فهرست مطالب

نشریه اسلام و پژوهش های تربیتی
سال پانزدهم شماره 1 (پیاپی 29، بهار و تابستان 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/03/30
  • تعداد عناوین: 6
|
  • مرتضی حدادی پیشه *، سید محمدصادق موسوی نسب، سید حسین شرف الدین صفحات 7-32

    این مقاله با هدف بررسی چگونگی تحول خواهی آموزش و پرورش در بستر مسجد و ارایه الگوی مدرسه مسجدمحور براساس پژوهش داده بنیاد انجام شده است. رویکرد این پژوهش کیفی است و براساس نظریه برخاسته از داده ها تنظیم شده است. در این پژوهش ابتدا به سیر تحول خواهی در آموزش و پرورش پرداخته و سپس به انواع مدارس تحول خواه با محوریت مسجد اشاره شده است. به منظور ارایه الگوی مدارس مسجدمحور، پس از تحلیل داده های به دست آمده از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق با مدیران، مربیان، دانش آموزان و والدین دانش آموزان برخی از مدارس کشور و نیز تحلیل محتوای اسناد و فیلم های مستند مربوط به آن، مقوله های اصلی الگو در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. در مرحله کدگذاری باز، 178 کد اولیه شناسایی شد که در مرحله کدگذاری محوری به بیست مقوله اصلی و در مرحله کدگذاری گزینشی به شش مقوله یا بعد اساسی الگو طبقه بندی شدند که عبارت اند از: پدیده اصلی «مدرسه مسجدمحور»، علل زمینه ساز (علل ایجادی و ایجابی)، راهبردها، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و پیامدهای مدارس مسجدمحور.

    کلیدواژگان: تعلیم و تربیت اسلامی، تحول خواهی در آموزش و پرورش، مدارس مسجدمحور، الگوی مدارس مسجدمحور
  • محمد ترابی فر، حسن نجفی *، علی نقی فقیهی صفحات 33-50

    پژوهش با هدف پیش بینی رشد اخلاقی و رشد معنوی طلاب سطح مقدماتی حوزه علمیه قم براساس برنامه درسی پنهان انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری طلاب سطح مقدماتی حوزه علمیه قم برابر پانزده هزار نفر بود که با استفاده از جدول گرجسی و مورگان تعداد نمونه، 375 نفر به عنوان نمونه برآورد شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های رشد اخلاقی معنوی پور (1391)، رشد معنوی تقی زاده (1390) و برنامه درسی پنهان شیخی (1388) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد که مولفه های برنامه درسی پنهان، ازجمله جو اجتماعی و ارتباطات متقابل انسانی، ساختار فیزیکی و ساختار سازمانی، بر متغیرهای ملاک یعنی رشد اخلاقی و رشد معنوی تاثیر می گذارند و قدرت پیش بینی دارند. ضریب بتای استانداردشده برای این دو متغیر به ترتیب برابر 441/0 و 521/0 بود. براساس یافته ها و با توجه به میزان میانگین به دست آمده از رشد اخلاقی و معنوی، پیشنهاد شد که سیاست گذاران آموزشی حوزه علمیه قم با بهره گیری از مولفه های برنامه درسی پنهان، به فزونی رشد در سیر اخلاقی و سلوک معنوی طلاب سطح مقدماتی مبادرت ورزند.

    کلیدواژگان: رشد اخلاقی، رشد معنوی، برنامه درسی پنهان، طلاب مقدماتی حوزه علمیه قم
  • سمیه نخعی *، اعظم صفت گل صفحات 51-64

    این پژوهش با هدف تاثیر آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر حضور پویای در لحظه بر یادگیری و یادداری درس فارسی دانش آموزان دختر انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر زابل در سال تحصیلی 14001399 بود که از بین آنها سی دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در یک دوره هشت جلسه ای نود دقیقه ای آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر حضور پویای در لحظه شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از آزمون محقق ساخته پیشرفت تحصیلی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها نشان داد که آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر حضور پویای در لحظه بر یادگیری و یادداری درس فارسی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر زابل موثر است؛ به طوری که اندازه اثر بر یادگیری دانش آموزان 57/0 و بر یادداری دانش آموزان 64/0 بود. ازاین رو می توان گفت که با به کار بستن برنامه کاهش استرس مبتنی بر حضور پویای در لحظه می توان یادگیری و یادداری دانش آموزان را افزایش داد.

    کلیدواژگان: آموزش کاهش استرس مبتنی بر حضور پویای در لحظه، یادگیری، یادداری
  • سیروس محمودی *، سمیرا حاتمی صفحات 65-82

    هدف این پژوهش بررسی رابطه هوش هیجانی و دینداری با توجه به نقش واسطه ای وضعیت اقتصادی دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر خرامه بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی، و از نظر روش، توصیفی همبستگی در قالب معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر خرامه (2401 نفر) بود که با توجه به تعداد متغیرها و حداقل تعداد نمونه موردنیاز در تحلیل مسیر، تعداد 331 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، پرسش نامه هوش هیجانی شات و همکاران (1998)، مقیاس دینداری گلاک و استارک (1965) و پرسش نامه وضعیت اقتصادی قدرت نما و همکاران (1392) بود. برای بررسی فرضیات پژوهش، از مدل معادلات ساختاری و رویکرد کمترین مربعات جزیی با استفاده از نرم افزار smart pls استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که تاثیر هوش هیجانی بر وضعیت اقتصادی دانش آموزان (0.833)، تاثیر هوش هیجانی بر دینداری آنان (0.993) و تاثیر وضعیت اقتصادی بر دینداری آنها (0.267) تایید می شود. همچنین مقدار آزمون سوبل (3.92) نقش وضعیت اقتصادی (متغیر میانجی) در تاثیر هوش هیجانی بر دینداری دانش آموزان را تایید می کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تقویت هوش هیجانی دانش آموزان و بهبود وضعیت اقتصادی دانش آموزان، تاثیر مثبتی بر دینداری آنها خواهد داشت.

    کلیدواژگان: هوش هیجانی، دینداری، وضعیت اقتصادی، دانش آموزان
  • هوشنگ گراوند * صفحات 83-106

    پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش واسطه ای جهت گیری های مذهبی در رابطه ادراک از سبک های فرزندپروری و سبک های تفکر با راهبردهای یادگیری صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری شامل تمام دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد بوده است که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 250 دانشجو انتخاب شدند و پرسش نامه سبک های فرزندپروری بامریند (1967)، جهت گیری مذهبی آلپورت و فیگن (1963)، سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر (1992) و پرسش نامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پینتریچ و دیگروت (1990) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که از بین سبک های تفکر سبک تفکر قضایی و سبک تفکر درونی، و از بین سبک های فرزندپروری سبک فرزندپروری مقتدرانه دارای اثر مثبت و معناداری بر راهبردهای یادگیری بودند. سبک تفکر سلسله مراتبی دارای اثر منفی و معنادار بر مذهب بیرونی، و سبک تفکر بیرونی دارای اثر مثبت و معنادار بر مذهب درونی بودند. سبک فرزندپروری سهل گیرانه اثر مثبت و معناداری بر مذهب بیرونی داشت. همچنین مذهب درونی دارای اثر مثبت و معناداری بر راهبردهای یادگیری بود. نتایج غیرمستقیم مسیرها نشان داد که سبک تفکر بیرونی با واسطه گری مذهب درونی می تواند بر میزان راهبردهای یادگیری دانشجویان بیفزاید.

    کلیدواژگان: سبک فرزندپروری، سبک تفکر، جهت گیری مذهبی، راهبردهای یادگیری
  • محبوبه توکلی یرکی، محمدجواد صافیان *، یحیی قائدی، حسین اردلانی صفحات 107-120

    هدف این پژوهش، واکاوی مفهوم مثبت اندیشی در قرآن به شیوه تفکر مراقبتی در برنامه تربیتی متیو لیپمن می باشد. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. نمونه موردی، شامل آیات مرتبط با مثبت اندیشی در سوره های بقره، آل عمران، طه، انسان، طلاق، قصص، ضحی و تفاسیر مربوطه است که فاکتورهای تفکر مراقبتی، ازجمله تفکر قدردانی، عاطفی، فعال، هنجاری و همدلانه را در خود دارد. یافته ها و پیشینه های تحقیق، تفکر مراقبتی را مولود مثبت اندیشی برشمرده و هر دو را در آیات قرآن جاری و سرنوشت ساز یافته است؛ اما موضوع مثبت اندیشی را در برنامه تربیتی لیپمن خالی از حضور دانسته، آن را تکمیل کننده این برنامه تربیتی می داند. براساس نتایج به دست آمده، می‎توان آیاتی از قرآن را که حاوی مفاهیم مثبت اندیشی و تفکر مراقبتی است، به روش اجتماع پژوهی و از طریق برنامه تربیتی لیپمن، به منظور آموزش تفکر صحیح و تقویت نگرش مثبت برای کودکان و نوجوانان ایرانی مورد استفاده قرار داد و با این روش به دو نتیجه مهم در این خصوص دست یافت: نخست اینکه متوجه آنچه می اندیشیم باشیم و دیگر آنکه متوجه نحوه اندیشیدن خود باشیم.

    کلیدواژگان: مثبت اندیشی، قرآن، تفکر مراقبتی، لیپمن