سبک شناسی ساختاری و محتوایی متون تعلیمی(اندرزی) فارسی باستان و اوستا
در تمام دوره های تاریخی از آغاز تا به امروز، اوضاع اجتماعی و مذهبی، تاثیر مستقیم بر شکلگیری ادبیات، سب نگارش و محتوای آن دارد و مهمترین بخش از ادبیات هر سرزمین ک را ادبیات تعلیمی آن تشکیل میدهد و نیز این اندرزها هستند که بخش گستردهای از ادبیات تعلیمی هر دوره را به خود اختصاص میدهند و گاهی نویسندگان، آن را نه برای خلق یک اثر ادبی بلکه تنها برای آموزش و نصیحت بیان کرده یا نوشتهاند. اندرزها با توجه به شرایط اجتماعی و مذهبی هر دوره و با محتوایی مرتبط با اوضاع اجتماعی آن دوره متولد میشوند و علاوه بر اجرای درست آداب و رسوم دین غالب در هر دوره، شیوه مملکت داری، راستگویی و درست کرداری و در نهایت روش های درست زندگی را بصورت مستقیم و یا غیر مستقیم میآموزانند. اندرز به معنی وصیت و نصیحت است و اندرزنامه ها در زمره ادبیات شفاهی به شمار میآیند که با کمی تغییرات از نسلی به نسل دیگر انتقال یافتهاند و تنها با مطالعه شرایط اجتماعی هر دوره و محتوا و سبک نگارش آثار آن دوره، میتوان تاریخ نگارش آن و حتی سمت مولف در آن دوره را تشخیص داد.
این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و بر اساس داده های کتابخانه ای است و به بررسی سبک نگارش و محتوای اندرزهای دوران باستانی یعنی اندرزهای موجود در کتیبه های شاهان هخامنشی و کتاب اوستا میپردازد. از مهمترین یافته های این پژوهش، تاثیر مستقیم ایران مقتدر در عصر هخامنشی بر سبک اندرزهای فارسی باستان و تعالیم و اندیشه زردشت بر اندرزهای اوستایی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.