینکه نظریه های ادبی نوعا وارداتی اند، راهی نیست جز آنکه گفتگویی مستمر را با آنها سامان دهیم. این گفتگو البته آغاز شده است و دستاوردهای گاه قابل توجهی نیز داشته است اما این راهی طولانی و پر فراز و نشیب است و به نظر می رسد در شرایط کنونی، به سبب مجموعه ای از شرایط خرد و کلان علمی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، در یک دوره رکود به سر می بریم.
با این همه این اندک که گفتیم، اگرچه تنها گوشه ای از آسیب شناسی وضع موجود است، شرح مصیبت نیست که بخواهد دستمایه نومیدی باشد. از اولین اسباب اهل فکر بودن روحیه امید و تلاشگری در شرایط سخت است. شاید گروهی از خوانندگان محترم، سیاست نشریه نقد و نظریه ادبی را با توجه به ویژگی هایی که بر شمردیم سخت گیرانه بپندارند، یا آن را بی اعتنایی به
واقعیت های موجود به حساب آورند، اما گردانندگان این نشریه، به دور از هرگونه خام اندیشی و خیالبافی، و بدون کمترین ادعایی، صرفا به استناد تجربه سالها حضورشان در عرصه نقد و نظریه ادبی در ایران، می کوشند با اشتیاق تام، اعتقاد راسخ و تلاش مستمر، نشریه ای را سامان دهند که در جهت تحقق ارزشها و آرمانهایی باشد که چندین دهه برای به ثمر رسیدنشان تلاش کرده ایم. ما عمیقا باور داریم که شان و جایگاه دردمندان اهل نظر در عرصه نظریه ادبی به جد چنین تلاشی را طلب می کند. تا حکم تقدیر چه باشد و فرهنگمداران این قوم، در این راه، به چه میزان یاری رسان ما باشند.
زبان:
فارسی
صفحات:
5 تا 7
لینک کوتاه:
magiran.com/p1615382 
دانلود و مطالعه متن این مقاله با یکی از روشهای زیر امکان پذیر است:
اشتراک شخصی
با عضویت و پرداخت آنلاین حق اشتراک یک‌ساله به مبلغ 990,000ريال می‌توانید 70 عنوان مطلب دانلود کنید!
اشتراک سازمانی
به کتابخانه دانشگاه یا محل کار خود پیشنهاد کنید تا اشتراک سازمانی این پایگاه را برای دسترسی نامحدود همه کاربران به متن مطالب تهیه نمایند!
توجه!
  • حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران می‌شود.
  • پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانه‌های چاپی و دیجیتال را به کاربر نمی‌دهد.
دسترسی سراسری کاربران دانشگاه پیام نور!
اعضای هیئت علمی و دانشجویان دانشگاه پیام نور در سراسر کشور، در صورت ثبت نام با ایمیل دانشگاهی، تا پایان فروردین ماه 1403 به مقالات سایت دسترسی خواهند داشت!
In order to view content subscription is required

Personal subscription
Subscribe magiran.com for 50 € euros via PayPal and download 70 articles during a year.
Organization subscription
Please contact us to subscribe your university or library for unlimited access!