فهرست مطالب

فیض - سال نهم شماره 2 (پیاپی 34، تابستان 1384)

مجله فیض
سال نهم شماره 2 (پیاپی 34، تابستان 1384)

  • 94 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1384/06/20
  • تعداد عناوین: 15
|
  • مریم جهانگیر، میترا بهرشی، محمدرضا فاضل، محسن اربابی صفحه 1
    سابقه و هدف
    با توجه به شیوع سقط فراموش شده، عوارض ناشی از جراحی آن و تناقضات موجود در بررسی آثار درمانهای دارویی و به منظور تعیین تاثیر میزوپروستول واژینال در ختم حاملگی سقطهای فراموش شده تا هفته 12 حاملگی، این مطالعه طی سالهای 83-1382 در بیمارستان دکتر شبیه خوانی کاشان صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش کارآزمایی بالینی در مورد 80 زن حامله مبتلا به سقط فراموش شده انجام شد. بیماران بطور تصادفی در دو گروه 40 نفره درمان طبی و درمان جراحی قرار گرفتند. در روش درمان طبی ابتدا از دوز 800 میکروگرم میزوپروستول واژینال استفاده شد، سپس در صورت نیاز هر 4 ساعت 400 میکروگرم (حداکثر تا سه دوز دیگر) برحسب مقدار خونریزی واژینال یا خوراکی تجویز گردید و در صورت وجود بقایای حاملگی در سونوگرافی 15روز بعد از دوز ابتدایی کورتاژ انجام می شد.در روش درمان جراحی از دیلاتاسیون و شارپ کورتاژ استفاده گردید. اطلاعات مربوط به بیماران از قبیل سن، رتبه حاملگی، سن حاملگی براساس LMP و سونوگرافی، سابقه سزارین و سابقه سقط در فرم اطلاعاتی ثبت شد. نتایج درمانی با استفاده از آزمونهای آماری مجذور کای، دقیق فیشر، McNemar و T زوج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    5/87 درصد گروه درمان طبی سقط کامل بدون نیاز به کورتاژ داشتند و در 5/92 درصد در گروه درمان جراحی هم محصولات حاملگی با کورتاژ بطور کامل تخلیه گردید. طول مدت خونریزی در گروه درمان طبی بطور قابل ملاحظهای بیشتر از گروه درمان جراحی بود ولی هیچ اختلاف قابل توجهی در میزان هموگلوبین بعد از سقط وجود نداشت. شایعترین عارضه جانبی درمان طبی، درد در ناحیه تحتانی شکم و تب بود.
    نتیجه گیری
    استفاده از میزوپروستول یک روش موثر با عوارض جانبی قابل تحمل برای ختم حاملگی سقطهای فراموش شده سه ماهه اول حاملگی می باشد که می تواند به عنوان جایگزین روش جراحی مورد توجه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: سقط فراموش شده، میزوپروستول، کورتاژ رحمی
  • شایسته پراشی، مریم کاشانیان، نسرین بزاز بنایی صفحه 6
    سابقه و هدف
    با توجه به شیوع طولانی شدن مدت لیبر، عوارض شناخته شده آن و وجود پروتکلهای متفاوت در خصوص دوز اولیه و فواصل زمانی افزایش اکسی توسین جهت القای زایمان، این مطالعه به منظور مقایسه دو نوع رژیم متفاوت اکسی توسین برای القای زایمان، در بیمارستان شهید اکبرآبادی تهران انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 110 زن حامله که 41 هفته تمام حاملگی و Bishop Score مساوی یا کمتر از 4 داشتند انجام شد. القای زایمان به صورت اتفاقی توسط یکی از دو پروتکل «دوز پایین» و یا «دوز بالای اکسی توسین» صورت پذیرفت، آنگاه نتایج حاصله با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفتند. در پروتکل اول (پنجاه نفر)، اینداکشن با 2.5mu/min شروع و هر 15 دقیقه به میزان 2.5mu/min افزایش یافت تا به حداکثر دوز 40mu/min برسد. در پروتکل دوم (60 نفر) اینداکشن با 5mu/min شروع و هر 45 دقیقه به میزان 5mu/min افزایش یافت تا به حداکثر دوز 40mu/min برسد، سپس مقدار اکسی توسین در همین حد ثابت باقی ماند و سیر زایمان کنترل گردید. آثار و عوارض (زجر جنین و تحریک بیش از حد رحم) دو پروتکل مقایسه و مورد قضاوت آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    فاصله زمانی شروع اینداکشن تا رسیدن به فاز فعال زایمان در دوز پایین 519±214 دقیقه و در گروه دوز بالا 308±152 دقیقه بود (P<0.0001). در دوز بالا طول فاز فعال 34 درصد (P<0.01) و مدت اینداکشن تا زایمان نیز 40 درصد کمتر از دوز پایین به دست آمد (P<0.0001). سایر نتایج در دو گروه مشابه بود.
    نتیجه گیری
    ختم بارداری در مواردی که Bishop Score پایین است، با به کارگیری دوز بالا سریعتر صورت می گیرد، ضمن آنکه عارضه کمتری نیز دارد لذا بهتر است جانشین روش سنتی و متداول یعنی استفاده از دوز پایین شود.
    کلیدواژگان: القای زایمان، اکسی نوسین، Bishop Score
  • محمد یزدچی مرندی، محمدعلی آرامی، صفا نجمی، لقمان منصورپور صفحه 11
    سابقه و ا
    هدف
    با توجه به شیوع درگیری سیستم قلبی عروقی در بیماران گیلن باره، اهمیت کنترل اختلالات آن و ضرورت بررسی علایم و عوامل مرتبط، این تحقیق روی مبتلایان به سندرم گیلن باره، در بیمارستان امام خمینی تبریز انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق با طراحی توصیفی روی کلیه بیماران گیلن باره در هفته اول بیماری و بستری انجام گرفت. اختلالات اتونوم با معاینه دقیق بالینی مشخص گردید. تغییرات ضربان قلب با تنفس (HRV) به روش استاندارد در کلیه بیماران اندازهگیری و طبقه بندی شد. ارزش پروگنوستیک تست و عوامل مرتبط با آن، به ویژه شدت بیماری با استفاده از آزمونهای مناسب آماری مورد قضاوت قرار گرفت.
    یافته ها
    تحقیق روی 43 بیمار در سنین 33±18 سال که 70 درصد آنها مرد بودند انجام گرفت. در 60 درصد بیماران درگیری سیستم اتونوم وجود داشت که در 6/18 درصد آنها نتایج E/I Ratio در مقایسه با مقادیر نرمال غیرطبیعی بود. این نسبت در مورد آزمایش 11.6 HRV درصد بود ضمن آنکه در 9/20 درصد بیماران حداقل یکی از این تستها غیرطبیعی بود. E/I Ratio و HRV در بیماران فرم آکسونال با فرم دمیلیزان تفاوت معنی داری نشان نداد (P<0.9)، اما بین نتایج غیرطبیعی تستها و شدت ضعف بیمار و نیز نارسایی شدید تنفسی طی روزهای بعد ارتباط معنی داری مشاهده شد (به ترتیب P<0.05 وP<0.01).
    نتیجه گیری
    شکایات مربوط به درگیری سیستم اتونوم در روزهای اولیه ابتلا به سندرم گیلن باره در بیماران قابل توجه میباشد. همچنین درگیری سیستم قلبی عروقی با ایجاد اختلال در تستهای HRV و E/I Ratio میتواند در مورد بدترشدن وضعیت تنفسی طی روزهای آتی بستری، هشداردهنده باشد.
    کلیدواژگان: سیستم اتونوم، تغییرات ضربان قلب یا تنفسی، سندرم گیلن باره
  • صمد نوری زاد، همایون تابش، مهرداد مهدیان، حسین اکبری، محسن تقدسی صفحه 15
    سابقه و هدف
    با توجه به موارد متعدد بیماران جراحی اعصاب، روند رو به رشد آنها، گزارشهای متفاوت از وضعیت مرگ و میر، میزان بروز عوارض و علل آن در اینگونه بیماران و نیز عدم اطلاع از میزان آن در دانشگاه متبوع، به منظور بررسی علل مورتالیتی و موربیدیتی بیماران جراحی اعصاب بستری در بخشهای ICU، این تحقیق در بیمارستان نقوی کاشان طی سالهای 80-1378 انجام شد.
    مواد و روش ها
    تحقیق با روش مطالعه داده های موجود انجام گرفت. پرونده کلیه بیماران بستری در ICU جراحی اعصاب طی سالهای مورد مطالعه از بایگانی خارجو خصوصیات فردی و میزان مورتالیتی و موربیدیتی و علل آن مورد بررسی قرارگرفت. از آمار توصیفی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    طی مدت بررسی، از 280 بیمار بستری، 267 مورد واجد شرایط وجود داشت. میزان مرگ و میر در سال 78، 1/43 درصد بود که طی سالهای مورد مطالعه میزان آن کاهش یافت (P<0.02). با افزایش مدت بستری میزان عفونت ادراری افزایش یافت.
    نتیجه گیری
    GCS پایین و میزان بالای مرگ و میر و عوارض بیماران نگران کننده است. بررسی بیشتر در مورد علل و اقدامات بعدی جهت کاهش آنها توصیه میگردد.
    سابقه و هدف
    با توجه به موارد متعدد بیماران جراحی اعصاب، روند رو به رشد آنها، گزارشهای متفاوت از وضعیت مرگ و میر، میزان بروز عوارض و علل آن در اینگونه بیماران و نیز عدم اطلاع از میزان آن در دانشگاه متبوع، به منظور بررسی علل مورتالیتی و موربیدیتی بیماران جراحی اعصاب بستری در بخشهای ICU، این تحقیق در بیمارستان نقوی کاشان طی سالهای 80-1378 انجام شد.
    مواد و روش ها
    تحقیق با روش مطالعه داده های موجود انجام گرفت. پرونده کلیه بیماران بستری در ICU جراحی اعصاب طی سالهای مورد مطالعه از بایگانی خارجو خصوصیات فردی و میزان مورتالیتی و موربیدیتی و علل آن مورد بررسی قرارگرفت. از آمار توصیفی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    طی مدت بررسی، از 280 بیمار بستری، 267 مورد واجد شرایط وجود داشت. میزان مرگ و میر در سال 78، 1/43 درصد بود که طی سالهای مورد مطالعه میزان آن کاهش یافت (P<0.02). با افزایش مدت بستری میزان عفونت ادراری افزایش یافت.
    نتیجه گیری
    GCS پایین و میزان بالای مرگ و میر و عوارض بیماران نگران کننده است. بررسی بیشتر در مورد علل و اقدامات بعدی جهت کاهش آنها توصیه میگردد.
    کلیدواژگان: مورتالیتی، موربیدیتی، ICU (بخش مراقبت های ویژه)، GOS، GCS
  • علی هنرپیشه، عباس تقوی رادکانی، حسین محبی، صفرعلی طالاری، مهندس سیدغلامعباس موسوی صفحه 21
    هدف
    هیپرکلسیوری شایعترین علت ایجاد سنگهای ادراری است. باتوجه به مراجعات متعدد کودکان مبتلا به هیپرکلسیوری، گزارشهای متفاوت از شیوع آن در مناطق مختلف و عدم اطلاع از وضعیت آن در منطقه، این تحقیق به منظور تعیین شیوع هیپرکلسیوری و عوامل مرتبط با آن روی کودکان 12-6 ساله شهرستان کاشان در سال 1383 صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق با طراحی توصیفی روی 400 نفر انجام شد. کودکان به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. برای هر کودکی که در معاینه بالینی فاقد علایم بیماری هایی مثل هیپرپاراتیروییدی، کوشینگ یا سابقه مصرف زیاد ویتامین D بود، فرم پرسشنامه تکمیل و نمونه ادرار وی جهت انجام آزمایش به آزمایشگاه ارسال شد. در آزمایشگاه مقدار کراتینین، کلسیم و سدیم ادرار با دستگاه RA1000 و فلیم فتومتر اندازهگیری و در فرمهای مربوطه ثبت گردید. کودکانی که نسبت کلسیم به کراتینین (Ca/Cr) ادرار آنها بیشتر از 2/0 و میزان سدیم ادرار آنها بیشتر از 200Meq/lit بود به ترتیب به عنوان کودک دچار هیپرکلسیوری و هیپرناتریوری در نظر گرفته شدند، آنگاه شیوع هیپرکلسیوری تعیین و نقش عوامل مربوطه بررسی گردید.
    یافته ها
    از 400 کودک مورد بررسی، 362 کودک واجد شرایط بودند. شیوع هیپرکلسیوری 2/34 درصد بود که در مناطق شهری و روستایی مشابه بود. 1/58 درصد کودکان مبتلا به هیپرکلسیوری و 9/47 درصد کودکان فاقد هیپرکلسیوری پسر بودند (P<0.06). در کودکان مبتلا به هیپرکلسیوری 9/41 درصد هیپرناتریوری وجود داشت در حالیکه تنها 6/20 درصد اطفال نرمال، هیپرناتریوری داشتند (P<0.0001).
    نتیجه گیری و توصیه ها: هیپرکلسیوری در شهرستان کاشان شیوع بالایی دارد، در پسران شایعتر از دختران است و همراهی واضحی با هیپرناتریوری دارد. بررسی میزان سدیم دریافتی این گروه از کودکان توصیه می شود.
    کلیدواژگان: هیپرکلسیوری، سنگهای ادراری
  • فریبرز منصور قناعی، محمود یوسفی مشهور، امیرحسین باقرزاده، افشین شفقی صفحه 24
    سابقه و هدف
    آسیت یا تجمع پاتولوژیک مایع صفاقی، در بیماری های مختلفی دیده می شود که جهت تشخیص علل آن، از پاراسنتز مایع آسیت استفاده میگردد. با توجه به اهمیت عوامل ایجادکننده این نوع آسیت، و به منظور تعیین علل آن، این تحقیق در یک دوره 7 ساله در شهر رشت انجام گردید.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه با طراحی مقطعی، روی کلیه بیماران بستری با تشخیص قطعی آسیت، انجام گرفت. نوع آسیت (گرادیان غلظتی پایین) از طریق تعیین غلظت آلبومین مایع آسیت و سرم همزمان، مشخص شد. موارد دیگری اعم از گلوکز و LDH مایع آسیت نیز تعیین شد. مشخصات بیماران شامل سن، جنس و تشخیص نهایی بررسی و ثبت گردید و در نهایت، داده ها با آماره توصیفی تحلیلی ارائه گردید.
    یافته ها
    از 148 بیمار واجد شرایط 6/48 درصد مرد و 4/51 درصد زن و در سنین 59±13.5 سال بودند. شایعترین علت این نوع آسیت، سل (9/45%) و در مرحله بعد بدخیمی (9/41%) بود. 2/12 درصد نیز مربوط به سایر علل بود. تفاوتی بین شیوع علل آسیت با شیب غلظتی پایین در دو جنس مشاهده نشد ولی تفاوت در گروه های سنی و علل مختلف بیماری معنی دار بود (P<0.001). میزان گرادیان غلظتی سرم به مایع آسیت 0.68±0.19 گرم در دسی لیتر، میزان LDH مایع آسیت 342.4±135.5IU/L، غلظت گلوکز در بیماران باسل صفاقی، مبتلا به بدخیمی و سایر علل به ترتیب: 71±13.8، 101.4±17.2 و 89.2±13.2 میلی گرم در دسی لیتر بود که تفاوتهای معنی داری داشتند (P<0.001).
    نتیجه گیری
    در هر بیمار با این نوع آسیت ابتدا باید سل به عنوان تشخیصی قابل درمان در نظر گرفته شود. در صورت رد آن، با شک به بدخیمی و سپس سایر علل، به انجام دیگر اقدامات تشخیصی اقدام گردد.
    کلیدواژگان: آسیت با شیب غلظتی پایین، پریتونیت سلی، بدخیمی
  • احمد خورشیدی، احمد یگانه مقدم صفحه 28
    سابقه و هدف
    با توجه به شیوع عفونت گوش میانی، وجود گزارشهای متفاوت از عوامل مولد و مقاومت دارویی، و عدم اطلاع دقیق از نوع جرم، میزان حساسیت و مقاومت آنتی بیوتیکی عوامل عفونت گوش میانی در منطقه، این تحقیق به منظور تعیین علل باکتریایی و حساسیت آنتی بیوتیکی آنها در بیماران مراجعه کننده بیمارستان متینی کاشان در سال 81-1380 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر به روش توصیفی بر روی 50 بیمار مبتلا به عفونت مزمن گوش میانی انجام گرفت. پس از تایید عفونت توسط متخصص گوش و حلق و بینی، نمونه های جمع آوری شده از کانال خارجی گوش در محیط های اختصاصی (ائوزین متیلن بلو، بلادآگار و تیوگلی کولات) کشت داده شده و نوع باکتری طبق روش استاندارد تعیین گردید. سپس تست حساسیت آنتی بیوتیکی با روش انتشار دیسک انجام و با آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته های تحقیق: میزان عفونت در 50 بیمار مورد بررسی، 56 درصد برآورد گردید. شیوع سنی بیماران مبتلا در هر دو جنس بین 25 تا 34 سال مشخص شد. پسودوموناس آئروژینوزا به عنوان شایعترین جرم به میزان 22درصد شناخته شد که بیشترین حساسیت را به ترتیب به آمیکاسین، جنتامایسین و سیپروفلوکساسین نشان داد. دومین جرم شایع، استافیلوکوکوس اورئوس به میزان 20درصد تعیین گردید که بیشترین حساسیت را به وانکومایسین داشت.
    نتیجه گیری و توصیه ها: پسودوموناس آئروژینوزا همواره به عنوان یک پاتوژن مهم و بالقوه در التهاب مزمن گوش میانی مطرح است و در بین آنتی بیوتیکهای رایج، جنتامایسین و سیپروفلوکساسین داروهایی موثر و کارآمد در این خصوص میباشند.
    کلیدواژگان: عفونت گوش میانی، علل باکتریایی، حساسیت آنتی بیوتیکی
  • امیرحسین محوی، علی جعفری صفحه 33
    سابقه و هدف
    استفاده از برگشت پساب شستشوی صافی ها، به علت حجم بالای آن در کشورهای خارج کاملا رایجست. با توجه به اهمیت موضوع، عدم وجود گزارش تجربی آن در کشور و به منظور تعیین تاثیر استفاده از پساب شستشوی صافی ها بر میزان مواد منعقدکننده، این تحقیق در تصفیه خانه آب جلالیه تهران انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق با طراحی تجربی و 9 بار نمونه گیری از محل خروجی پساب شستشوی صافی ها و ورودی آب خام تصفیه خانه انجام شد. آنگاه پارامترهای کدورت، EC، PH، TDS و دما مورد بررسی قرار گرفتند. سپس مقدار بهینه ماده منعقدکننده برای آب خام با استفاده از جارتست محاسبه شد. در مرحله بعد با برگشت (اضافه کردن) 4 درصد از پساب شستشوی صافی به آب خام، مقدار بهینه مواد منعقدکننده تعیین گردید. نهایتا داده ها به کمک نرم افزار SPSS مورد آنالیز آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    pH آب ورودی به تصفیه خانه 1/8 و pH پساب شستشوی صافی ها 73/7 بود. کدورت آب خام و پساب شستشوی صافی ها به ترتیب NTU 7/7 و NTU 237 به دست آمد. متوسط EC در آب خام ورودی به تصفیه خانه 1/409 و در پساب شستشوی صافی ها 7/331 میکروزیمنس بر سانتیمتر بود. متوسط TDS در آب خام و پساب شستشوی صافی 2/253 و 7/240 میلی گرم در لیتر تعیین گردید.
    نتیجه گیری و توصیه ها: به نظر میرسد استفاده از پساب شستشوی صافی های تصفیه خانه به ویژه در جاهایی که منابع آبی رو به اضمحلالند، مقدور باشد.
    کلیدواژگان: ماده منعقد کننده، کدورت، TDS، pH
  • سیداصغر رسولی نژاد، مهدی شاعری، عبدالحسین داوودآبادی، مریم سادات رسولی نژاد صفحه 38
    سابقه و هدف
    عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و نیز پرداخت هزینه های درمانی تاثیر بسیاری بر رفتار بیماران در هنگام نیاز به خدمات درمانی دارد. با توجه به هزینه های سنگین بخش درمان، همچنین نقش اقدام بیماران در کنترل مالی هزینه های درمان و در نهایت سیر بهبودی و نیز عدم اطلاع از رفتار بیماران در اولین نقطه رفتار کمک جویانه، این مطالعه به منظور بررسی عوامل موثر بر رفتار بیماران هنگام نیاز به خدمات درمانی در سال 1383 درشهر کاشان انجام گردید.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک پژوهش توصیفی از نوع مقطعی است که در آن 414 نفر از افراد جامعه به طور تصادفی انتخاب ومورد مطالعه قرار گرفتند. جهت انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری چند مرحله ای استفاده شد. بدین صورت که ابتدا شهر کاشان به 5 منطقه تقسیم، سپس 10 مرکز بهداشت انتخاب شد و آنگاه افراد مراجعه کننده برای دریافت خدمات بهداشتی در خوشه های مختلف مورد مطالعه قرار گرفتند. در مرحله بعد، رفتار کمک جویانه آنها مانند مراجعه مستقیم به متخصص یا بی توجهی به مشکل بعنوان یک رفتار غیر بهینه و مراجعه به پزشک عمومی یا مرکز بهداشت به عنوان یک رفتار بهینه توسط فرد آموزش دیده به روش مصاحبه بررسی و پاسخها در فرم اطلاعاتی ثبت گردید. در نهایت اطلاعات جمع آوری شده از نمونه ها تنظیم و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    345 نفر (3/83 درصد) از نمونه های مورد مطالعه تحت پوشش یک نوع بیمه و 69 نفر (7/16 درصد) آنان فاقد بیمه بودند. میانگین مراجعه به پزشک در یک ماه اخیر در زنان 96/0 مرتبه با (انحراف معیار 29/1) بود، در حالیکه میانگین مراجعه به پزشک در مردان 49/0 مرتبه (با انحراف معیار 93/0) نشان داده شد. این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود. رفتار مناسب مراقبت جویانه در زنان 7/15 درصد و در مردان 21 درصد بوده است. بطور کلی میزان رفتار مناسب مراقبت جویانه در افراد تحت پوشش بیمه 1/19 درصد و در افراد غیر بیمه ای 5/14 درصد بوده است. خلاصه و
    نتیجه گیری
    با عنایت به نتایج بدست آمده از این مطالعه، رفتار نامناسب بیماران شامل بی توجهی به مشکل از یک سو و تمایل برای مراجعه نزد متخصص و فوق تخصص از سوی دیگر منجر به کاهش کارآیی و اثربخشی خدمات درمانی می شود. یافته های این مطالعه می تواند مورد استفاده و کاربرد عملی سازمان های خدمات بهداشتی درمانی و بیمه جهت طراحی و تنظیم برنامه های بیمه بهداشتی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: خدمات درمانی، رفتار کمک جویانه، احساس نیاز، کاشان
  • آرش میراب زاده، مرسده سمیعی، گلناز فیض زاده صفحه 43
    سابقه و هدف
    با توجه به مسن شدن روزافزون جمعیت، شیوع بالای اختلالات مزمن روانپزشکی در کشورمان و وجود اطلاعات متناقص در مورد مشخصات زمینهای این افراد و به منظور تعیین خصوصیات زمینهای بیماران بالاتر از 55 سال مبتلا به اختلالات روانپزشکی مزمن، این تحقیق در بزرگترین بیمارستان روانپزشکی کشور صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق با طراحی مقطعی، روی کلیه بیماران واجد شرایط انجام گرفت. ضمن مصاحبه فردی با تک تک بیماران، خصوصیات فردی و اجتماعی آنان بررسی و ثبت گردید. سپس داده های فرم اطلاعاتی استخراج و طبقه بندی گردید و تمامی متغیرهای مورد مطالعه بر حسب جنسیت در دو گروه زن و مرد مقایسه شد و اختلاف آنها با استفاده از آزمونهای آماری مناسب محاسبه گردید.
    یافته ها
    از مجموع 1025 بیماری بستری در بیمارستان در هنگام مطالعه، تعداد 191 بیمار (6/18 درصد) بالای 55 سال مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین سنی آنها 61 سال و 5/56 درصد زن بودند. شغل اکثر زنان قبل از بستری، خانه داری و مردان، کارگری ساده بود. 58 درصد زنان و 47 درصد مردان هرگز ازدواج نکرده بودند. 77 درصد زنان بیسواد و 74 درصد مردان سطح راهنمایی و کمتر داشتند. شایعترین تشخیص روانپزشکی (به میزان 70 درصد) اسکیزوفرنیا بود. شروع بیماری در اکثر بیماران به صورت تدریجی بود. بیشتر بیماران بیش از 10 بار بستری شده بودند و اکثریت قریب به اتفاق آنها هیچ ملاقات کنندهای نداشتند.
    نتیجه گیری و توصیه ها: تحمل درد و رنج شدید روانی و جسمی و نیز سیستم حمایتی ضعیف خانوادگی و اجتماعی این بیماران، لزوم اصلاح برنامهریزی ساختاری جهت موسسه زدایی، توجه بیش از پیش به بازتوانی بیماران فوق و گسترش شبکه های حمایتی قوی را مطرح میکند.
    کلیدواژگان: مشخصات زمینه ای، اختلالات روانپزشکی مزمن، سنین بالای 55 سال
  • حسین محمودی، مسعود بنایی، مهندس سیدغلامعباس موسوی، محمد ارشادیان صفحه 49
    سابقه و هدف
    با توجه به میزان شیوع کریپتورکیدیسم، عوارض شناخته شده آن و عدم اطلاع از وضعیت آن در منطقه، به منظور تعیین خصوصیات مبتلایان به کریپتورکیدیسم، این تحقیق روی مراجعین به بیمارستان نقوی طی سالهای 81 و 82 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق و طراحی مطالعه با استفاده از داده های موجود کلیه بیمارانی که با تشخیص کریپتورکیدیسم تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند، انجام شد. خصوصیات مورد نظر از جمله سن، سمت مبتلا، موقعیت بیضه و عوارض بیماری مشخص و ارتباط سن فرد در زمان جراحی (کمتر و بیشتر از 5 سال) با بروز عوارض، توسط آزمون کای دو مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    طی مدت مورد بررسی 50 بیمار واجد شرایط همراه با 54 بیضه نزول نکرده وجود داشت. میانگین سن بیماران 9 سال بود که 54 درصدشان بعداز 5 سالگی تحت درمان قرار گرفته بودند. بیضه های نزول نکرده 7/66درصد در موقعیت اینگوئینال، 1/24 درصد در موقعیت شکمی و 3/9 درصد مبتلا به آژنزی بودند. 23 بیمار (46%) دارای عارضه بودند که 2/52 درصد آتروفی، 1/39 درصد هرنی و 7/8 درصد هردو را شامل می شد. در موارد درمان شده بعد از 5 سالگی، بیمارانی که دارای عارضه بودند، 1/6 برابر بیشتر از بیماران فاقد عارضه بودند.
    نتیجه گیری و توصیه ها: تشخیص و مراجعه دیرهنگام این بیماران جدی و نگران کننده است. با توجه به عوارض شناخته شده بیماری، بررسی علل آن را توصیه مینماییم.
    کلیدواژگان: کریپتور کیدیسم، اپیدمیولوژی کریپتورکیدیسم، ارکیوپکسی
  • صدیقه نوح جاه، حمید سوری صفحه 53
    سابقه و هدف
    با توجه به شیوع روز افزون استفاده از قرصهای خوراکی ترکیبی، وجود بعضی گزارشها مبنی بر ارتباط مصرف این قرصها با بروز دوقلوزایی در حاملگی بعدی و به منظور تعیین رابطه مزبور، این تحقیق در بیمارستانهای اهواز در سال 1380 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    مطالعه با طراحی موردی شاهدی انجام گرفت. گروه مورد شامل 151 خانم باردار حاملگی دوقلو بود که جهت زایمان به بیمارستان مراجعه نموده بودند. بیمارستان محل زایمان، تعداد بارداری، سن مادر و سابقه دوقلوزایی در خانواده آنها بررسی و ثبت گردید. گروه شاهد، خانمهایی بودند که اولا حاملگی یک قلو داشتند و ثانیا همزمان و در همان بیمارستان برای زایمان بستری شده بودند، ضمن آنکه عوامل فوق و دیگر عوامل موثر بر دوقلوزایی درآنها با گروه مورد مشابه بود. میزان مصرف قرصهای خوراکی ترکیبی در دو گروه تعیین و با آمار کای دو مورد قضاوت آماری قرار گرفت. ضمنا شیوع دوقلوزایی در نمونه ها تعیین و نقش سیکلهای نامنظم در بروز دو قلویی نیز مشخص گردید.
    یافته ها
    تحقیق روی 151 خانم با زایمان دوقلویی (گروه مورد) و 152 خانم مشابه، با زایمان تک قلویی (گروه شاهد) انجام گرفت. در گروه شاهد 53 نفر (9/34 درصد) و در گروه مورد 40 نفر (5/26درصد) سابقه مصرف قرصهای خوراکی ترکیبی را داشتند که اختلاف آنها به لحاظ آماری معنی دار نبود (P<0.2). سیکلهای ماهانه نامنظم با بروز دوقلوزایی ارتباط داشت (P<0.04). شیوع دوقلویی 3/15 در هزار تولد بود. نتایج این تحقیق نشان داد ارتباط معنی داری بین بی نظمی های سیکل ماهانه در گروه مورد و شاهد وجود دارد (P<0.05).
    نتیجه گیری
    مصرف قرصهای خوراکی ترکیبی با دوقلوزایی در حاملگی بعدی ارتباطی ندارد. با توجه به عوارض شناخته شده دوقلوزایی بررسی سایر عوامل توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: قرصهای خوراکی پیشگیری از بارداری، دوقلو زایی
  • زهره سادات، معصومه عابدزاده، فرزانه صابری صفحه 57
    سابقه و هدف
    باتوجه به شیوع و اهمیت سوتغذیه در گروه آسیب پذیر زیر 5 سال و نظر به تناقضهایی که در مورد علل آن وجود دارد و به منظور تعیین رابطه آن با BMI مادر و جنس کودک، تحقیقی در مراکز بهداشتی درمانی شهر کاشان طی سالهای 82-1381 انجام شد.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش تحلیلی از نوع موردی شاهدی صورت پذیرفت. ابتدا بطور تصادفی 10 مرکز بهداشتی درمانی در مناطق مختلف شهر انتخاب شدند، آنگاه با استفاده از نمونه گیری هدفمند در هر مرکز بهداشتی درمانی بر حسب جمعیت تحت پوشش، تعدادی کودک زیر 5 سال واجد شرایط (جمعا 125 کودک) با منحنی وزن به سن زیر صدک سوم منحنی NCHS یعنی دارای سو تغذیه وزن به سن، به عنوان گروه مورد انتخاب شدند. همزمان در هر مرکز به ازای هر نمونه مورد، یک کودک فاقد سو تغذیه وزن به سن (جمعا 125 کودک) که به لحاظ سایر عوامل تاثیر گذار بر سو تغذیه با گروه مورد مشابه بود به عنوان شاهد انتخاب شد. هر دو گروه از نظر BMI مادر و جنس کودک مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج با استفاده از آزمونهای آماری t، کای دو وmantel haenszel مورد قضاوت قرار گرفت و نسبت شانس (OR) عوامل، مشخص و تعمیم پذیری آن در جامعه تعیین شد.
    یافته ها
    مقایسه 125 کودک زیر 5 سال دارای سوتغذیه وزن به سن (گروه مورد) با 125 کودک طبیعی (گروه شاهد)، نشان داد که اختلاف عوامل مشابه سازی شده تاثیرگذار بر سو تغذیه در دو گروه به لحاظ آماری معنی دار نیست ولی میانگین BMI مادر و جنس دختر در دو گروه اختلاف معنی داری دارند. نسبت شانس و حدود اطمینان در جامعه برای سو تغذیه و BMI کمتر از 22 به ترتیب 1/2 و 16/1 تا 4 7/3 بود. این نسبتها برای جنس دختر OR=1.81و 07/1 تا CI=3.05بود که از لحاظ آماری معنی دار و قابل تعمیم به جامعه می باشد (P<0.05). اگرچه هر کدام از عو امل فوق به تنهایی با سو تغذیه کودک رابطه داشتند اما آزمون آماری mantel haenszel نشان داد همزمانی هر دو عامل با سو تغذیه بی ارتباطست.
    نتیجه گیری و توصیه ها: کاهش BMI مادر و جنس دختر هرکدام به تنهایی با سو تغذیه رابطه دارند و آن را افزایش می دهند اما در صورتیکه همزمان هر دو عامل در نظر گرفته شود ارتباط آنها با سو تغذیه کودک تایید نمیشود. تحقیقات بعدی جهت تعیین سایر عوامل موثر بر سو تغذیه توصیه می شود
    کلیدواژگان: سوء تغذیه، کودکان زیر 5 سال، BMI مادر، جنس کودک
  • محسن تقدسی، مرتضی آبدار اصفهانی، سیدغلامعباس موسوی صفحه 63
    سابقه و هدف
    در کشور ما سالانه تعداد زیادی از بیماران تحت عمل جراحی تعویض دریچه قلبی قرار می گیرند. با توجه به بروز مشکلات فراوان و روشن نبودن میزان آن در بیماران تعویض دریچه ای منطقه این مطالعه به منظور تعیین مشکلات این افراد در سال 1380 در کاشان انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    مطالعه از نوع توصیفی بود که بر روی کلیه بیماران تعویض دریچه قلبی شده انجام گردید. پس از معاینه، پرسشنامه ای شامل خصوصیات بیمار اعم از سن، جنس، شغل، نوع دریچه، محل و مدت تعویض دریچه، مشکلات تنگی نفس، خلط خونی، سرفه مداوم، خس خس سینه، تپش قلب، ادم محیطی، فشار خون زیر 95 میلی متر جیوه، رژیم غذایی، خونریزی غیرطبیعی، وضعیت پیشگیری از بارداری، مشکلات خواب نظیر دیر به خواب رفتن، بیدار شدن حین خواب و نخوابیدن، تغییر فعالیت روزانه، رژیم غذایی و مصرف نمک تکمیل شد. سپس داده های خام از پرسشنامه استخراج و به روش دستی طبقه بندی و با آمار توصیفی ارایه شد و با استفاده از آزمونهای دقیق فیشر و کای دو و محاسبه نسبت شانس (OR) و فاصله اطمینان (CI) برای تجزیه و تحلیل داده ها اقدام گردید.
    یافته ها
    از مجموع 140 بیمار تعویض دریچه شده 20 نفر فوت و 20 نفر مهاجرت نموده بودند، از موارد باقیمانده 60 نفر زن و 40 نفر مرد بودند. 75 نفر در محدوده سنی 50-21 سال (با میانگین سنی 36 سال) قرار داشتند. 98 نفر دریچه مکانیکی و 2 نفر دریچه بیولوژیک داشتند. 70 نفر از افراد پژوهش حداقل به یکی از مشکلات سیستم تنفسی دچار بودند. بیشترین موارد مشکلات تنفسی شامل تنگی نفس و خلط خونی مربوط به دریچه بیورک شایلی (به ترتیب 6/46 و 7/36 درصد) و بیشترین موارد خس خس ریه مربوط به دریجه سنت جود (5/28 درصد) بود. بیشترین میزان تپش قلب، ادم محیطی و فیبریلاسیون دهلیزی (به ترتیب با 7/85، 3/14، و 4/90 درصد) مربوط به دامنه سنی 51 سال به بالا بود. بیشترین روش پیشگیری از حاملگی، جلوگیری از طرف همسر بود. 60 نفر دچار مشکلات خواب بودند. 70 درصد تغییر در فعالیت روزانه داشتند و 70 درصد هم رژیم غذایی کم نمک مصرف می کردند. بیشترین داروی مصرفی همراه با داروی ضد انعقاد (وارفارین)، دیژیتال بود که 58 درصد آن را مصرف می کردند. 55 درصد بیماران هیچگونه آموزشی در خصوص مراقبتهای بعد از عمل ندیده بودند که مشکلات آنها شامل تنگی نفس، خلط خونی، سرفه مداوم، اختلالات خواب و کاهش تحمل فعالیت بیش از گروه آموزش دیده بود. همچنین در گروه آموزش ندیده، بروز مشکلات خونریزی باOR:12.3 و CI:4.28-36.9 و تنگی نفس با OR:6.1 و CI:2.3-16.6 بیشتر از گروه آموزش دیده بود.
    نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به اینکه بیشترین مشکلات بیماران تعویض دریچه قلبی شده، تنگی نفس، خونریزی، خلط خونی، کاهش تحمل فعالیت، اختلال خواب، فیبریلاسیون دهلیزی و فشار خون پایین بود و از طرفی، بروز این مسایل در گروهی که آموزش ندیده بودند بیشتر از آموزش دیده ها بود، توجه بیشتر به آموزش این بیماران بعد از عمل، جهت پیشگیری از عوارض فوق و نیز انجام مطالعات بیشتر در این رابطه توصیه میگردد.
    کلیدواژگان: تعویض دریچه قلب، مشکلات بیماران، آموزش
  • گزارش مورد
  • ابراهیم رضی صفحه 70
    سابقه و هدف
    سندرم هیپرایمونوگلوبولینمی E یک نقص ایمنی اولیه ایدیوپاتیک می باشد که از دوره نوزادی با افزایش شدید ایمونوگلوبولین E سرم و عفونت های پوستی و ریوی راجعه استافیلوکوکی همراه با تشکیل پنوماتوسل شروع می شود. از دیگر یافته های همراه، چهره خشن، ائوزینوفیلی و اختلالات اسکلتی می باشد. با توجه به تنوع تظاهرات این سندرم که به سهولت باعث اشتباه در تشخیص آن از سایر سندرمهای نقص ایمنی نادر می شود، در این مقاله به معرفی یک مورد از آن که در سال 1381 به بیمارستان شهید بهشتی کاشان مراجعه کرده بود اقدام می گردد.
    معرفی بیمار: بیمار مردی است 30 ساله که به علت تب، تنگی نفس و سرفه های خلط دار مراجعه کرده است. شرح حال رویدادهای مکرر پنومونی و عفونتهای پوستی را از زمان کودکی متذکر است. در معاینه بیمار اسکارهای متعدد بر روی پوست صورت، گردن و پاها مشاهده می شود. در گرافی قفسه سینه کیستهای متعدد دارای جدار نازک با مشخصه پنوماتوسل و در سی تی اسکن ریه پنوماتوسل های متعدد در هر دو ریه همراه با آبسه مشاهده می شود. با توجه به شرح حال عفونتهای راجعه و سیستمیک، بیمار از نظر نقص ایمنی بررسی شد. که با عنایت به افزایش بسیار زیاد ایمونوگلوبولین E توتال سرم و ائوزینوفیلی، تشخیص سندرم هیپرایمونوگلوبولینمی E در وی مسجل میگردد. بیمار تحت درمان وریدی آنتی بیوتیکهای ضداستافیلوکوک قرار گرفته و بعد از درمان مرحله حاد، تحت پروفیلاکسی درازمدت با کوتریموکسازول و کلوگزاسیلین خوراکی قرار میگیرد. در پیگیری حال عمومی وی رضایت بخش است.
    نتیجه گیری و توصیه ها: لازم است تشخیص سندرم نادر هیپرایمونوگلوبولینمی E براساس یافته های بالینی، عفونتهای پوستی مکرر از دوران نوزادی، پنومونی راجعه و پنوماتوسل همراه با افزایش زیاد ایمونوگلوبولین E توتال سرم مورد توجه قرار گیرد. توصیه می شود پس از درمان عفونتهای حاد، پروفیلاکسی با داروهای ضد استافیلوکوک به صورت خوراکی ادامه یابد و سیر بیماری پیگیری شود.
    کلیدواژگان: پنوماتوسل، پنومونی راجعه، سندرم هیپرایمونوگلوبولینمی E، ایمونوگلوبولین E توتال سرم، ائوزینوفیلی
|
  • Maryam Jahangir *, Mitra Behrashi, Mohammad Reza Fazel, Mohsen Arbabi Page 1
    Background
    Given the prevalence rate of missed abortion and the complications of its surgery and also the propounded controversies about medical treatments and in order to determine the efficacy of vaginal misoprostol in terminating missed abortion cases till 12th weeks of pregnancy, this study has been conducted between Dec. 2004 and Sep. 2004 in Kashan Shabihkhani Hospital.
    Materials And Methods
    The study was a clinical trial in 80 pregnant women with missed abortion. The patients were categorized randomly in two groups (medical group, surgical group). The women in medical group were given an initial dose of 800 m gr. of vaginal misoprostol and if it was necessary more dose of 400 m gr would be repeated every four hours for maximum of three vaginal or oral dose in proportion of amount of bleeding. After 15 days if the ultrasound findings showed residual tissue, curettage would be performed. In the surgical group dilatation and sharp curettage was performed. Patient’s data such as age, gravidity, gestational age based on LMP and sonography, previous cesarean and previous abortion was recorded in a data chart. Statistical analysis was performed using X2 analysis, McNemar, Fisher exact test and T–Test.
    Results
    In medical group 87.5% had complete abortion without any need of curettage. In 92.5% of cases in surgical group, gestation products were evacuated completely by curettage. Bleeding period in medical group was significantly more than surgical group but there was no significant difference in hemoglobin concentration level before and after abortion. The most common side effect in medical group was lower abdominal pain and fever.
    Conclusion
    Misoprostol is an effective method with tolerable side effect for terminating missed abortion until 12 weeks, in the other words, it is recommended to use misoprostol as a medical method for terminating first trimester pregnancies in Iran.
  • Shayeste Parashi, Maryam Kashaian *, Nasrin Bazzaz Banaei Page 6
    Background
    Prolonged labor is associated with known complications. There are different reports about initial dose and dosage interval in induction of labor. This study was conducted to compare the effectiveness and complications of two different oxytocin regimens for induction of labor. The differences between them include: starting dose (mu/min) incremental increase (mu/min) and dosage interval.
    Materials And Methods
    A randomized clinical trial study was performed in Akbar Abadi Teaching Hospital between oct-march 2001 on 110 pregnant women with 41, completed weeks of pregnancy with bishop score ≤4 in protocol A (50 women) (Low-dose oxytocin), oxytocin was initiated at 2/5 mu/min, with 2/5 mu/min incremental increases every 15 minutes until maximum dose 40 mu/min. In protocol B (60 women) (high-dose oxytocin), oxytocin was initiated at 5 mu/min with incremental increases every 45 minutes until maximum dose 40 mu/ min. Then the effectiveness and complications of two protocols were compared.
    Results
    the duration of induction- to- active phase of labor, was significantly shorter in high dose protocol B. (P<0.001). The duration of induction-to-delivery was significantly shorter in high dose regimen (Protocol B).(P<0.001). The duration of active phase of labor was significantly shorter in protocol B (High dose regimen) (P<0.01). Complications including, hyperstimulation, fetal distress and cesarean deliveries were the same in two groups.
    Conclusion
    High dose oxytocin regimen is more effective than low dose oxytocin with no more complications and is suggested for induction of labor.
  • Mohamamd Yazdchi, Mohammad Ali Arami *, Safa Najmi, Loghman Mansoorpoor Page 11
    Background
    With respect to prevalence of cardiovascular involvement in Guillain-Barre syndrome (GBS), this study was carried out to assess autonomic dysfunction signs and symptoms and also heart rate variation (HRV) with respiration in the acute phase of GBS and it's prognostic value.
    Materials And Methods
    Forty-three patients with GBS who referred for electrodiagnostic study in the first week of their disease were studied. Autonomic system involvement detected with careful clinical examination and heart rate variation with deep breathing were studied in all patients and Prognostic value of test was evaluated with proper analytical tests.
    Results
    HRV was abnormal in five patients (11.6%) and expiratory to inspiratory ratio (E/I) was abnormal in eight patients (18.6%). In 9 Patients (20/9%) each of the tests were abnormal. There was no significant correlation between HRV and E/I Ratio between axonal and demyelinating types. (P=0.88) but there were significant correlation between abnormal results and respiratory failure (P<0.001), (P<0.011) and also severity of weakness (P<0.05).
    Conclusion
    Autonomic dysfunction is common in acute phase of GBS (60%). Our results showed cardiovascular involvement with abnormal HRV and E/I Ratio tests could be alarming for sever respiratory involvement in the course of disease.
  • Samad Noorizad *, Homayoun Tabesh, Mehrdad Mahdian, Hossein Akbari, Mohsen Taghadosi Page 15
    Background
    Number of neurosurgery patients is increasingly high. With respect to controversies about morbidity and mortality in these patients and lack of any information about these cases in our university this study was carried out in Kashan Naghavi hospital during 1999-2001.
    Materials And Methods
    This�descriptive study was performed on medical files of all neurosurgery ICU cases during the study period. Demographic information, morbidity & mortality rates and their causes were assessed. Descriptive statistics was used for analysis.
    Results
    Of 280 cases, 267 cases were enrolled the study. Rate of mortality in 1990 was 43. 1% that reduced during the years of study (P<0.02). With increase of duration of hospitalization, urinary tract infection rate increased.
    Conclusion
    Low GCS and high mortality are matter of concerns. We suggest further studies on the causes. Preventive interventions are also recommended.
  • Ali Honarpishe *, Abbas Tagavi Ardakany, Hossein Mohebbi, Safar Ali Talari, Sayed Gholam Abbas Moosavi Page 21
    Background
    Hypercalciuria is the most common cause of nephrolithiasis. Many hypercalciuric patients are visited in pediatricians’ offices. Various factors like solutes of water and diet affect the prevalence of hypercalciuria in different areas. So this study was carried out to evaluate the prevalence of hypercalciuria and its related factors in 6-12 years old children in Kashan.
    Materials And Methods
    This descriptive study was done on 400 children aged 6-12 years old in kashan city and its villages. After determining the sample size and selecting the school that should be studied, investigating teams were instructed about sampling and collecting data. The questionnaire was completed for every child who had not signs of hyperparathyroidism, Cushing syndrome and history of excessive use of vitamin D. Urine samples were collected in plastic sealed labeled containers and were sent to central laboratory of university. Then sodium, creatinin and calcium of samples were tested by flame – Phothometer and RA 1000 apparatus. Children with urine calcium to creatinin ratio more than 0.2 and urine sodium more then 200 meq/lit were known respectively as hypercalcouria and hypernatriuria.
    Results
    The study was done on 362 out of 400 cases. The prevalence of hypercalciuria was 34.2%, of them 58.1% was male while 47.9% of children without hypercalciuria was male (P<0.09). The prevalence of hypercalciuria at Kashan city and its villages were 33% and 39% respectively. The prevalence of hypernatriuria in children with hypercaliuria was 41.9% but in children without hypercalciuria was 20% (P<0.0001).
    Conclusion
    The prevalence of hypercalciuria in Kashan city and its villages is high. This is even higher in rural than urban regions. Hypercaciuria prevalence in male is more than female. There is direct relation between prevalence of hypercalciuria and hypernatriuria hence it is recommended another study to compare solutes level of drinking water and excessive use of salt in rural and urban regions of Kashan
  • Farborz Mansour-Ghanaei *, Mahmoud Yousefi Mashhour, Amir Hossein Bagherzadeh, Afshin Shafaghi Page 24
    Background
    The pathologic accumulation of fluid in the peritoneal cavity, which is named ascites, is observed in different diseases. Paracentesis is used to diagnose the causes. The difference of albumin concentration between ascitic fluid and simultaneous blood serum less than 1.1 g/dl, indicated low gradient ascites. Regarding the importance of low gradient ascites causes, this study proposed to find causes of this type of ascites in Rasht in a 7 –year period.
    Materials And Methods
    This cross sectional study was done according to the data, which were obtained from the recorded files of referral patients to two hospital of Rasht from 1993 to 2000. The type of ascites was determined by albumin concentration between ascitic fluid and simultaneous blood serum. Ascitic fluid Glucose and LDH were measured in the patients too. A data form including Patients’ demographic information and final diagnosis was prepared. Thereafter, the data were analyzed using SPSS 10 software.
    Results
    Of 148 studied patients there were 72 (48.6%) males and 76 (51.4%) females with the mean age of 56.03 ± 13.54. The most frequent causes of low gradient ascites were tuberculous peritonitis (68, 45.9%) and cancers (62, 41.9%). Of cases, 12.2 % were associated with other causes. Type of low gradient ascites didn’t show any significant differences between male and female groups, but age groups had significant differences (p<0.0001). The mean Serum-Ascites Albumin Gradient (SAAG) and LDH were 0.68 ± 0.19 and 342.38± 135.46, respectively. Mean ascitic fluid Glucose of peritoneal tuberculosis (TB), malignancies and others were 71 ± 13.82, 101.4 ± 17.21, 89.16 ± 13.15 mg/dl respectively and these differences were significant (P<0.001).
    Conclusion
    In our area in patients with low gradient ascites, it is necessary to rule out TB, this treatable disease, at first. Afterwards we do other diagnostic tests such as ascitic fluid glucose and LDH, for diagnosis of malignancies and then other causes.
  • Ahmad Khorshidi *, Ahmad Yeganemogaddam Page 28
    Background
    Regarding to prevalence of otitis and different report of etiology and resistant drug and inaccessibility of accurate bacterial agents and the rate of antibiotic sensitivity, this study was performed in patients who referred to Matini Hospital of Kashan.
    Materials And Methods
    A descriptive study was conducted on 50 patients with supperative otitis media that refereed to the Central Laboratory of Kashan University during 2002-2003. All of patients were examined by Otolaryngologist, then refereed to Centeral Laboratory, specimens were collected and cultured on media: eosin Methylen Blue (EMB), blood agar, Thioglycolate, isolated were identified by National Committee for Clinical laboratory Standard (NCCLS), antibiotic sensitivity was determined according to disc diffusion method (Kirby-Bauer). The results were presented by descriptive analysis.
    Results
    Rate of infection in the 50 cases were determined 56%, the most common age of patients in the both sex were 25-35 year. Pseudomonas Aeroginosa and Staphylococcus Aureus were the most common pathogens (22%), Pseudomonas showed the most rate of antibiotic sensitivity to vancomycin
    Conclusion
    P. aeroginosa was the major pathogen in patients with suppurative otitis media, gentamycin and ciprofloxacin were determined as effective drugs.
  • Amir Hossein Mahvi *, Ali Jafari Page 33
    Background
    Application of some materials, in order to increase raw water turbidity and to enhance the efficiency of coagulation process is usual. SFBW recycling due to its relatively high volume (4% of total water production) is usual too. In the USA usually in about 30% of water treatment plants SFBW is recycled directly to the inlet of treatment plant line. This study was achieved in order to determine the influence of SFBW recycling on coagulants reduction in Jalalieh water treatment plant.
    Materials And Methods
    In this study the samples were taken from raw water and filter wash water effluent. At the first step, the parameters of pH, turbidity, TDS, EC and temperature were examined for both raw water and SFBW. Then the optimum coagulant dosages for raw were determined by Jar test. The optimum coagulant dosages for raw water and the mixture of 4% SFBW and raw water were determined at the next stage. Finally the data was analyzed by SPSS software.
    Results
    The results of this study showed that the mean values of pH for raw water and SFBW were 8.1 and 7.73 respectively. The mean values of raw water and SFBW turbidity were 7.7 and 237 NTU respectively. The mean values of EC for these two conditions were 253.2 and 240.7 μs/cm respectively.
    Conclusion
    Although it was observed that by recycling 4% of filter wash water there was a 0.72 mg/l reduction in ferric chloride, but the difference was not statistically significant in the range of analyzed turbidity (3.77 25 NTU…)
  • Sayed Asghar Rasoulynezhad *, Mahdi Shaeri, Abdolhossein Davoudabadi, Maryam Sadat Rasoulynezhad Page 38
    Background
    Patient seeking care behaviors are affected by many factors including socio-cultural and financial affaires, therapeutic costs, etc. This study was conducted to investigate patient seeking care behavior in Kashan, in 2004.
    Materials And Methods
    This was a descriptive study in which a random sample of 414 individuals was selected from people attending public outpatient health clinics. Multi stage sampling was used to select the subjects. For data collection a trained expert health worker interviewed the subjects individually in the health centre waiting room. Identity variables and study specific objectives (contact with GP or health clinics as optimistic behavior and direct contact with specialty or subspecialty as non relevance behavior) were assessed. Then the data were analyzed using Chi-square statistical test.
    Results
    Of participants, 49.3% were men and 51.7% were women. Rate of having a visit to a physician in four recent weeks were X= 0.96 ± 1.29 in women and X= 0.49 ±0.93 in men. Seeking care optimistic behavior were 21% and 15.7% respectively. There was a significant association between the sex and physician seeking care behavior (X 2 =18, P=0.5). Of subjects 83.3% were covered by a health insurance plan and 16.6% were not covered by any insurance plan. Overall patient optimistic behavior in insured and uninsured subjects were 19.1% and 14.5% respectively.
    Conclusion
    The findings of this study demonstrated the high degree of difference in patient seeking care behavior rates according to the healthcare delivery system structure (insurance type and care givers), patient characteristics and many influencing variables. We recommend findings of this study for reorganization of healthcare delivery systems. The findings may be regarded as preliminary to further research into this area of health system structure.
  • Arash Mirabzadeh *, Mercede Sammie, Golnaz Feyzzadeh Page 43
    Background
    Due to aged population and the high prevalence of chronic psychiatric disorders in our country and necessity of collecting information for therapeutic and rehabilitation programming especially in hospitalized patients, this study was done to evaluate and study demographic characteristics of hospitalized chronic psychiatric patients over age 55 in the largest psychiatric hospital of the country in second half of 2002.
    Materials And Methods
    This was a descriptive study that was done by studying of current data. Data were gathered using medical records and interview. Then the data were extracted and classified. All data were compared in male & female groups and difference between them was calculated by statistical tests.
    Results
    Of total number of 1025 hospitalized patients we evaluated 191 patients over age 55. There were 108 women and 83 men. The most common jobs of women and men were housewife and simple worker respectively. Many women were divorced and the men were unmarried. A large percent of both groups were illiterate and most common psychiatric diagnosis was schizophrenia in both groups. The disorder in two groups had gradual onset. Most patients were hospitalized more than 10 times and most of them did not have any visitors.
    Conclusion
    Results indicate that these patients suffer from some psychological and somatic pains and they have poor social and family supporting. Thus we must try to program for de-institutionalization. More intention to rehabilitation and developing supporting systems are needed.
  • Hossein Mahmoodi *, Masoud Banaeei, Sayed Gholam Abbas Moosavi, Mohammad Ershadian Page 49
    Background
    Cryptorchidism is a defect in the time of fetus development, in which one or both of testes don’t reach to scrotum. This situation causes some important complication such as testis cancer, inguinal hernia, and infertility. The delay in treatment increases the risk of complications. The methods of treatment are hormone therapy and surgery, regarding to this fact that the first method is less successful surgery in the first year of the life is considered the best. The purpose of this study is to evaluate the ages of cryptorchidism and the diagnosed complications at the time of surgery, in Kashan Naghavi Hospital.
    Materials And Methods
    A descriptive study was performed on 50 patients with cryptorchidism, referring to Kashan Naghavi hospital during March 2002 until March 2004. Age of patients, laterality, surgical finding and reason for delayed referring were recorded.
    Results
    Age of patients ranged 8 month to 27 years old. Mean age was 9 years old. Post-surgical diagnoses were 36 inguinal testes, 46 (92%) unilateral, 4 (8%) bilateral, 14 (28%) atrophic testes and 11 (22%) inguinal hernias. The most important reasons for postponed treatment were ignorance of the parents 28 (56%) and delayed diagnosis 14 (28%).
    Conclusion
    Early detection of cryptorchidism is of high importance. Screening for this situation and referring the suspected cases for early treatment are recommended.
  • Sadighe Nouhjah *, Hamid Soori Page 53
    Background
    Combined Oral Contraceptive Pills (COCPs) are widely used. This study was carried out to determine prevalence rate of twin delivery and to assess the effect of combined oral contraceptive pills on twin delivery in the next pregnancy.
    Materials And Methods
    This was an epidemiological case control study. The study was under taken in Ahwaz in 1999-2001. Data was collected from both governmental and private hospitals. Cases were 156 pregnant women who attended to hospital for termination of twin pregnancy. Controls were also 156 women with singleton pregnancy who attended to hospital for delivery. Type of hospital, maternal age, gravida and history of twin pregnancy in the family were matched between cases and controls. Trained interviewers filled questionnaires. Other information such as weight of newborns was collected by observation. Softwares such as Spss for windows, EPI and CIA (confidence interval analysis) were used for data analysis.
    Results
    The prevalence rate of twin delivery was 153/10000 live births. There were significant difference between twin pregnancy and irregular menstrual cycle (p=0.04), problem in newborn (p<0.001), gestational age and husband’s job (p=0.006) Overall 29.8% of all cases had used oral contraceptive pills. The difference between two groups for use of contraceptives was significant (p=0.04).
    Conclusion
    Consumption of COCP is not associated with twin delivery in next pregnancy. Evaluation of other factors is recommended.
  • Zohre Sadat *, Masoume Abedzadeh, Farzane Saberi Page 57
    Background
    Due to controversies in etiology of malnutrition, mother’s BMI and child’s sex, the present study was conducted in order to determine the role of mother’s BMI and child’s sex on malnutrition of children younger than 5 years old that referred to health care centers in Kashan in 2002-2003.
    Materials And Methods
    In a case-control study using cluster and random sampling,125 children with malnutrition based on weight for age using -2 standard deviations criteria NCHS (case group) and 125 children without malnutrition (control group), from 10 health centers in Kashan were enrolled during the study period. Mother’s BMI and child’s sex was compared in two groups. Case and control groups were matched in confounding variables.�Information was obtained from medical records through interview. Results were judged with Chi- square, t-test and mantel haenszel. Also Odd's ratio and confidence interval were determined.
    Results
    Results showed that matched factors such as maternal age, maternal employment, parity, birth weight and height, duration of breastfeeding and child age were similar in two groups. Mean mother’s BMI was significantly different in two groups (P<0.002). Also results demonstrated child’s sex was related to malnutrition, (P<0.02). Odd's ratio and confidence interval for effect of BMI<22 and female sex on malnutrition were) OR=2.1 CI=3.74-1.16 P<0.05, OR=1.81 CI=3.05 -1.07 P<0.05) respectively. Although malnutrition was showed to be related to each variable separately, mantel haenszel test demonstrated that two factors were not concurrently related to malnutrition.
    Conclusion
    Low mother’s BMI and female sex, increased risk of malnutrition alone but not related with malnutrition together. Further studies are recommended to determine other risk factors.
  • Mohsen Taqaddosi *, Mortaza Abdar Esfahani, Sayed Gholam Abbas Musavi Page 63
    Background
    A great number of patients in our country have had valve replacement operation. Considering much problems and not being clear the rate of them in valve replaced patients in this area, this study was done in order to determine the difficulties of these people in Kashan in 2001.
    Materials And Methods
    In a descriptive study patients with replaced heart valve were examined. For each patient a questionnaire was completed consisting variables such as: age, sex, occupation, valve type, place and duration of valve replacement, dyspnea, hemoptysis, continuous cough, wheezing, palpitation, edema, blood pressure under 95 mm Hg, diet and nutritional habits like salt consumption, abnormal hemorrhage, contraception status, altered daily activities, and sleep difficulties like difficulty in onset of sleep, frequently and unwanted waking up during the sleep and insomnia. Using descriptive statistics, data were classified and presented. Chi square and Fischer exact tests were used for analysis.
    Results
    Of 140 patients with replaced heart valve, 20 cases had died and 20 people had migrated. The others were 60 women and 40 men. Seventy-five patients ranged 21 – 50 years old. Mean age was 36 years old. Two patients had biologic and 98 patients had mechanical valve. Of participants, 70 cases had at least one respiratory problem. Most common respiratory problems including dyspnea and hemoptysis were associated with Biork Shaily valve (46.6% and 36.7% respectively). Wheezing was mostly related to Sent Jude valve (28.5%). Highest rates of palpitation, edema and atrial fibrillation were observed in patients over 51(85.7, 14.3 and 90.4% respectively). Rates of sleep problems and altered daily activities were 60% and 70% respectively. Fifty-five percent of patients were not educated about care plan after surgery.
    Conclusion
    dyspnea, hemorrhage, hemoptysis, decreased tolerance to activity, sleep disorders, atrial fibrillation and low blood pressure were the most common problems of patients with heart valve. On the other hand, rate of these problems were higher in uneducated patients than educated ones. Therefore, paying more attention to education of patients after cardiac valve surgery, and also more studies in this field are recommended.
  • Ibrahim Razi * Page 70
    Background
    Hyperimmunoglobulinemia E syndrome (Hyper-IgE syndrome) is an idiopathic primary immunodeficiency disorder, that characterized with recurrent staphylococcal cutaneous and lung infections with abscess pneumatocele formation, which begins in infancy and is associated with extremely elevated levels of IgE in serum. Other findings that are associated with this disorder are: coarse facies, eosinophilia, and skeletal abnormalities. According to variability of findings in this disorder that easily may be mistaken with other rare immunodeficiency syndromes, in this article a case of Hyper-IgE syndrome that was referred to Kashan Shahid Beheshti Hospital in 2002 is presented. Case report: A 30 years old man was admitted with history of fever, dyspnea and purulent cough. He had multiple episodes of pneumonia and pustular skin lesions since childhood. In physical examination multiple skin scars on the face, neck and the legs were observed. Chest radiography revealed multiple thin-walled pulmonary cysts suggestive of pneumatoceles. Computed tomography of the chest showed bilaterally pneumatocele with abscess formation. Considering systemic and recurrent infections, evaluation of immunodeficiency state in-patient was performed and according to extremely elevated levels of IgE in serum and eosinophilia, the diagnosis of Hyper-IgE syndrome was confirmed. Treatment with intravenous antistaphilococcal antibiotics was done and after treatment of acute stage, the patient underwent longterm oral prophylaxis with co-trimoxasole and cloxacillin. In follow- up he was doing well.
    Conclusion
    It is necessary to consider the diagnosis of Hyper-IgE syndrome according to clinical findings and recurrent skin infections from infancy and pneumatoceles associated with extremely elevated levels of IgE in serum. It is recommended that after treatment of acute stage, prophylaxis with oral antistaphylococcal antibiotics is continued.