فهرست مطالب

روانشناسی سلامت - پیاپی 23 (پاییز 1396)

فصلنامه روانشناسی سلامت
پیاپی 23 (پاییز 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/09/23
  • تعداد عناوین: 10
|
  • امین رفیعی پور، عباس رحیمی نژاد، رضا رستمی، مسعود غلامعلی لواسانی صفحات 5-16
    مقدمه
    هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش های درمانگری بیوفیدبک و کگل بر روی ارتقاء کیفیت زندگی در زنان مبتلا به بی اختیاری ادرار فوریتی بود.
    روش
    در یک طرح شبه آزمایشی 45 بیمار زن مبتلا به بی اختیاری ادرار فوریتی مراجعه کننده به مرکز علوم اعصاب آتیه از مهر تا بهمن 1393 با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و در یکی از گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. بیماران در گروه بیوفیدبک 2 روز در هفته به مدت 5 جلسه 40 دقیقه الکترومایوگرافی بیوفیدبک را دریافت کردند. در گروه تمرینات کگل بیماران هر روز دوبار مجموعا به مدت 30 دقیقه در طی 8 هفته تمرینات کگل را انجام دادند. بیماران از طریق پرسشنامه سنجش کیفیت زندگی در افراد مبتلا به بی اختیاری ادرار (I-QOL) در قبل و در بعد از درمان ارزیابی شدند و در نهایت داده ها به کمک روش آماری مانکوا تحلیل شدند.
    یافته ها
    درمان بیوفیدبک باعث تغییرات معناداری در ارتقاء کیفیت زندگی زنان مبتلا به بی اختیاری ادرار فوریتی گردید (0001/0>P). تمرینات کگل باعث تغییرات معناداری در کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بی اختیاری فوریتی نگردید (P<09).
    نتیجه گیری
    روش درمانگری بیوفیدبک باع ارتقاء کیفیت زندگی در زنان مبتلا به بی اتتیاری ادرار فوریتی می گردد.
    کلیدواژگان: بیوفیدبک، بی اختیاری ادرار فوریتی، تمرینات کگل، کیفیت زندگی
  • زیبا برقی ایرانی، مسلم رجبی، محسن ناظمی، محمد جواد بگیان کوله مرز صفحات 17-38
    مقدمه
    شناسایی عوامل مرتبط با بهزیستی روانی سالمندان، یکی از موضوعات مورد علاقه حوزه روانشناسی سالمندی است. هدف این پژوهش، بررسی نقش سبک زندگی، سرمایه روانشناختی و رفتارهای خودمراقبتی در پیش بینی بهزیستی ذهنی سالمندان مبتلا به بیماری دیابت نوع 2 بود.
    روش
    روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. در این مطالعه 350 سالمند به روش نمونه گیری تصادفی و به صورت خوشه ایاز مناطق مختلف شهری جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند برای جمع آوری اطلاعات ازپرسش نامه های مقیاس اصلی آدلری برای موفقیت بین فردی (نسخه بزرگسالان) کرن و همکاران (1933)، سرمایه روانشناختی مک گی (2011)، رفتارهای خودمراقبتی دیابت توبرت و همکاران (2000) و بهزیستی ذهنی کی یز و مارگامیو (2003) استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Spss21 و آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری به شیوه گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    رابطه سبک زندگی با هر یک از مولفه های بهزیستی اجتماعی (412/0=r)، هیجانی (427/0=r)، روانشناختی (461/0=r) و بهزیستی ذهنی (403/0=r) مثبت و معنی دار است (001/0≥P)، رابطه متغیرهای سرمایه روانشناختی با بهزیستی ذهنی (410/0=r) مثبت و معنی دار است. همچنین بین خودمراقبتی و بهزیستی ذهنی (497/0=r) ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد (001/0≥P). نتایج رگرسیون چندمتغیری نشان داد که 78 درصد از واریانس بهزیستی ذهنی سالمندان توسط تعلق- علاقه اجتماعی، مسئولیت پذیری، ملایمت، خودکارآمدی، تاب آوری، خوش بینی، امیدواری وخودمراقبتی تببین می شود.
    نتیجه گیری
    نتایج این تحقیق تلویحات مهمی در خصوص اهمیت سبک زندگی، سرمایه روانشناختی و رفتارهای خودمراقبتی در حفظ بهزیستی هیجانی، روانشناختی و اجتماعی سالمندان داشت.
    کلیدواژگان: سبک زندگی، سرمایه روانشناختی، سالمندان، دیابت نوع دو
  • محمد مهدی ذاکری، جعفر حسنی، نفیسه اسماعیلی صفحات 39-56
    مقدمه
    نقش پریشانی روان شناختی در سیر بالینی بسیاری از بیماری های پوستی مورد تائید قرارگرفته است که میتوانند سبب پیشرفت و بروز برخی بیماری های پوستی شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش نظم جویی فرآیندی هیجان (PERST) بر پریشانی روان شناختی افراد مبتلا به ویتیلیگو بود.
    روش
    پژوهش حاضر از نوع مطالعه ی تجربی با طرح تک آزمودنی است که در آن از طرحA B استفاده شد. در این پژوهش6 بار اندازه گیری (یک بار به عنوان خط پایه، چهار بار طی درمان و یک بار نیز در مرحله ی پیگیری) بعمل آمد. از بین بیماران مبتلا به اختلال های پوستی به مراکز درمانی، تعداد 3 بیمار مبتلا به ویتیلیگو به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کار رفته در این پژوهش شامل بسته کامل درمان آموزش راهبردهای خود نظم جویی فرآیندی هیجان مبتنی بر مدل گروس، مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS) و مصاحبه ی بالینی ساخت یافته برای اختلال های محور Iدر DSM-IV (SCID-I) بود.
    یافته ها
    نتایج پژوهش حاکی از روند کاهشی پایدار نمرات مقیاس پریشانی روان شناختی و مولفه های افسردگی، اضطراب و استرس بیماران بود که بیانگر اثربخشی آموزش PERST در کاهش متغیرهای مذکور است.
    نتیجه گیری
    پریشانی روان شناختی نقش مستعد کننده، تسریع کننده و تداوم بخش را در بیماری های پوستی مانند ویتیلیگو و متعاقبا جنبه های دیگر زندگی شان بازی می کند و آموزش PERSTمی تواند با کاهش آن نقش مهمی را به عنوان درمان های کمکی و توان بخشی در کنار درمان های پزشکی ایفا کند.
    کلیدواژگان: نظم جویی فرآیندی هیجان، پریشانی روان شناختی، ویتیلیگو
  • محبوبه اکبری، فرح لطفی کاشانی صفحات 57-73
    هدف
    احقاق جنسی عاملی مهم در رضایت جنسی و زناشویی است. با توجه به اینکه بازماندگان سرطان پستان الگویی از فعالیت جنسی دارند که برای اغلب آنها رضایت بخش نیست، هدف این پژوهش بررسی اثربخشی روان درمانی چهار عاملی (رابطه درمانی، امید و انتظار درمان، آگاهی افزایی و نظم بخشی رفتار)، بر ارتقاء احقاق جنسی زنان مبتلا به سرطان پستان می باشد.
    روش
    پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری 2/5 ماهه است. جامعه آماری، زنان متاهل مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان شهدای تجریش در سال 1393 بودند که از آنها 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پرسشنامه احقاق جنسی هالبرت (HISA) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط شرکت-کنندگان تکمیل گردید. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت روان درمانی قرار گرفت. در پایان به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس عاملی استفاده شد.
    یافته ها
    نشان می دهد گروه آزمایش و کنترل پس از اجرای درمان، تفاوت معناداری در متغیر احقاق جنسی ندارند. از سویی، این درمان توانسته احقاق جنسی زنانی که در پیش آزمون احقاق جنسی بالاتری داشته اند افزایش دهد اما این معناداری در پیگیری 2/5 ماهه ناپایدار بود.
    نتیجه گیری
    روان درمانی چهار عاملی، روش موثری برای ارتقاء احقاق جنسی زنان مبتلا به سرطان پستان نمی باشد.
    کلیدواژگان: روان درمانی چهار عاملی، احقاق جنسی، سرطان پستان
  • فاطمه سندی، پروین احتشام زاده، پرویز عسگری، موسی کافی صفحات 74-91
    مقدمه
    پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه سندرم شناختی-توجهی با اضطراب وافسردگی با توجه به نقش میانجی گرانه سبک های مقابله با استرس در بیماران سوختگی انجام شد.
    روش
    تعداد170 نفراز بیماران سوختگی مرکز سوانح سوختگی و جراحی ترمیمی رشت ازطریق نمونه گیری تصادفی انتخاب و وارد پژوهش شدند و پرسشنامه های اختلالات روان شناختیSCL-90-R٬ مقیاس سندرم شناختی-توجهیCAS-1، مقیاس مقابله با موقعیت تنش زا CISS (اندلروپارکر1990)٬ را تکمیل کردند. داده ها از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) تحلیل شد. جهت آزمون اثرهای واسطه ای درمدل پیشنهادی از روش بوت استراپ استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد سندرم شناختی-توجهی برعلائم اضطراب و افسردگی بیماران سوختگی تاثیر معنادار و مثبت دارد. همچنین یافته ها نشان دهنده ی تاثیر منفی و معنادار سبک مقابله مساله مدار و تاثیر مثبت و معنادار سبک مقابله هیجان مدار بر علائم اضطراب و افسردگی در بیماران بود. نقش میانجی سبک های مقابله ای مساله مدار و هیجان مدار در رابطه بین سندرم شناختی-توجهی و علائم اضطراب و افسردگی بیماران نیز تایید شد.
    نتیجه گیری
    سازه های فراشناختی مانند سندرم شناختی-توجهی و سبک مقابله ای درحیطه توانبخشی و بهزیستی روانی بیماران سوختگی بسیار حائز اهمیت هستند که باید مورد توجه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: سندرم شناختی، توجهی، اضطراب، افسردگی٬ سبک های مقابله با استرس
  • مریم حق شناس، شیدا سوداگر، مریم بهرامی هیدجی صفحات 92-117
    مقدمه
    هدف از انجام پژوهش حاضر مطالعه نقش میانجیگری حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی درماندگی روانشناختی بر اساس کنترل هیجانی و سبک های مقابله ای در مادران کودکان مبتلا به تالاسمی بود.
    روش
    جامعه آماری پژوهش حاضر مادران کودکان مبتلا به تالاسمی شهر تهران بود که از بین آنها 200 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردیدند.
    یافته ها
    شواهد پژوهش و نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که حمایت ادراک شده نقش میانجیگری در پیش بینی درماندگی روانشناختی بر اساس سبک های مقابله ای را داشت اما نقش میانجیگری در پیش بینی درماندگی روانشناختی بر اساس کنترل هیجانی را نداشت. همچنین حمایت اجتماعی ادراک شده بر درماندگی روانشناختی اثر مستقیم معنادار داشته است که این اثر برابر 75/0-، برای کنترل هیجانی و سبک های مقابله ای این اثر برابر 36/0است. اثر مستقیم سبک های مقابله ای بر حمایت اجتماعی ادراک شده برابر 36/0 است. تنها متغیر کنترل هیجانی بر حمایت اجتماعی ادراک شده اثر مستقیم معنادار نداشته است.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت حمایت اجتماعی ادراک شده، کنترل هیجانی و سبک های مقابله ای بر درماندگی روانشناختی مادران کودکان مبتلا به تالاسمی تاثیر داشته است. بنابراین آموزش این موارد می تواند به کاهش درماندگی مادران کودکان مبتلا به تالاسمی کمک کند.
    کلیدواژگان: حمایت اجتماعی ادراک شده، کنترل هیجانی، سبک های مقابله ای، درماندگی روانشناختی
  • منصوره فضیلتی، علامعلی افروز، احمد علیپور، صدیقه حنطوش زاده صفحات 118-135
    هدف پژوهش حاضر بررسی کارآمدی مداخلات روانشناختی خانواده محور بر رضامندی زوجیت مادران باردار و وزن تولد نوزادان آنها بود. در این پژوهش شبه آزمایشی جامعه آماری را کلیه زنان بارداری تشکیل دادند که در سه ماه اول بارداری بوده و برای مراقبت های دوران بارداری به بیمارستان مدائن مراجعه نمودند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس30 مادر برای گروه مداخله و گواه انتخاب شدند. کلیه مادران مقیاس رضامندی زوجیت افروز را بعنوان پیش-آزمون و پس آزمون تکمیل کردند و وزن نوزاد آنها نیز پس از تولد اندازه گیری شد. برای گروه مداخله، 16 جلسه پی در پی مداخلات روانشناختی خانواده محور بصورت هفته ای یکبار اجرا شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از ANCOVA و MANCOVAنشان داد که مداخلات روانشناختی خانواده محور موجب بهبود رضامندی زوجیت زنان باردار (05/0>p) و همچنین وزن تولد نوزادان آنها (05/0>p) شده است. نظر به نتایج پژوهش، توجه به آموزش مداخلات روانشناختی خانواده محور در دوران بارداری و داشتن برنامه های آموزشی در راستای بهبود ویژگی های روانی زنان باردار و افزایش وزن تولد نوزاد ضرورت می نماید.
    کلیدواژگان: رضامندی زوجیت، وزن هنگام تولد نوزاد، مداخلات روانشناختی خانواده محور
  • سمیرا رحمانی جوانمرد، محمدحسین خانی صفحات 136-150
    مقدمه
    هدف از پژوهش حاضر مطالعه و مقایسه نارسایی هیجانی، تحمل آشفتگی و نشخوار خشم در زنان مبتلا به فشار خون و زنان سالم می باشد.
    روش
    روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی بیماران زن مبتلا به فشار خون مراجعه کننده به کلینک ها و مراکز درمانی شهر الشتر بودند. از این جامعه، 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با 40 نفر از زنان سالم مورد مقایسه قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از مقیاس های نارسایی هیجانی، تحمل آشفتگی و نشخوار خشم استفاده شد و داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین نارسایی هیجانی، تحمل آشفتگی و نشخوار خشم در زنان مبتلا به فشار خون و زنان سالم تفاوت معنا داری وجود دارد.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که عوامل روان شناختی بر نشانه های بیماری فشار خون و کنترل آن تاثیر می گذارند. بنابراین در تدوین برنامه های درمانی توجه به این خصوصیات ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: نارسایی هیجانی، تحمل آشفتگی، نشخوار خشم، فشار خون
  • مهسا قربانی، احمد علیپور، مهناز علی اکبری دهکردی صفحات 151-167
    مقدمه
    شواهدی پژوهشی در رابطه با اثربخشی رویکرد مثبت گرا بر اختلالاتی چون افسردگی،اضطراب و کاهش هیجانات منفی وجود دارد.این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخلات رویکرد مثبت گرا بر افسردگی،عزت نفس،امید به زندگی و تصویر بدنی زنان ماستکتومی انجام شد.
    روش
    طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده است که در آن تعداد 30 نفر از زنانی که در بیمارستان تجریش مرکز تحقیقات سرطان تهران تحت عمل ماستکتومی قرار گرفته بودند بصورت در دسترس و بعد از احراز ملاک ورود به پژوهش و اجرای پیش آزمون،انتخاب گردیدند و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.
    بعد از اجرای مداخلات مربوط به رویکرد مثبت گرا در شش جلسه به گروه مورد مداخله،پس آزمون اجرا و نتایج جمع آوری شدند و با استفاده از نرم افزارSPSS تحلیل شد.
    یافته ها
    یافته های حاصل از اجرای تحلیل کوواریانس نشان داد که رویکرد مثبت گرا توانست افسردگی در افراد را کاهش دهد و عزت نفس،تصویر بدنی و امید را در آنها افزایش دهد.
    نتیجه گیری
    در نهایت
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های پژوهش میتوان چنین نتیجه گیری کرد که رویکرد مثبت گرا با توجه به فنون و تکنیک های مختص خود میتواند در کار با افراد ماستکتومی شده مفید و موثر باشد.
    کلیدواژگان: تصویر بدنی، افسردگی، امید، ماستوکتومی، رویکردمثبت نگر
  • مهدی پوراصغر، فاطمه فتحی، قاسم جان بابایی صفحات 168-182
    مقدمه
    بی تردید سرطان یکی از پر استرس ترین رخداد ها است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر هیپنوتیزم درمانی برتاب آوری بیماران مبتلا به لوسمی میلوئید حاد تحت درمان شیمی درمانی انجام شد.
    روش
    روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه بیماران مبتلا به لوسمی میلوئید حاد مراجعه کننده به کلینیک کانسر بیمارستان امام بوده و دارای پروند پزشکی و آزمایش فلوسایتومتری در تشخیص لوسمی میلوئید حاد می باشند که تعدادشان 86 نفر بوده و نمونه به حجم 26 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (13 نفر) و گروه کنترل (13 نفر) قرار گرفتند.
    یافته ها
    پرسشنامه ای که جهت جمع آوری اطلاعات از گروه نمونه در نظر گرفته شد عبارت بوداز کانر و دیویدسون بود. شش جلسه هیپنوتیزم درمانی برای گروه آزمایش اجرا شد و برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزار SPSS22 استفاده شد.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که هیپنوتیزم درمانی به طور معنادار موجب موجب افزایش تاب آوری شد که از لحاظ آماری معنادار بوده( p<0/001). مداخله هیپنوتیزم درمانی بر افزایش تاب آوری بیماران aml موثر بوده و می تواند بعنوان یکی از روش های درمانی در افزایش تاب آوری در بیماران مبتلا به سرطان در نظر گرفته شود.
    کلیدواژگان: تاب آوری، لوسمی میلوئید حاد، هیپنوتیزم درمانی
|
  • Amin Rafiepoor, R. Abbas Rahiminezhad, Reza Rostami, Lavasani M Pages 5-16
    Introduction
    The aim of this study is the comparison of biofeedback and Kegel treatment methods on quality of life enhancement in women with urine incontinency.
    Methods
    In a quasi experimental study,45 women with urge urine inconstancy who referred to Atieh neuroscience center from October to February 2015 were selected with randomized sampling and were assigned in two groups of control and experiment. Patients in biofeedback group received 40 minutes electromyography biofeedback during five sessions and per twice a week. In Kegel group, patients performed the Kegel experiments 30 minutes during 8 weeks per twice a week. Patients were appraised the quality of life questionnaire before and after the treatment. Finally the data were analyzed with ANCOVA method.
    Results
    Biofeedback induced a significant change in quality of life of women with urinary incontinency (pConclotion: Biofeedback treatment method is caused to enhancement of life’s quality in people with urine incontinency.
    Keywords: Biofeedback, urge urinary incontinence, kegel exercises, Quality of life
  • Ziba Barghi Irani, M. Rajabi, Mohsen Nazami, Mohammad Javed Bagiyan Koulemarz Pages 17-38
    Introduction
    Identifying factors associated with psychological well-being of the elderly, is one of the topics of interest to aging psychology. The aim of this study was to investigate the role of lifestyle, psychological capital and self-care behaviors in predicting mental well-being in elderly peoples with type 2 diabetes.
    Method
    This research is descriptive and correlational. In this study, 350 in Kermanshah were selected from various parts of the city using randomized sampling and clustering method to participate in the study. To collect information, the Basic Adlerian Scales for Interpersonal Success-Adult Form Kern and etal (1933), psychological capital Mac Gee (2011), Summary Of Diabetes Self – Care Activities (SDSCA) Tobert and etal (2000) and Adult Subjective well-being questionnaire Keyes & Magyar-Moe (2003) were used. The collected information was analyzed using software Spss21 and statistical tests such as Pearson correlation coefficient and stepwise multivariate regression.
    Results
    The bivariate relationship of life style with any component of social (r=0.412), emotional (r=0.427) psychological well-being (r=0.461), and mental well-being (r=0.403), is positive and significant (P ≤ 0.001) the relationship between psychological capital and mental well-being (r=0.410) is significant and positive (P ≤ 0.001), there is also a significant and positive relationship between self-care (r=0.497), and mental well-being (P ≤ 0.001). The results of multivariate regression showed that 78 percent of the variance in mental well-being of the elderly people is explained by social interest-belonging, responsibility, gentleness, self-efficacy, toleration, optimism, hope and self-care.
    Conclusion
    The results of this study have important implications about the importance of lifestyle, psychological capital and self-care behaviors in maintaining emotional, social and psychological well-being of elderly people.
    Keywords: lifestyle, psychological capital, self-care, well-being, elderly, diabetes
  • Mohammad Mahdi Zakeri, Jafar Hasani, Nafiseh Esmaeili Pages 39-56
    Introduction
    The role of psychological distress has been approved in the clinical course of skin diseases which can lead to the development and incidence of some skin diseases. The aim of this study was to examine the effectiveness of processing emotion regulation strategies training (PERST) in psychological distress (PD) of patient with vitiligo.
    Method
    This study is an experimental study with a single subject in which design A B were used. The study measured 6 times (once as a baseline, four times, once during treatment and in the follow up) was performed. Among patients with skin disorders treatment centers, 3 patients with vitiligo disease were recruited through convenient sampling. The instruments of research were include the complete package of PERST based on Gross Model, Depression, Anxiety, Stress Scale (DASS) and structured clinical interview for axis I disorders in DSM-IV (SCID-I).
    Results
    The results showed a stable downward trend for PD scale scores and the components of depression, anxiety and stress that reflects the effectiveness of PERST in these variables.
    Conclusion
    Psychological distress role in predisposing, precipitating and continuation of skin diseases, including vitiligo and subsequently in other aspects of their lives and PERST can play an important role by reducing PD as adjunctive and Rehabilitation therapies with medical treatment.
    Keywords: processing emotion regulation strategies, psychological distress, vitiligo
  • M. Akbari, Farah Lotfi Kashani Pages 57-73
    Objective
    One of the most important factors in sexual and marital satisfaction is sexual assertiveness. Recording to survivors of breast cancer shows unsatisfactory for most of them with a same pattern of sexual activity; this study was conducted to determine the efficiency of four-factor psychotherapy (therapeutic relationship, expectancy to therapy, increasing awareness and behavior regulation) on increasing sexual assertiveness survivors of breast cancer.
    Method
    This research was performed using semi-experimental study with pre-test/post-test control group design and 2/5 months follow-up. The statistical population included all married breast cancer survivors who were referred to Shohada-e Tajrish hospital in 2015. The samples were 30 survivors who selected available and randomly divided into two groups of 15 (a control and an experimental group). Hurlbert index of sexual assertiveness (HISA) was completed as pre-test, post-test and follow up by participants. The experimental group attended in ten-weekly, 90 minutes sessions of psychotherapy. At the end, factorial analysis of variance was applied to analyze the data.
    Results
    showed no significant difference between levels of sexual assertiveness in experimental and control group after treatment. On the other hand this psychotherapy could increase sexual assertiveness in survivors with high sexual assertiveness in pre-test tough this Significance was unstable in 2/5 months follow up.
    Conclusion
    four-factor psychotherapy is not effective way to increasing sexual assertiveness in breast cancer survivors.
    Keywords: Four-factor psychotherapy, sexual assertiveness, Breast cancer
  • Fatemeh Sendi, P. Ehteshamzadeh, Parviz Asgari, Mosa Kafie Pages 74-91
    Introduction
    The purpose of this study investigated the relationship between Cognitive Attentional Syndrome (CAS), anxiety and depression attention to the mediating role of coping styles in burned patients.
    Method
    170 patients from Rasht Burn Center entered the research through random sampling and surveys of mental disorders SCL-90- R, CAS-1 scale, coping styles scal CISS (Endler & Parker, 1990), was completed. The research method was correlation and the proposed model through structural equation modeling (SEM) were analyzed. To test the mediating effects bootstrap method was used.
    Results
    The results showed positive and significant impact CAS on depression and anxiety symptoms. The findings revealed a significant negative impact problem-focused coping style on anxiety and depressive symptoms in patients. Emotion-focused coping had positive significant effect on symptoms of anxiety and depression.The mediating role of problem-focused and emotion-focused coping styles in the relationship between CAS with anxiety and depression were also confirmed.
    Conclusion
    According to results, Meta-cognitive structures like CAS & coping style structure are very important In the area of rehabilitation and Psychological well-being in burn patients That should be considered.
    Keywords: key words: Cognitive Attentional Syndrome (CAS), anxiety, depression, coping styles
  • Maryam Haghshenas, Sheida Sodagar, Maryam Bahrami Hidaji Pages 92-117
    Introduction
    The aim of this study was to investigate the mediating role of the perceived support in predicting psychological distress based on emotional control and coping styles in the mothers of children with thalassemia.
    Method
    The statistical population included the mothers of children with thalassemia in Tehran. The convenience sampling method was used to select 200 subjects as the sample.
    Results
    The research evidence and the results of the confirmatory factor analysis indicated that the perceived support had the mediation role in predicting psychological distress, based on coping styles, but it didn’t have the mediation role in predicting psychological distress, based on emotional control. Also the perceived support had a significantly direct impact on psychological distress (-0.75). Emotional control had a significantly direct impact on psychological distress, too (0.36). The significantly direct impact of coping styles on psychological distress and the perceived support was 0.36; however, emotional control did not have a significantly direct impact on the perceived support.
    Conclusion
    According to the research findings, it can be concluded that the perceived support, emotional control and coping styles influenced the psychological distress among the mothers of children with thalassemia. Therefore, training in these topics can help reduce the psychological distress among the mothers of children with Tallahassee.
    Keywords: perceived support, emotional control, coping styles, psychological distress
  • Mansooreh Fazilati, Gholam Ali Afrooz, Ahmad Alipour, Sedigheh Hantooshzadeh Pages 118-135
    Introduction
    The aim of the present study was to investigate the efficacy of family-oriented psychological interventions on marital satisfaction of pregnant mothers as well as their infant’s birth weight.
    Method
    population of this quasi-experimental comprised all pregnant women which were in their first quarterly of gestation and came to Madaen Hospital for gestation cares. 30 pregnant mother were chosen by convenient sampling and assigned to experimental and control groups. All of mothers completed Afrooz Marital Satisfaction Scale as pre- and post-test and also the weight of their infants was measured after birth. Experimental group underwent family-oriented psychological interventions for 16 consecutive sessions once a week.
    Results
    Data analysis by ANCOVA and MANCOVA showed that family-oriented psychological interventions would improve marital satisfaction of pregnant mothers (p
    Conclusion
    These findings suggest the importance of implementation of family-oriented psychological interventions in gestation period and having educational programs to enhance psychological characteristics of pregnant women as well as increasing infants’ birth weight.
    Keywords: marital satisfaction, infant's birth weight, family-oriented psychological interventions
  • Samira Rahmani Javanmard, M.H. Khani Pages 136-150
    Introduction
    the present study aimed to compare Alexithymia, Distress tolerance, and Anger rumination among patients with Hypertension and normal people.
    Method
    The research design is causal-comparative or ex post facto which is a descriptive – analytic method. The population is all patients with hypertension from the health care centers and hospitals of Aleshtar, Lorestan. The total numbers of the participants is 40 clients which we select them by at hand sampling method. We compare these clients with 40 normal people. Data were analyzed using multivariate analysis of variance.
    Results
    Results indicated that there is a significant difference between patients with Hypertension and normal people in terms of their total scores in alexithymia, distress tolerance, and anger rumination.
    Conclusion
    we need to consider these psychological factors in treatment programs.
    Keywords: Alexithymia, Distress tolerance, Anger rumination, Hypertension