درآمدی انتقادی بر نظریه های «آشوب و پیچیدگی»
هدف این مقاله توصیف و نقد نظریه های آشوب و پیچیدگی است. لذا از روش پژوهش «کاوشگری فلسفی انتقادی» استفاده شد. جامعه آماری دربرگیرنده کلیه کتابها، مقالات، مطالعات و پژوهش های مرتبط با موضوع بود که حداکثر ممکن منابع به روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های موردنیاز از طریق سیاهه یادداشت برداری گردآوری، و اطلاعات به روش کلامی و استنتاج منطقی تحلیل شد. براساس یافته های پژوهش، نظریه آشوب علم مطالعه سیستمهای پیچیده، پویا، غیرخطی، دور از تعادل، و نظریه پیچیدگی علم مطالعه، توصیف و تبیین رفتار سیستم های انطباقی پیچیده است که با ویژگی های اثرپروانه ای، مجذوب کننده های ناشناس، خودشباهتی، ظهوریابندگی، حلقه های بازخور، عدم تعادل، خودسازماندهی، آشیانه ای بودن، شبکه ای بودن، کل نگری، غیرخطی و غیرقابل پیش بینی بودن شناخته می شوند. این نظریه ها با برداشت کوهنی، یک نظریه علمی، با مفهوم علوم نرم، یک علم و به دلیل زیرسوال بردن پارادایم مدرنیسم و ارائه مفروضات جایگزین، پارادایم محسوب می شوند
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.