فهرست مطالب

نشریه پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت
شماره 65 (بهار 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/02/27
  • تعداد عناوین: 6
|
  • رضا صابری، سمیه دیناری، مسلم قبادیان* صفحات 5-23

    پژوهش حاضر نقش تعدیل گر قراردادهای روان شناختی در ارتباط میان یادگیری سازمانی و اثربخشی تدریس معلمان را بررسی می کند. باتوجه به هدف این پژوهش کاربردی، روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمین شهر کهنوج به تعداد 1500 نفر بود. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ، 306 نفر انتخاب شدند که از نمونه گیری به روش تصادفی ساده طبقه ای استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها نیز شامل سه پرسشنامه یادگیری سازمانی نیف(2001) ، پرسشنامه مربوط به اثربخشی تدریس معلمان چو و بولی(2007) و  پرسشنامه  قرارداد روان شناختی مرادی و همکاران(1392) که مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین میزان پایایی هر پرسشنامه با استفاده ازآلفای کرونباخ برای پرسشنامه یادگیری سازمانی 92/0، پرسشنامه قرارداد روان شناختی87/0 و برای پرسشنامه اثربخشی92/0 محاسبه شده است . برای تجزیه و تحلیل داده ها ، از از نرم افزارSPSS  برای آمار توصیفی و آزمون فرضیه ها و از نرم افزارAMOS  برای معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که با توجه به نقش تعدیل گر متغیر قرارداد های روان شناختی، بین یادگیری سازمانی با اثربخشی تدریس معلمان رابطه معناداری وجود دارد. اما سایر یافته های این تحقیق حاکی از آن بود که بین چشم انداز استراتژیک، یادگیری جمعی ، تفکر سیستمی و توسعه شایستگی ها با اثربخشی تدریس معلمان ابتدایی شهر کهنوج رابطه معناداری وجود ندارد. به مدیران سازمانها ، بهمنظور توسعه عملکرد سازمان  پیشنهاد میشود، فرصتهای یادگیری بیشتری برای کارکنان فراهم آورند تا انگیزه و اعتمادبهنفس و میزان استقلال برای هدایت کارشان افزایش یابد.

    کلیدواژگان: یادگیری سازمانی، قرارداد روان شناختی، اثربخشی، فرهنگ سازمانی، چشم انداز استراتژیک
  • مسلم قبادیان*، اکبر رضایی فرد، حافظ پادروند صفحات 25-37

    هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر هوش معنوی بر درگیری شغلی با میانجی گری ذهنیت فلسفی کارکنان آموزش و پرورش ناحیه دو شهر خرم آباد در سال 1400-1399 بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کارکنان آموزش و پرورش ناحیه 2 شهر خرم آباد بود. از میان جامعه آماری تعداد 165 نفر از کارکنان مرد (103) و زن (62) آموزش و پرورش بر اساس جدول مورگان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد درگیری شغلی کانونگو(1982)، ذهنیت فلسفی کمیلی اصل(1381) و پرسشنامه استاندارد هوش معنوی کینگ (2008) استفاده شد. داده های پژوهش توسط نرم افزار SPSS21 و LISREL 8.54 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، جهت تحلیل داده ها از آزمون معادلات ساختاری به روش تحلیل مسیر استفاد شد.

    یافته ها

    یافته های پژوهش نشان داد، هوش معنوی بر ذهنیت فلسفی کارکنان تاثیر مستقیم و معناداری دارد. بین ذهنیت فلسفی بر درگیری شغلی کارکنان تاثیر مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج پژوهش حاکی از تاثیر غیر مستقیم معنادار هوش معنوی بر درگیری شغلی کارکنان با میانجی گیری ذهنیت فلسفی بود. با توجه به نتایج مطالعه و ارتباط درگیری شغلی با هوش معنوی و ذهنیت فلسفی کارکنان و با توجه به اکتسابی بودن هوش معنوی و ذهنیت فلسفی پیشنهاد می گردد که مدیران سازمان موانع کسب هوش معنوی و ذهنیت فلسفی را شناسایی و از بین برداشته و شرایط را برای رشد آنها فراهم کنند و با برگزاری کلاس های آموزشی مرتبط در این زمینه و با آموزش راه های عملی تقویت هوش معنوی و ذهنیت فلسفی، به قابلیت های کارکنان افزوده و در جهت ارتقای درگیری شغلی و عملکرد آنان گام بردارند.

    کلیدواژگان: هوش معنوی، درگیری شغلی، ذهنیت فلسفی، کارکنان آموزش و پرورش
  • مسلم قبادیان، حافظ پادروند*، اکبر رضایی فرد، کبری عالی پور صفحات 39-52

    هدف از این پژوهش بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی، سبک های تنظیم هیجان و باورهای دینی با میزان اضطراب ویروس کرونا در افراد 40-25 سال شهر تهران بود. روش پژوهش حاضر زمینه یابی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی افراد 40-25 سال شهر تهران در سال 99 تشکیل دادند. از بین جامعه آماری 420 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت اینترنتی به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه پنج عاملی شخصیتی نیو، راهبردهای تنظیم هیجان گارنفسکی، پرسشنامه عمل به باورهای دینی (معبد) و مقیاس اضطراب بیماری کرونا (علیپور، 98) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    نتایج حاکی از رابطه منفی ویژگی های شخصیتی (برون گرایی، انعطاف پذیری، توافق پذیری و مسیولیت پذیری)، سبک های سازگارانه تنظیم هیجان و باورهای دینی با اضطراب ویروس کرونا بود. همچنین نتایج نشان داد که بین عامل روان رنجوری و سبک های ناسازگارانه تنظیم هیجان با میزان اضطراب ویروس کرونا رابطه مثبت معناداری وجود دارد (P<0/05).

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته های حاصل از این پژوهش می توان گفت: بین ویژگی های شخصیتی (به جزء روان رنجوری)، سبک سازگارانه تنظیم هیجان و داشتن باورهای دینی با کاهش اضطراب حاصل از ویروس کرونا رابطه منفی معناداری وجود دارد.

    کلیدواژگان: ویژگی های شخصیتی، سبک های تنظیم هیجان، باورهای دینی، اضطراب، ویروس کرونا
  • سعید فرح بخش* صفحات 53-69

    هدف اساسی این تحقیق بررسی اثربخشی آموزشهای کوتاه مدیران و کارکنان سازمانهای دولتی یکی از استانهای غربی کشور بود. تحقیق حاضر یک تحقیق توصیفی به شمار می رود. تعداد  384 نفر از مدیران و کارکنان سازمانهای دولتی بعنوان نمونه آماری و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب گردیدند و دو فرم پرسشنامه محقق ساخته اثربخشی آموزش های کوتاه مدت ویژه مدیران و کارکنان را تکمیل نمودند. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون t دو گروهی وابسته و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که عملکرد و مولفه های مربوط به شغل مدیران و کارکنان سازمانهای دولتی پس از آموزش از عملکرد آنان قبل از طی دوره آموزشی بالاتر بود و نشان دهنده آن است که آموزش کوتاه مدت مدیران و کارکنان در مراکز آموزشی در افزایش عملکرد کلی آنان و همچنین خرده مقیاسهای مربوط به آن اثربخش بوده است.

    کلیدواژگان: آموزش ضمن خدمت، مدیران، کارکنان، سازمانهای دولتی، اثربخشی
  • مریم فرح بخش، سعید فرح بخش*، احسان گرایی صفحات 71-87

    هدف تحقیق حاضر طراحی الگویی برای ارتقای کیفیت آموزش مجازی در دانشگاه لرستان بود. برای این منظور از روش تحقیق کیفی با رویکرد تیوری زمینه ای استفاده شد و از این طریق کدهای باز، محوری و انتخابی، عوامل موثر بر ارتقای آموزش مجازی شناسایی شدند. جامعه آماری؛ شامل مدیران حوزه فناوری و آموزش، روسا و معاونین آموزشی دانشکده ها در دانشگاه لرستان هستند که مستقیم و یا غیر مستقیم راهبری سامانه آموزش مجازی را بر عهده داشته اند. با توجه به ماهیت پژوهش های کیفی و روش تیوری زمینه ای، حجم نمونه پژوهش با توجه به اشباع نظری بالغ بر دوازده نفر بود که با استفاده از روش هدفمند انتخاب گردیدند. نتایج نشان داد که مهمترین ابعاد برای افزایش کیفیت آموزش مجازی عبارت بودند از بعد زیر ساخت با مولفه های سخت افزار، نرم افزار و تجهیزات؛ بعد بهسازی با مولفه های آموزش اساتید، آموزش دانشجویان و مهارت؛ بعد تدریس و یادگیری با مولفه های روش تدریس، مدیریت کلاس، ارتباط و فعالیت یادگیری؛ بعد محتوای آموزشی با مولفه های تولید محتوا، کیفیت محتوای آموزشی و نحوه ارایه محتوای آموزشی؛ بعد مدیریت با مولفه های برنامه ریزی، نظارت و کنترل و نظم و انضباط؛ بعد فرهنگسازی با مولفه های فرهنگسازی درون دانشگاهی و فرهنگسازی برون دانشگاهی و بعد ارزشیابی با مولفه های شیوه ارزشیابی و مدیریت ارزشیابی.

    کلیدواژگان: الگو، کیفیت، آموزش مجازی، دانشگاه لرستان
  • یاشلی علیزاده*، هادی فرهادی، فرامرز ملکیان صفحات 89-103
    هدف پژوهش فوق بررسی اثربخشی نمایش درمانی بر انعطاف پذیری روانشناختی و توانایی حرکتی کودکان معلول جسمیبود.جامعه آماری پژوهش، کودکان معلول بهزیستی شهر تهران در سال 1398 بود. افراد حاضر در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری در دسترس30 نفر انتخاب شدند که در دو گروه 15 نفر قرار گرفتند.گروه آزمایش تحت مداخله نمایش درمانی به صورت گروهی در طی 12 جلسه یک ساعته  قرار گرفتند. قبل و بعد از درمان، هر دو گروه به پرسشنامه مقیاس انعطاف پذیری روان شناختی بوند و بانس و مقیاس رشد حرکتی لینکلن اوزرتسکی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از کواریانس تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد نمایش درمانی بر افزایش انعطاف پذیری روانشناختی و مهارت حرکتی  کودکان معلول تاثیر معنی دار داشته است (0.05>P). همچنین نتایج فرضیات فرعی پژوهش نشان داد که برونداد تحلیل کوواریانس تک متغیره برای همه مولفه های مهارت حرکتی و انعطاف پذیری روان شناختی بین دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد.
    کلیدواژگان: نمایش درمانی، معلول جسمی، مهارت های حرکتی، انعطاف پذیری روانشناختی
|
  • Pages 5-23

    The present study examines the moderating role of psychological contracts in the relationship between organizational learning and teacher teaching effectiveness. According to the purpose of this applied research, the research method is descriptive and correlational. The statistical population of this study consisted of all teachers in Kohnuj city with 1500 people. To determine the sample size using Cochran formula, 306 persons were selected using simple stratified random sampling (100 males and 206 females). Data collection tools included three organizational learning questionnaires Nieff (2001), a questionnaire on the effectiveness of teaching by Chu and Booley teachers (2007) and the Moradi et al. (2013) psychological contract questionnaire. The reliability of each questionnaire was calculated using Cronbach's alpha for organizational learning questionnaire 0.92, psychological contract questionnaire 0.87 and for effectiveness questionnaire 0.92. For data analysis, SPSS for descriptive statistics and hypothesis testing and AMOS for structural equations were used. The results showed that there is a meaningful relationship between organizational learning and the effectiveness of teachers' teaching due to the moderating role of psychological contracts. But other findings of the study indicated that there was no significant relationship between strategic vision, collective learning, systematic thinking, and competency development with the effectiveness of elementary teachers teaching in Kohanju. Organizations' managers, according to the organization's individual attention, provide human learning opportunities for employees to work effectively and effectively for work.

    Keywords: organizational learning, psychological contract, effectiveness, organizational culture, strategic perspective
  • Pages 89-103
    The aim of this study was to evaluate the effectiveness of drama therapy on psychological flexibility and motor ability of children with physical disabilities. The statistical population of the study was children BehzityCenter of Tehran in 1398. The subjects in this study were selected using available sampling of 30 people who were divided into two groups of 15 people. The experimental group underwent group therapy intervention for 12 one-hour sessions. Before and after treatment, both groups answered the Bond, F.W., &Bunce Psychological Flexibility Scale and the Lincoln Ozertsky Motor Growth Scale. Data were analyzed using covariance. The results of analysis of covariance showed that therapeutic performance had a significant effect on promoting the psychological flexibility and motor skills of children with disabilities (P <0.05). Also, the results of sub-hypotheses of the study showed that the output of univariate analysis of covariance for all components of motor skills and psychological flexibility is significantly different between the two groups.
    Keywords: psycho drama therapy, Physical mental disability, Motor skills, Psychological flexibility