تعیین تیپ ایده آل آفتابگردان (Heliantus annuus) در منطقه گنبد با استفاده از مدل سازی و روش رگرسیون چندگانه

چکیده:
سابقه و هدف
متخصصین اصلاح نباتات جهت انتخاب اهداف اصلاحی خود از میان صفات مختلف فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی نیازمند دسته بندی محدودیت ها و همچنین قابلیت های موجود در گیاهان هستند؛ این موضوع باعث به وجود آمدن مفهومی به نام تیپ ایده آل شده است. رسیدن به تیپ ایده آل گیاهان زراعی مستلزم استفاده از روش های آماری مناسب است. هدف این مطالعه معرفی روش استفاده از مدل سازی رگرسیونی جهت تعیین تیپ ایده آل گیاهان زراعی به صورت موردی بر روی گیاه آفتابگردان در جنوب شهرستان گنبد کاووس می باشد.
مواد و روش ها
با انجام آزمایشی با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار و 12 هیبرید آفتابگردان، داده های مورد نیاز جهت استفاده در مدل سازی رگرسیونی جمع آوری شدند. به منظور تعیین مهمترین صفات و نشان دادن سهم صفات مختلف در تشکیل و تعیین عملکرد دانه از روش گزینش متغیر و رگرسیون چندگانه استفاده شد. با استفاده از رگرسیون چندگانه، ارتباط بین عملکرد با کلیه صفات به صورت کمی تعیین شد. همچنین با توجه به همبستگی منفی و یا مثبت موجود بین متغیرهای موثر در عملکرد، برای تعیین تیپ ایده آل فرضیه های مختلفی مطرح و جوانب مختلف آن مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها
پنج صفت حداکثر تجمع ماده خشک، حداکثر تعداد برگ، وزن هزار دانه، درصد پوکی و درصد روغن که در افزایش عملکرد بیشترین نقش را داشتند، با استفاده از رگرسیون چندگانه، شناسایی و مقدار مطلوب هر یک از آنها مشخص شدند. این پنج متغیر، 57 درصد از تغییرات عملکرد را توجیه نمودند. نتایج نشان داد چنانچه ارتباط و همبستگی موجود بین برخی صفات دستخوش تغییرات قرار گیرد، می توان از آن به نفع عملکرد بهره جست. با توجه به همبستگی منفی موجود بین دو متغیر درصد روغن و حداکثر ماده خشک، برای تعیین تیپ ایده آل فرضیاتی مطرح شدند. اگر همبستگی موجود بین صفات درصد روغن و حداکثر تجمع ماده خشک قابل شکستن نباشد، عملکرد تیپ ایده آل نسبت به متوسط عملکرد هیبریدهای آفتابگردان 812 (از 2080 به 2892) کیلوگرم در هکتار افزایش خواهد یافت. در صورتی که مقدار حداکثر ماده خشک افزایش و درصد روغن در حد متوسط بماند، عملکرد تیپ ایده آل 873 (از 2080 به 2953) کیلوگرم در هکتار افزایش می یابد و چنانچه همبستگی بین حداکثر ماده خشک و درصد روغن شکسته شود، مقدار افزایش عملکرد 999 (از 2080 به 3079) کیلوگرم در هکتار خواهد بود.
نتیجه گیری
تیپ ایده آل تعیین شده باعث می شود متوسط عملکرد از 2080 کیلوگرم در هکتار به 2892 تا 3079 کیلو گرم در هکتار در تیپ ایده آل قابل افزایش یابد. نتایج روش مورد استفاده در این تحقیق به علت اینکه به اختلافات ژنتیکی بین ارقام توجه دارد، می تواند در کنار سایر روش ها راهگشای متخصصان اصلاح نباتات در جهت حرکت به سمت تیپ ایده آل گیاهان زراعی باشد.
زبان:
فارسی
صفحات:
1 تا 21
لینک کوتاه:
magiran.com/p1631975 
دانلود و مطالعه متن این مقاله با یکی از روشهای زیر امکان پذیر است:
اشتراک شخصی
با عضویت و پرداخت آنلاین حق اشتراک یک‌ساله به مبلغ 1,390,000ريال می‌توانید 70 عنوان مطلب دانلود کنید!
اشتراک سازمانی
به کتابخانه دانشگاه یا محل کار خود پیشنهاد کنید تا اشتراک سازمانی این پایگاه را برای دسترسی نامحدود همه کاربران به متن مطالب تهیه نمایند!
توجه!
  • حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران می‌شود.
  • پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانه‌های چاپی و دیجیتال را به کاربر نمی‌دهد.
In order to view content subscription is required

Personal subscription
Subscribe magiran.com for 70 € euros via PayPal and download 70 articles during a year.
Organization subscription
Please contact us to subscribe your university or library for unlimited access!