فهرست مطالب

فصلنامه پاتوبیولوژی مقایسه ای
سال چهارم شماره 24 (پاییز 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/08/30
  • تعداد عناوین: 10
|
  • ایلیاد عیسی بیگلو*، بهلول حبیبی اصل، حمیدرضا اشراقی صفحات 159-166
    هدف از مطالعه حاضر مقایسه آثار تضعیف CNS ناشی از تجویز فرم مائی کتامین و سیپروهپتادین به صورت انفرادی و یا توام باهم در گربه بود . تعداد 10 قلاده گربه ولگرد نر و بالغ انتخاب شدند و در مرحله اول دوزهای مختلفی از کتامین (20.40.80 mg/kg) و سیپروهپتادین (1،2،4 mg/kg)به صورت مخلوط با شیر (40ML)یا گوشت (40G)و یا اسپری در زیر زبان تجویز شد. در مرحله دوم دوزهای توام سیپروهپتادین و کتامین را با روش ذکر شده در بالا دریافت نمودند. در هر دو مرحله، آثار تضعیف CNS ناشی از رژیمهای مذکور توسط یک فرد آموزش دیده براساس 5 مقیاس ثبت شدند. تقریبا همه حیوانات از پذیرش هر دو دارو به صورت مخلوط با شیر و گوشت امتناع نمودند بنابراین برای تجویز آنها به صورت خوراکی ، از روش اسپری دهانی استفاده شد . سیپروهپتادین به تنهایی در تجویز به صورت اسپری دهانی، اثر تضعیف CNS مشخص و واضحی در دوزهای تجویز شده در گربه ایجاد نکرد اما کتامین یک تضعیف CNS وابسته به دوز را در دوزهای تجویز شده مختلف نشان داد . همچنین در تجویز توام سیپروهپتادین با کتامین، عمق و طول مدت تضعیف CNS در مقایسه با تجویز انفرادی کتامین افزایش یافت . نتایج نشان می دهد که تجویز کتامین و سیپروهپتادین در مخلوط با شیر و گوشت روش دارورسانی مناسبی در گربه نمی باشد اما زمانی که کتامین در دهان اسپری می شود (به صورت زیر زبانی ) یک تضعیف CNS قوی و طولانی مدت به دست می آید.
    کلیدواژگان: تضعیف سیستم اعصاب مرکزی، کتامین خوراکی، سیپروهپتادین خوراکی، گربه
  • بهار شمشادی*، علی اسلامی، شاهرخ رنجبر بهادری، مهدی رزاقی ابیانه، رسول زارع صفحات 167-178
    در بررسی حاضر وجود آنز یم پروتئاز در سه جدایه آرتروبوتریس الیگوسپور ا، واریته الیگوسپور او سارماتیکا وآرتروبوتریس کلادودس واریته ماکروییدس مطالعه شد هرسه قارچ واجد پروتئاز بودند ولی میزان پروتئاز بر اساس قرائت با اسپکتروفتومتر در آرتروبوتریس کلادودس واریته ماکروئیدس بیشتر از دو جدایه دیگر بود واین اختلاف از نظر آماری معنی دار بود(P<0.05).درحالیکه فعالیت پروتئاز در دو گونه دیگر اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند (P>0.05)در مورد اثر مهارکننده ها نشان داده شد مهارکننده اختصاصی قارچ های مورد مطالعه نیست ولی PMSF یا (Phenyl Methyl Sulphonil Fluoride) به عنوان مهار کننده اختصاصی آنزیم پروتئاز در این قارچ ها شناخته می شود (P<0.05).با اضافه کردن غلظت های مختلف مهارکننده های ذکر شده به محیط کشت قارچ آرتروبوتریس الیگوسپورا واریته سارماتیکا در مقایسه با گروه شاهد اختلاف معنی داری در بی حرکت کردن نوزاد نماتود ها مشاهده نشد(P>0.05).مقایسه مهار کننده ها در سه جدایه قارچ تحت مطالعه نشان داد که در حضور PMSF یک میلی مولار اختلاف آماری معنی داری بین نسبت لاروهای متحرک و بی حرکت درسه جدایه قارچ مورد نظروجود ندارد P>0.05)و این مهارکننده با غلظت یک میلی مولار توانایی مهار کامل آنزیمهای موجود در محیط را دارد. اما در حضور PMSF 0.1 میلی مولار تعداد لاروهای بی حرکت در ارتروبوتریس کلادودس واریته ماکروییدس بیشتر از دو گونه دیگر بود. در دو قارچ دیگر یعنی آرتروبوتریس اولیگوسپورا واریته الیگوسپورا وآرتروبوتریس الیگوسپورا واریته سارماتیکا در مجاور 0.1 PMSF میلی مولار اختلاف آماری معنی داری بین نسبت لاروهای متحرک و بی حرکت مشاهده نشد (P>0.05).
    کلیدواژگان: کنترل زیستی، قارچ نماتودخوار، آنزیم پروتئولیتیک
  • مهران نصیری*، ایرج سهرابی حقدوست، رجبعلی صدرخانلو، علیرضا طالبی صفحات 179-186
    هدف از این مطالعه بررسی ضایعات هیستوپاتولوژیک بیماری مارک در جوجه های گوشتی بوده که دارای سنین پائین( 10-6 هفته)هفته بسیاری از گزارشات موجود معمولا بروز این بیماری فاقد ضایعات هیستوپاتولوژیک مشخص در این سنین می باشد. طی این مطالعه 12687 قطعه طیور گوشتی مورد بررسی کالبدگشائی قرار گرفتند که در 8 مورد از آنها علائم بیماری مارک، شامل ندولهای مشخص لنفوئیدی جلدی و احشائی ناشی از لنفوپرولیفراسیون بیماری مارک مشاهده گردید که جهت مطالعات میکروسکوپیک ضایعات، از این تعداد نمونه برداری به عمل آمد. پس از تهیه اسلاید و رنگ آمیزی هماتوکسیلین - ائوزین، این ضایعات مورد مطالعه میکروسکوپیک قرار گرفتند. از لحاظ ماکروسکوپیک در هر 8 مورد ندولهای لنفوئیدی در پوست مشاهده شد. در یک مورد این ندولها در طحال و در سه مورد در کبد نیز دیده شدند. در هیچیک از سایر اندامها، بورس فابریسیوس، عصب سیاتیک، ریه و چشم، علائم و ضایعات مربوط به بیماری مارک مشاهده نگردید. مطالعه اسلایدهای پاتولوژیک تهیه شده از محل ضایعات نشانگر سلولهای لنفوئیدی با تقسیمات میتوز فراوان در محل ایجاد این تومورها، سلولهای توموری پلئومورفیک تک هسته ای، وجود سلولهای موسوم به سلولهای مارک صرفا در کبد، تهاجم این ندولها در پوست بویژه در محل اطراف فولیکول پرها و بافت همبند زیر اپیتلیوم، عدم وجود ضایعات مشخص در اعصاب، چشم و عدم وجود سلولهای مارک در ندولهای لنفوئیدی طحال بود. طی این بررسی مشخص گردید که این بیماری در سنین پائین هم قابلیت ایجاد ضایعات متعدد حائز اهمیت و نتیجتا کاهش راندمان تولید را در این دسته از طیور پرورشی نیز بدنبال دارد.
    کلیدواژگان: مارک، پلئومورفیک، هیستوپاتولوژیک، ندولهای لنفوئیدی، لنفوپرولیفراسیون
  • یدالله اسدپور، محمدحسن بزرگمهری فرد*، سیدعلی پور بخش، منصور بنانی، سعید چرخکار صفحات 187-192
    اورنیتوباکتریوم باکتری گرم منفی، پلی مورف و میله ای شکل که با بیماری های تنفسی طیور مرتبط می باشد. این مطالعه جهت تعیین میزان شیوع عفونت اورنیتوباکتریوم رینوتراکئال در گله های مرغ مادر گوشتی استان گیلان با استفاده از الیزای تجاری انجام شد. در این مطالعه 460 نمونه سرم از 22 گله مرغ مادر گوشتی متعلق به 5 شرکت جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که تمامی گله ها نسبت به عفونت مثبت بودند 100%. آنتی بادی اورنیتوباکتریوم رینوتراکئال در 289 نمونه 62/83%از 460 نمونه شناسایی شد. با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون مربع کای، بین سنین مختلف گله و تیتر های آنتی بادی اورنیتوباکتریوم رینوتراکئال ارتباط معنی دار ومعکوس وجود داشت (P<0.05)نتایج دلالت بر شیوع بالای آنتی بادی اورنیتوباکتریوم رینوتراکئال در مرغان مادر گوشتی گیلان دارد.
    کلیدواژگان: بررسی سرمی، اورنیتوباکتریوم رینوتراکئال، مرغ مادر گوشتی، الیزا، گیلان
  • رضا وجدی، صمد مسافری، مجید ابراهیمی حامد صفحات 193-198
    این تحقیق روی 11 راس مادیان نژاد عرب ایرانی در طی 5 سال 1384-1380 در منطقه تبریز صورت گرفته است. با استفاده از فرم مطالعه تهیه شده (شامل نژاد، جنس و سن، تاریخ دقیق آخرین کشش و زایمان و...) کلا 23 مورد سابقه کره زایی مستند بدست آمد. طول متوسط آبستنی مادیانهای عرب این منطقه 13/6 ± 31/43 با دامنه تغییرات ما بین 307 تا 361 روز تعیین گردید. همچنین افزایش طول آبستنی با افزایش سن مادیان با شدت همبستگی متوسط تا ضعیف و مستقیم بدست آمد P<0.05).ارتباط بین جنسیت جنین و دفعات زایش با طول آبستنی در این تحقیق معنی دار نبود. کاهش طول آبستنی در فصل تابستان نسبت به فصل بهار معنی دار بود و همچنین از بین زایش های ثبت شده در ماه های مختلف، افزایش فاحش طول آبستنی بمدت 15 روز در ماه اردیبهشت نسبت به ماه قبل از آن معنی دار بود (P<0.05).
    کلیدواژگان: اسب عرب، آبستنی، زایش، تبریز
  • عبدالرضا رستگارنیا صفحات 199-208
    در این تحقیق کارائی نورجستومت به تنهایی و یا همراه با هورمون PMSG در همزمان سازی فحلی میش درطی فصل غیر تولید مثل (اواخرزمستان) در اطراف منطقه ارومیه مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور تعداد 170 راس میش از نژاد قزل با وضعیت بدنی مناسب که بیش از 50 روز از زمان زایش سپری شده بود با فواصل سنی 6-2 سال انتخاب گردیدند و بر اساس سن و وزن به چهار گروه تقسیم شدند. گروه اول N=42 راس، نصف قرص کاشتنی نورجستومت گاوی (1/5 میلی گرم نورجستومت) زیر پوست سطح خارجی گوش به مدت 12 روز کاشته شد. گروه دوم N=40 راس 1/5 میلی گرم نورجستومت به روش فوق را دریافت نموده در روز دوازدهم یک دوز 500 واحد بین المللی PMSG به روش عضلانی دریافت نمودند. گروه سوم N=40 ، 1/5 میلی گرم نورجستومت دریافت نموده و در روز دوازدهم یک دوز 750 واحد بین المللی PMSG دریافت داشتند. گروه چهارم N=48 راس هیچ درمانی را دریافت ننموده و در گله به عنوان میش های کنترل در نظر گرفته شدند. تمامی میش های موجود درگروه های درمانی اول، دوم و سوم در روز دهم آزمایش یک دوز 125 میلی گرم پروستاگلاندین دریافت نموده و در روز دوازدهم نیز نورجستومت خارج گردید. از حدود 12 ساعت پس ازخروج نورجستومت، میش های تحت درمان درگروه های مختلف آزمایشی به مدت 10 روز برای مشاهده علائم فحلی و نیزجفت گیری با قوچ های باروری که در زمان خروج نورجستومت به گله تحت آزمایش اضافه شده بودند، تحت نظر قرار گرفتند. تشخیص آبستنی حدود یکماه پس از بروز علائم فحلی در میش های جفت گیری کرده با اندازه گیری میزان پروژسترون خون مشخص گردید .میزان بروز فحلی برای گروه های آزمایشی اول تا سوم و نیز کنترل تا یکماه پس از خاتمه درمان به ترتیب 10 ، 72/5 72 و صفر درصد گزارش گردید. استفاده از هورمون PMSG به میزان 500 ،750 واحد بین المللی به همراه نورجستومت درگروه های دوم و سوم به ترتیب باعث بروز علائم فحلی در فاصله 5/9 ±57/5 ، 2/4 ± 54/3 ساعت پس از خروج نورجستومت گردید(P>0.05) .میزان آبستنی برای گروه های آزمایشی دوم و سوم نیز به ترتیب 2/5 و 25 درصد گزارش گردید (P<0.05) .بررسی نتایج حاصله از این تحقیق نشان داد به کارگیری نورجستومت به میزان 1/5 میلی گرم) به همراه حداقل 750 واحد بین المللی PMSG در ایجاد و همزمان سازی فحلی میش های شیرده پس از زایش در خارج از فصل تولید مثل در اطراف منطقه ارومیه موثر می باشد.
    کلیدواژگان: همزمان سازی فحلی، نورجستومت PMSG، میش
  • حامد اهری، قاسم یوسف بیگی، رسول خدابخش، شیما قلی زاده سلطانی، سعید نفیسی، عاطفه ایمانی، سالار حسین نظمی صفحات 209-214
    تعداد 9 نمونه آلوده، ازمجموع صد نمونه گرفته شده از آبهای مزارع پرورش آبزیان و طیور ،جهت آزمایش مورد استفاده قرار گرفت که دسته اول جهت پرتودهی اشعه به آزمایشگاه فیزیک هسته ای انتقال یافته بعد از پرتودهی ( توسط منبع تاش سزیوم Cs 137 )به میزان اکتیویته 20 میلی کوری به مدت زمان 6 ساعت مورد تابش قرار گرفتند ) در زمان کمتر از 2 ساعت جهت انجام مراحل کشت به آزمایشگاه انتقال یافتند و دسته دوم بلافاصله در کنار ژل و یخ به آزمایشگاه میکروب شناسی منتقل شدند که بعداز انجام مراحل کشت مستقیما بر روی محیط EMB جهت شمارش کلی فورم ها انتقال یافتند . به میزان 1میلی لیتر از هریک از آبهای جمع آوری شده بر روی محیط EMB تلقیح گردید و بعد از 24 ساعت انکوباسیون، کلنی ها از لحاظ وجود E.COLI مورد بررسی قرارگرفتند که این اعمال عینا بر روی دسته ای از نمونه ها که مورد تابش قرار گرفته بودند نیز انجام گرفت که به طور قابل توجهی بعد از پرتودهی تعد اد باکتری E.COLI در محیط کشت کاهش یافت.
    کلیدواژگان: اشریشیاکلی، اشعه گاما، محیط EMB
  • حمید میرزایی، افشین جوادی، دکترعلی غیاثی خسروشاهی صفحات 215-220
    هدف از این مطالعه بررسی تاثیر پروبیوتیک های لاکتوباسیلوس کازئی، بیفیدوباکتریوم آنگولاتوم و بیفیدوباکتریوم بیفیدوم بر سرعت رشد اشریشیاکولای در شرایط آزمایشگاهی و رشد توامان در شیراستریل تجارتی به منظور ارزیابی اولیه تاثیر مصرف پروبیوتی کها در پیشگیری و درمان مسمویت های غذایی انسان با منشا اشریشیاکولای م یباشد. ابتدا بداخل 400 میلی لیتر شیر استریل حاوی 1/5 درصد چربی،یک میلی لیتر محلول حاوی 108*1/5 عدد از باکتری های پروبیوتیک فوق تزریق شد و بعد از 24 ساعت گرمخانه گذاری در دمای 37 درجه سانتیگراد PH و تعداد اشریشیاکولای در هر میلی لیتر از آنها با استفاده از کشت مخلوط در محیط VRBA شمارش شد. این عملیات 10 بار تکرار و میانگین PH و اشریشیاکولای موجود در هر میلی لیتر از کشت انفرادی و کشت های توامان با پروبیوتی کها با استفاده از آزمونهای آماری مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان داد که رشد توامان لاکتوباسیلو سکازئی و بیفیدوباکتریوم آنگولاتوم بطور معنی دار سرعت رشد اشریشیاکولای را مهار می کنند (P<0.01) ولی اثرمهاری بیفیدوباکتریوم بیفیدوم معنی دار نبوده است (P>0.05).. مصرف محصولات حاوی لاکتوباسیلوس کازئی بهمراه بیفیدوباکتریوم آنگولاتوم می تواند در جلوگیری از بروز عفونت با اشریشیاکولای مفید واقع شود. البته انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه بویژه در شرایط بدن موجودات زنده (In vivo ) ضرورت دارد.
    کلیدواژگان: اشریشیاکولای، لاکتوباسیلو سکازئی، بیفیدو باکتریوم آنگولاتوم، بیفید و باکتریوم بیفیدوم، رشد توامان
  • محمدحسین موثق غازانی*، گیتی کریم، علیرضا احمدزاده صفحات 221-226
    بیوفیلم مجموعه ای از سلول های زنده باکتریایی می باشد که به سطوح و همدیگر م تصل می شوند . تشکیل بیوفیلم توسط میکروارگانیسم های بیماریزا با منشا غذایی و مولد فساد بر روی سطوح تماسی با غذا در کارخانجات فرآوری مواد غذایی از نظر بهداشت عمومی و ایجاد آلودگی تقاطعی اهمیت فراوانی دارد. برای مطالعه 16 سطح از استیل زنگ نزن و لاستیک جداگانه استفاده گردید. باکتری اشریشیا کلی به ظرف حاوی شیر استریلیزه و سطح مربوطه منتقل گردید. میانگین تعداد باکتری اشریشیا کلی سروتیپ O111 در بیوفیلم حاصله بر روی سطح استیل زنگ نزن و لاستیک به ترتیب 0/27 ± 9/56 و 0/15±9/10 Log CFU/cm2 بود. تفاوت معنی داری بین تعداد باکتری شرکت کننده در بیوفیلم حاصله بر روی دو نوع سطح مشاهده نگردید (P>0.05).بر اساس نتایج این تحقیق باکتری اشریشیا کلی سروتیپ O111 توانایی تشکیل بیوفیلم بر روی سطوح تماسی با غذا شامل استیل زنگ نزن و لاستیک را دارد . با توجه به بررسی و جستجوی گروه، به نظر می رسد که این مطالعه برای اولین بار انجام می گیرد.
    کلیدواژگان: بیوفیلم، اشریشیا کلی، استیل زنگ نزن، لاستیک
  • امیرپرویز رضایی صابر، علی رضایی صفحات 227-232
    به منظور ارزیابی مس سرم گوسفندان در منطقه مهاباد از توابع استان آذربایجانغربی، اقدام به اخذ 200 نمونه خونی در آخر هر فصل سال از گوسفندانی که از مراتع استفاده می نمودند، گردید. نمونه های خاک و گیاه نیز جهت ارزیابی مقادیر مس، مولیبدن و گوگرد، از مراتع مورد استفاده گوسفندان اخذ گردید . آنالیز شیمیایی نمونه های سرمی نشان داد که در تمامی فصول به جز فصل بهار، مقادیر مس، پائین تر از حد نرمال بوده است . نسبت Cu/Mo در نمونه های گیاهی پائین تر از عدد 2 بود . همچنین میزان گوگرد در گیاهان مرتعی در حدود 1000ppm بود که در دامنه بالاتر از حد نرمال 400 PPM قرار داشت. پائین بودن مقادیر سرمی مس و بالا بودن مقادیر مو لیبدن و گوگرد در گیاهان مرتعی، همه تائید کننده وجود خطر کمبود مس ثانویه در گوسفندان منقطه مهاباد می باشد.
    کلیدواژگان: گوسفند، مس، مولیبدن، گوگرد، مهاباد
|
  • Issabeaglooe.*, Habibi Aslb., Eshraghi, H.R Pages 159-166
    The aim of this study was to evaluate of liquid form of ketamine and cyproheptadine CNS suppression effects via of single or together in cat.Ten street male & adult cats were selected and in the first stage received drugs [ketamine (20, 40, 80 mg/kg) & cyproheptadine (1,2,4mg/kg)] in mixture of milk (40ml), meat (30g) or sublingual spray route. In second stage they received concomitant doses of Cyproheptadine & ketamine by the mentioned method. In each stage CNS depression effects ofregimes recorded by an educated observer and weregraded in 5 scales. Almost all of the animals rejecteddrugs in mixture of milk and meat. So sublingual spray rout used for oral administration.Cyproheptadine, individually, in sublingual spray administration did not show any significant CNS depression effects, however, ketamine did it as a dose dependent. In addition, depth and duration of CNS depression increased by concomitant use of Cyproheptadine with ketamine in compare of ketamine. Results showed that administration of ketamine & Cyproheptadine in mixture of milk & meat is not a suitable method in cats. But a strong and long time CNS depression is achieved when ketamine is sprayed in mouth (as sublingual form).
    Keywords: CNS depression, Oral Ketamine, Oral Cyproheptadine, Cat
  • Shemshadib.*, Eslamia., Ranjbar Bahadoris., Razzaghi Abyanehm., Zare, R Pages 167-178
    In this study the presence of protease in three isolates of fungi Arthrobotrys including A.oligospora. var.oligospora, A.cladodes .var.macroides and A.oligospora. var. sarmatica (zare), was investigated. Our finding revealed the presence of protease in all three local isolates of Arthrobotrys. Althoug the highest activity of the enzyme was observed in A.cladodes var macroides (p0.05).Proteolitic activity of three isolate was shown in both media used, but was higher in Soy peptone. Anti protease activity of PMSF at 1mM and 0.1mM inphenyl PMSF media were higher than EDTA, for A. cladodes var macro ides and A.oligospora var oligospor (p
    Keywords: Biological control, Nematophagous fungi, Photolytic enzyme
  • Nassiry M.*, Sohrabi Haghdoost I., Sadrkhanlou R.A., Talebi A Pages 179-186
    The objective of this research was to study the macroscopic and histopathologic lesions of infected Broilers with Marek's disease in 6-10 weeds, although, it has been documented that MDV infection during these weeks, usually have no important histopathologic changes. From 12687 slaughtered broilers, 8 casesshowed MD changes after necropsy. There were skin lymphoid tumors in all 8 cases in 3 and spleen lesion liver and in 1 case in one. Changes were included visceral and cutaneous lymphoid tumors, containing accumulation of small and large lymphatic mononuclear cells and large amounts of pleomorphic tumor cells. No changes were found in nervous system, eye, bursa of fabricius and other organs. Results determined that MD can cause important histopathologic changes in such young broilers and makes considerable production loss.
    Keywords: Histopathologic, Lymphoid tumor, Marek's disease, Pleomorphic
  • Asadpoury., Bozorgmehrifard, M. H.*, Pourbakhsh, S. A., Bananim., Charkhkar, S Pages 187-192
    Ornithobacterium rhinotracheale is a pleomorphicgram- negative rod shaped bacterium that is associated with respiratory diseases in poultry. This study was conducted to determine the seroprevalence of O. rhinotracheale infection in broiler breeder flocks of guilan province by using a commercial enzyme-linked immunosorbent assay. 460 serum samples were collected from 22 broiler breeder flocks of 5 companies. Results showed that all the flocks (100%) were positive to ORT infection. Antibodies of the bacterium were detected in 289 (62/83%) of the 460 serum samples. There was significant correlation between different ages and ORT titers (p
    Keywords: Seroprevalence, Ornithobacterium rhinotrachea, broiler breede, ELISA, Guilan
  • Vajdir.*, Mosaferis., Ebrahimi, M Pages 193-198
    The length of gestation in 11 Persian Arab mares inTabriz horse stables was distinguished in 23 full-termdeliveries over the 5-year period 1380-1384. The mean gestation length was 331.43 ± 13.6 (SD) days, (307-361 days). There was no significant sex difference amongpregnancies. Season and month of birth had significanteffect on gestation length. Longer gestation period was seen with increasing age mare. Number of parturition had no effect on gestation length. Significant linger gestation period was seen in spring compare to summer and there was significant longer period (15 day) between second and first month of spring (p
    Keywords: Gestation, breeding, Arab horse, Tabriz
  • Rastegarnia A Pages 199-208
    In this study efficacy use of norgestomet alone or with using of PMSG in oestrus synchronization during nonbreeding season (late winter) in Urmia suburb were evaluated. For this purpose, 170 healthy Ghezel ewes more than 50 days after partutition, between and 2-6years of age were selected and based on age and weight allocated in to four groups. Groups 1 (n=42) a half of cattle-implant of norgestomet (1/5 mg) was inserted subcutaneously in outer ear of ewes for 12 days. (group 2) (n=40), received norgestomet implant (1/5 mg) for 12 days along with an intramuscular injection of 500 IU PMSG on day 12day of implant insertion. Group 3, (n=40) received same dose of norgestomet in conjucationof 750 IU PMSG on day 12 of implant insertion. Group 4 (n=48) was considered as control. All experiment groups, were given PG on day 10 and implant were removed onday 12 of experiment. About twelve hours after removal of implants, ewes were monitoried for oestrus detetction by use of rams for 10days and served by intact males. Pregnancy was diagnosed by measuring of blood progesterone level on day 30 after mating. The percentage of ewes in the groups I,Ⅱ,Ⅲ and control that showed oesteus within 30 days after end of experiment was 0, 10, 72.5, 0, respectively. In groupsⅡand Ⅲ oestrus wasobserved at 54.3± 2.4 and 57.5±5.9 hours after removal of implants, respectively (p>0/05). Pregnancy rate was 2.5% in the group Ⅱ (norgestomet 500 IU PMSG) vs 25% in the group III (norgestomet 750 IU PMSG) (p
    Keywords: Oesrtus synchronization, Norgestomet, PMSG, Ewes
  • Aharih., Yosefbaigy, Gh*, Kodabakshr., Soltani, Sh, Nafisis., Emania., Nazmi, S Pages 209-214
    The study was done 9 infected samples of 100 provided samples from field water of fishe-culture and bird-breeding.Sample were divided in two groups, the first group a was sent to the physics laboratory for γ irradiation (Cs 137, 20 milicurry, 6 hourse) physics and the second group was transferred by jell and ice to the bacteriologic laboratory for culturing on EMB medium directly for E. coli. After irradiation of first group, it was also trasfered in less than 2 hours to the laboratory for culture. One ml of each of the water types that has been provided will inject to the EMB And after incubation for 24 hours the colonies were studied. It was concluded that after irradiation, the number of bacteria in the culture medium decreased.
    Keywords: Gamma (γ) Irradiation, Escherichia coli, EMB
  • Mirzaeih.*, Javadia., Ghiasi Khosroshahi, A Pages 215-220
    The purpose of this study was to investigate the effect of L. casei, B. angulatum and B. bifidum same-time growth of probiotics L. casei, B. angulatum and B. bifidum with E.coli in commercial sterilized milk to evaluate the provisional effects of probiotics on E.coli food-borneinfection in human. At first one ml of solution containing 1.5×108 of activated E.coli was added to 400 ml of sterilized milk 1.5% fat and after homogenization it was divided equally in four parts. The first parts was considered as individual culture and the other parts recieved one ml of solution containing of 1.5×108 of the above probiotics respectively. After 24 hours of incubation at 37 °C, pH and the number of E.coli per ml was counted using pour plate method in VRBA medium. This procedure was repeated 10 times and the mean of pH and number of E.coli in individual culture and experimental cultures were compared. The results indicated that L.casei and B.angulatum significantly canreduce the growth rate of E.coli (P0.05). Thus the consumption of products containing L.casei and B.angulatum could be prevent some E.coli infection, however further information respect to invivo experiments should be gathered.
    Keywords: E.coli, L.casei, B.angulatum, B.bifidum, Associated growth
  • Movassagh Ghazani, M.H.*, Karimg., Ahmadzadeh, A.R Pages 221-226
    A biofilm can be defined as a sessile bacterial community of cells that live attached to each other and to surfaces. Attachment and biofilm formation by food-borne pathogens and spoilage microorganisms on food contact surfaces in processing plants are a public health and crosscontamination concern. For this study 16 stainless steel chips and 16 rubber chips were used. E.coli strain was added to the beakers with UHT milk and the samples. The biofilm of Escherichia coli O111 was formed with a mean cell density of 9.56± 0.27, 9.10± 0.15 log CFU/cm2 on stainless steel andrubber respectively.There was no significant difference (p>0.05) between bacterial counts of two type of surfaces. It can be concluded that Escherichiacoli O111 can survive on milk contact surfaces, forming biofilm. This is the first report, as far as we are aware, of biofilm formation by Escherichia coli O111on milk contact stainless steel and rubber surfaces.
    Keywords: Biofilm, Escherichia coli, stainless steel, rubber
  • Rezaei Saber, A.P.*, Rezaei, A Pages 227-232
    200 blood samples along with siol and pasture sample, for copper molybdenum and sulfur were taken at the end of each season from sheep grazing at the pastures around Mahabad in WestAzarbaijan province. Chemical analysis of samples showed that copper content of the blood was lowerthan normal in all seasons except for spring. The ratio of Cu/ Mo in pasture grass was lower than 2.Also the concentration of grass sulfur was about1000 ppm which was higher than normal (400ppm). The low level of copper in serum and high content or molybdenum and sulfur in the pasture grass, advocate the probable of a risk of secondary copper deficiency in sheep in Mahabad.
    Keywords: Sheep, Copper, Molybdenum, Sulfur, Mahabad