فهرست مطالب

فصلنامه ادبیات و زبانهای محلی ایران زمین
سال دهم شماره 3 (پیاپی 29، پاییز 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/08/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • جلیل نظری صفحه 0

    «فصلنامه زبان ها و ادبیات محلی ایران زمین» دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج چند سالی است که درخدمت زبان ها و گویش های محلی ایران‌زمین قرار دارد. تاکنون سیل مقالات پژوهشی بسیاری از پژوهشگران علاقه مند به فرهنگ و ادبیات محلی ایران به این فصلنامه تا حدی بوده که با وجود این که اکثر مقالات دریافتی حاوی نکات زبانی و ادبی تازه و ارزشمند بوده اند، گروه دبیران مجله ناگزیر شده اند به گزینش این مقالات بپردازند و بر حسب اولویت و اهمیت، آن ها را پذیرش نموده و چاپ کنند اما اعتقاد داریم که هنوز حرف های تازه و تازه تر- که می‌تواند برخی ابهامات زبان فارسی را در حوزه‌های مختلف از جمله حوزه قواعد زبان (دستور زبان فارسی) و لغات ناشناخته برای رفع مشکلات متون ادبی و... برطرف سازد- بسیار است.
    هدف ما همین است؛ کمک به زبان و ادبیات فارسی به وسیله بازبینی و بررسی، تامل و تعمق در جنبه های ادبی و زبانی گویش های مختلف مرتبط با این زبان. در راستای این هدف، استقبال هرچه بیشترخیل دوست داران و پژوهشگران ادبیات محلی مناطق مختلف، آرزوی ماست؛ زیرا هراندازه تحقیقات بیشتری در زمینه گویش های محلی ایران زمین صورت پذیرد و نکته های زبانی و ادبی تازه ای در این گویش ها مطرح گردد، بدون شک به همان نسبت به شناخت بهتر زبان و ادبیات فارسی منتهی خواهد شد. امید است در سایه توجه و اقبال پژوهشگران گویش های مختلف این مرز و بوم و ارایه مقالات تحقیقی و ارزشمند، جایگاه این فصلنامه از آنچه هست رفیع تر گردد.

  • خدابخش اسداللهی*، ایمان مهری بیگدیلو صفحات 1-21
    «شهریار» شاعر بزرگ معاصر ایران و صاحب مکتب ادبی است که اشعار زیادی هم به زبان ترکی آذربایجانی دارد. «بلالی باش» (سر پربلا) در واقع داستانی در قالب شعر است. وی در این غزل وجوه مختلفی از هنر سخن سرایی را به سبک و سیاق مینی مالیسم به نمایش می گذارد. شهریار با ترکیب دو هنر داستان پردازی و شاعری، عناصر داستانی، صور خیال و انواع صنایع ادبی را در یک غزل هفده بیتی که در قالب مناظره ای سهل و ممتنع بین خود شاعر و همسر جوانش سروده شده، به کار می بندد و با ترسیم جلوه زیبای روستا و زندگی اصیل و سنتی به بیان مضامین مختلف اجتماعی، اخلاقی و فلسفی از جمله معیارهای ازدواج، جبر و اختیار، تقابل و تضاد، رعایت حد و اندازه، دشواری های حیات و... می پردازد. او با نکوهش آسیب هایی چون اعتیاد، دروغ، سخن چینی، طلاق و... مخاطب را به عشق، عادت کردن به پوزش، اعتدال و رعایت اندازه، صداقت و... فرا می خواند. در مقاله حاضر، برخی نکته های زبانی مربوط به غزل نیز بررسی شده است.
    کلیدواژگان: شهریار، غزل، بلالی باش، ساختار، محتوا
  • فرشاد اسکندری شرفی*، ستایش فتاحی، وحید مبارک صفحات 23-49
    قوم زاگرس نشین لک با پیشینه تاریخی و فرهنگی درخشان خود و با زبان شیرین لکی و ادبیات شفاهی پربار خود، از روزگاران گذشته تا به امروز، میراث دار و پاسدار فرهنگ کهن سرزمین ایران، بوده است. زبان قوم لک که از گروه زبان های شمال غربی ایرانی است، علاوه بر این که ریشه در زبان های باستانی ایران دارد؛ خویشاوند نزدیک زبان فارسی است و همواره از آن تاثیر پذیرفته و متقابلا نیز بر آن تاثیر گذاشته است تا جایی که ادبیات شفاهی قوم لک با غنای کم نظیر خود، لبریز از مثل های شیرین و دیرینی است که وجوه اشتراک فراوانی با مثل های فارسی دارد و مقایسه مثل های دو زبان و نمایان ساختن تشابهات آن ها، راهی مناسب برای اثبات پیوستگی زبان لکی با زبان فارسی و نشان دادن میزان داد و ستد دیرینه و دایمی دو زبان با همدیگر است. در این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و داده های میدانی صورت گرفته، پنجاه مثل زبان لکی با مثل های مشابه خود در زبان فارسی مقایسه و همانندی ها و ناهمانندی های آن ها بررسی شده است. دستاورد پژوهش نشان می دهد که مفهوم و کاربرد هر کدام از پنجاه مثل زبان لکی، با مفهوم و کاربرد مثل فارسی مشابه خود، یکسان است و تنها تفاوت مثل ها، مربوط به ساختار آن هاست که گاه اندک و قابل چشم پوشی، و گاه تا حد کل ساختار دو مثل پیش می رود و ناشی از تفاوت های آوایی، لغوی و نحوی دو زبان، تفاوت های اقلیمی و جغرافیایی دو قوم و نوع نگاه آن ها به عناصر محیط پیرامون خود و بازتاب این عناصر در ادبیات شفاهی خویش است.
    کلیدواژگان: مثل، ضرب المثل، زبان لکی، زبان فارسی، مقایسه
  • آرش امرایی*، علی بازوند صفحات 51-71
    ادبیات بومی، گنجینه شایسته ای است که از گذشتگان برای ما به ارث مانده است. این نوع ادبیات به معنای خاص خود به ادبیاتی گفته می شود که در منطقه ای خاص به وجود آمده باشد. ادبیات بومی لرستان یکی از بخش های ارزشمند ادبیات بومی اقوام ایرانی است. در این مقاله به بررسی بخشی از فرهنگ عامه مردم لرستان با عنوان «بومی سروده ها» می پردازیم و ضمن معرفی تاریخچه این سروده های بومی، جایگاه آن ها را در بین مردم لرستان بررسی می کنیم. همچنین ضمن معرفی انواع ادب محلی مردم لرستان، به معرفی چهل سرو (چهل سرود) ، مور ، لاوه لاوه (لالایی) ، کارآواها ، بیت مشگه ، دایم بوی و عاشقانه ها به عنوان مهم ترین انواع بومی سروده های لرستان خواهیم پرداخت . با بررسی و معرفی بومی سروده های این مردم، این نتیجه حاصل شد که شعر و موسیقی، بخش جدایی ناپذیر زندگی مردم لرستان است و اگر بگوییم جان مایه فرهنگ عامه لرستان است سخنی گزاف نخواهد بود. مردم لر زبان برای همه جوانب زندگی خود از هنگام تولد تا لحظه مرگ ، اشعار و موسیقی هایی دارند که در شرایط مختلف، کارکردهای متفاوتی دارند و با بهره گیری از این سروده ها، بخش های مختلف زندگی خود را لذت بخش و خاطره انگیز می کنند.
    کلیدواژگان: لرستان، بومی سروده، چهل سرو، لاوه لاوه
  • مصطفی سعادت*، کتایون نمیرانیان صفحات 73-85

    در طول عمر زبان فارسی، از «فارسی باستان» گرفته تا «فارسی دری»، تبدیل حروف به یکدیگر بارها رخ داده است. یکی از این تغییرات تکاملی، تبدیل حرف «ت» به «ذ» و سپس به «د» است. به این «ذال» که مخصوص واژه ‏های فارسی است، اصطلاحا «ذال معجمه» یا «ذال فارسی» گفته می‏شود. برای تلفظ ذال و دال این قاعده‏ وجود داشته که اگر ماقبل آن ساکن و غیر حرف «عله» (واو، الف، ی) باشد، «دال» و در غیر این صورت «ذال» تلفظ می‏شده است. در این پژوهش نشان داده شده که ذال معجمه در واژه‏های فراوانی از گویش محله ناساگ گراش (و همچنین در گویش لمزانی) وجود دارد. علاوه بر آن نشان داده شد که اگرچه در اغلب موارد، ذال فارسی در میانه یا آخر واژه ‏ها قرار گرفته و حرف ماقبل، دارای حرکت است، اما می‏توان واژه ‏هایی یافت که ذال معجم پس از حرف ساکن قرار گرفته است. این یافته ‏ها با قاعده‎ای که برای ذال معجمه بیان شد، همخوان نیست.

    کلیدواژگان: گویش، گراش، ذال معجمه، زبان شناسی، تغییرات آوایی
  • آیت شوکتی* صفحات 87-110
    نوستالژی، اصطلاح روان شناختی است که به معنی دلتنگی برای گذشته بوده و به شکل های مختلف، نشانه های آن در آثار ادبی متجلی شده است. بررسی این نشانه ها ما را به درک عمیق عواطف و اندیشه های شاعر رهنمون می کند و مایه های دردمندی و رنجوری و وجوه آرزومندی وی را آشکار می کند. نوستالژی یک فرآیند ناخودآگاه ذهنی است که در افراد و زمان های گوناگون، به صورت های مختلف بروز می کند. مقاله حاضر بر آن است تا به روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، چگونگی نمود نوستالژی را در حیدر بابای شهریار تبیین و تحلیل کند. در این پژوهش، دلتنگی برای گذشته در دو بخش «یادکرد شخصیت های گذشته و یادکرد خاطرات گذشته»، روستا ستایی و تمدن گریزی، پناه بردن به دوران کودکی، گرایش مفرط به بازگشت به وطن و زادگاه، اسطوره پردازی، آرکاییسم و پناه بردن به آرما ن شهر، به عنوان مولفه های نوستالژی بررسی شده است. نتیجه این تحلیل و بررسی نشان می دهد که در بخش اعظمی از قسمت های این منظومه، حس نوستالژیک و حسرت بر گذشته موج می زند و این احساس می تواند ناشی از یک تنهایی درونی و گریز از تمدن معاصر باشد.
    کلیدواژگان: نوستالژی، شعر معاصر، شهریار، حیدر بابا
  • حاتم طایی سمیرمی، اطهر تجلی اردکانی*، علی علیزاده صفحات 111-129

    بخش مهمی از دیدگاه ها و احساسات و عواطف اقوام و ایل های ایران از جمله بختیاری ها، از طریق فرهنگ شفاهی به نسل حاضر انتقال یافته است. در این میان، شعر و ترانه های حماسی بختیاری، پژواکی از  نوستالژی دوران شکوه ایل است که با دلاوری سلحشوران قوم، رقم خورده است. نام این مبارزان در شعرها و داستان های عامیانه جاودانه گشته، با تاریخ شفاهی پیوند م ی یابد. اغلب حماسه ها در پی جنگ های میان ایل ها و عشایر، درگیری با حکومت مرکزی و گاه رویارویی با بیگانگان پدید آمده است. از میان اسباب و آلات جنگ، بیش از همه نام تفنگ «برنو» دیده می شود؛ به گونه ای که گویی ارزشمندترین دارایی قهرمان، همان است. از آنجا که اغلب قهرمانان ایل در جنگ با دشمن جان می بازند اشعار حماسی این قوم، مانند اکثر حماسه ها جنبه ای تراژیک دارند. در شعر حماسی بختیاری، علاوه بر بیان حسرت دوران گذشته، می توان اطلاعات متنوع دیگری همچون مردم شناسی، روان شناسی، اقلیم شناسی و... را نیز کسب کرد.

    کلیدواژگان: یل بختیاری، نوستالژی، حماسه، حماسه سازان
|
  • Khodabakhsh Asadollahi *, Iman Mehri Bigdilu Pages 1-21
    Shahriar" is a great contemporary poet of Iran and he possesses a literary school with many Turkey-Azerbaijani poems. "Balalibash" (head of Prubla) is actually a story in the form of poetry. In this sonnet, he presents various aspects of art in the style of minimalism. Shahriyar combines two arts of storytelling and poetry, narrative elements, imagery, and a variety of literary works in a 17-couplet written in the form of an easy and absent-minded debate between his poet and his young wife. By depicting the beauty of the village and traditional and original life, it expresses various social, ethical and philosophical themes including marriage criteria, compulsion, oppression, conflict, limit and size, life difficulties, and so on. He criticizes damages like addiction, lie, speech, divorce etc., he calls the audience into love, accustomed to apologizing, knowing the size, honesty, and so on. Some language forms of sonnets are also discussed in this article.
    Keywords: Shahriar, sonnet, Balalibash, structure, Content
  • Farshad Eskandari Sharafi *, Setayesh Fatahi, Vahid Mobarak Pages 23-49
    The noble tribe of Lak settled in Zagros with its impressive historical and cultural background with sweet Laki Language has always been among Iran's greatest civilizations and cultures as a heritage and guardian of valuable and sometimes forgotten manifestations of the ancient Persian culture through Laki and its oral literature. The language of the Lak tribe, used in the northwestern Iranian, has its roots in ancient Persian languages; also, as a close relative to Persian, it has always been influenced by it to the extent that the oral literature of Lak people, with its prosperity, flourished with beautiful and old parables resembling Persian ones. Therefore, comparing the parables of two languages and showing their similarities are good ways to prove the connection of Laki with Farsi and to show their long-standing and permanent relationship. In this study, descriptive-analytical method, library resources, and field data are utilized; 50 Laki parables were compared with their Persian counterparts investigating their similarities and differences. The results suggest that the Laki parables and their Persian counterparts are the same regarding meaning and their use. Either the only difference lies in their structure in some cases tiny and negligible or in others; it is considerable so the parable has very different structures in laki and Persian. Such differences root in phonological, lexical, and syntactic differences of the two languages, the climatic and geographical differences of the tribes, and their perspectives on surrounding environmental factors and their reflections on the oral literature of both languages.
    Keywords: parable, proverb, Laki Language, Persian language, comparison
  • ARASH AMRAEI *, Ali Bazvand Pages 51-71
    Native literature is a worthy treasure inherited from our ancestors. This kind of literature in its special sense refers to a literature that has been created in a particular region. The native literature of Lorestan is one of the precious parts of Iranian folk’s native literature. In this paper, we will investigate a part of the popular culture of people of Lorestan, the native poems and their place in the community of Lorestan, while introducing their history. We will also introduce the Chell Sero (forty songs), Mur, Laue Laue (Lullaby), work songs, couplets Mashga, Dayam Buye and romances as the most important types of native poems of Lorestan .Poetry and music are inseparable parts of the Lorestan people, and if we say that they are the cause of popular culture, we have not exaggerated. These people have some poems and music for all aspects of their life from birth to death, which have various functions in different situations.
    Keywords: Lorestan, Native Poems, chehel Soro, Lave Lave
  • Mostafa Saadat *, Katayon Namiranian Pages 73-85

    During the life of Persian language, from Ancient Persian to Dari Persian the changes of the phonemes to each other has been frequently occurred. An example for such an evolutional change is conversion of phoneme “t” to “dh” and thereafter to “d”. The Phoneme “dh” which is specific to Persian words is called “dhāl mojama” or “Persian dhāl”. There are some rules to pronounce it such as: the previous letter in this case was soundless and of course not one of vowels “a,w” and “y” will be pronounced “d”, otherwise it must be pronounced “dh”. In the present article, it is indicated that “dhāl mojama” occurs in many words of Nasāg dialect. In addition, it is discussed that, though, in most cases, “Persian dhāl” is settled in the middle or end exceptions in which “dh” appears at the beginning or after a soundless letter. This result is not compatible with the claimed rules for “dhāl mojama”.

    Keywords: Dialect, Gerash, dhāl majama, linguistic, Phonetic changes
  • Ayat Shokati * Pages 87-110
    Nostalgia is a psychological term that means a homesick for the past and in various forms, its signs are manifested in literary works. The study of these signs leads us to a deep understanding of the poet's emotions and thoughts, and reveals the causes of his suffering and his desire for mediocrity. Nostalgia is a subconscious mental process that manifests itself in different individuals and various times. The present paper seeks to explain and analyze the nature of nostalgia in Heydar Baba Shahriyar through a descriptive-analytical method based on library studies. In this research, the sadness of the past in two parts mentions past personalities and memories, village and civilization, escape, refuge in childhood, and excessive tendency to return to homeland, mythology, archaism and refuge in utopia, to the title of the components of nostalgia has been studied. The result of this analysis suggests that in most of the episodes of this affair, nostalgic sense of humor and regret over the past; and this feeling can be caused by an inner loneliness, escape from contemporary civilization. It should be noted that all poems have been translated into Persian.
    Keywords: nostalgia, contemporary poetry, Shahriar, Heydar-Baba
  • Hatam Taei Semiromi, Athat Tajalli Ardakani *, Ali Alizadeh Pages 111-129

    An important part of the views, feelings and emotion of the tribes in Iran, including Bakhtiari, has been transmitted through the oral culture to the present generation. Meanwhile, Bakhtiari’s epic poems and songs are echoed the nostalgia of the glory of Bakhtiari tribe, which has been completed with promise of the warriors.  The names of these fighters who are immortalized in poetry and folk tales are linked to oral history. Often the epic is the result of wars between tribes, conflicts with the central government and sometimes confrontation with foreigners.Among the machines and weapons of war, the name of the gun Berno is mostly often seen as the supreme valuable asset of the hero. Because most of the tribe heroes are dying in front of the enemy in war, the epic poems of this people like most epics have tragic aspect. In addition to expressing the regret of the past in bakhtiari’s epic poetry, it can be studied by reviewing various information from various aspects such as anthropology, psychology, and climatology, etc.

    Keywords: Bakhtiari tribe, nostalgia, epic, epic creator