فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی گرگان - سال دهم شماره 1 (پیاپی 25، بهار 1387)

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان
سال دهم شماره 1 (پیاپی 25، بهار 1387)

  • 86 صفحه، بهای روی جلد: 15,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1387/02/17
  • تعداد عناوین: 14
|
  • علی رشیدی پور، عباسعلی وفایی، احسان حسامی، عباسعلی طاهریان صفحات 5-11
    زمینه و هدف
    شواهد زیادی نشان می دهند که فعالیت گیرنده های گلوکوکورتیکوئیدی موجب تعدیل رفتارهای اضطرابی شده و احتمالا این اثرات به وسیله سیستم نیتریک اکساید واسطه گری می شود. هدف این مطالعه بررسی تعامل سیستم نیتریک اکساید و گلوکوکورتیکوئیدها بر رفتارهای اضطرابی در موش کوچک آزمایشگاهی در مدل ماز به علاوه ای مرتفع بود.
    روش بررسی
    این پژوهش تجربی روی 80 سر موش سوری نر نژاد آلبینو با میانگین وزنی 30 -25 گرم در مرکز تحقیقات فیزیولوژی دانشگاه علوم پزشکی سمنان طی سال 1386 انجام شد. برای ارزیابی اضطراب از ماز به علاوه ای شکل مرتفع استاندارد استفاده شد. شاخص های ارزیابی شامل مدت زمان گذرانده شده در بازوی باز و تعداد ورود به آن در مدت 5 دقیقه بود. حیوانات یک ساعت قبل از ارزیابی اضطراب، L-Name (30 میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم وزن) به عنوان مهارگر یا L-Arginine (50 میلی گرم به ازاء هر کیلو گرم وزن) به عنوان پیش ساز سیستم نیتریک اکساید و یا سالین و 30 دقیقه قبل از ارزیابی کورتیکوسترون (1، 5/2 و 5 میلی گرم به ازاء هر کیلو گرم وزن) یا وهیکل به صورت تزریق داخل صفاقی دریافت می نمودند.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان داد که کورتیکوسترون در دوزهای 1و 5/2 میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم به طور معنی داری اضطراب را کاهش داده است (05/0P<). همچنین تزریق L-Name اثر ضداضطرابی کورتیکوسترون را به طور معنی داری تقویت نمود (05/0P<). در حالی که تزریق L-Arginine اثر آن را به طور معنی داری مهار نمود (05/0P<).
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه نشان داد که کورتیکوسترون اثر ضداضطرابی داشته و این اثر احتمالا با مهار تولید NO تقویت و با افزایش تولید آن مهار می شود. بنابراین به نظر می رسد که بین گلوکوکورتیکوئیدها و سیستم نیتریک اکساید در کنترل رفتارهای اضطرابی تعامل وجود دارد.
    کلیدواژگان: اضطراب، کورتیکوسترون، نیتریک اکساید، ماز به علاوه ای شکل مرتفع، موش سوری نر
  • مختار جعفرپور، حسن مفیدپور، علیرضا ابراهیم زاده صفحات 12-15
    زمینه و هدف
    آثار مخرب بافتی در پی مصرف اتانول در تعدادی از اعضای بدن به اثبات رسیده است. این در حالی است که در کلیه چنین آثاری کمتر به طور کلاسیک مورد تحقیق قرارگرفته است. این مطالعه به منظور بررسی اثرات اتانول بر ساختار هیستولوژیک بافت کلیه در موش انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی تعداد40 سر موش نژاد Balb/c از هر دو جنس نر و ماده با تعداد مساوی و با وزن تقریبی 35-30 گرم، به طور تصادفی به دو گروه مساوی آزمایش و کنترل طی سال 1384 در دانشکده پزشکی مشهد تقسیم گردیدند. به طوری که در هر کدام از گروه های تجربی و کنترل نیمی از موش ها نر و نیمی دیگر ماده بودند. گروه تجربی روزانه به میزان یک میلی گرم اتانول به ازای یک گرم وزن بدن، به صورت تزریق داخل صفاقی دریافت نمودند و گروه کنترل نیز به همین میزان و روش سرم فیزیولوژی دریافت کردند. نیمی از موش های گروه تجربی بعد از یک ماه مصرف روزانه اتانول و نیمه دیگر بعد از دوماه مصرف روزانه اتانول، تحت بیهوشی قرار گرفته و کلیه های آنها خارج شد. بعد از شستشو با نرمال سالین، به مدت 48 ساعت در فرمالین فیکس شدند. بقیه مراحل آماده سازی بافت ها به روش معمول در آزمایشگاه بافت شناسی انجام شد و با هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شدند. سپس نمونه ها با میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفتند و از نمونه های موردنظر تصویر تهیه گردید.
    یافته ها
    در بافت بینابینی قشر کلیه موش های نر و ماده گروه تجربی که یک ماه اتانول دریافت کرده بودند، خونریزی و اینفیلترای آماسی محدود مشاهده شد. در گروه تجربی که موش ها دوماه اتانول دریافت کرده بودند، اینفیلتراسیون بسیار متراکم سلول های آماسی لنفوپلاسموسیتی به ویژه در بخش عمقی مدولا و اطراف عروق خونی با گسترش به ناحیه کالیس ها و لگنچه دیده شد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که اتانول اثرات تخریبی پیشرونده بر قشر و مغز کلیه دارد. به طوری که هرقدر زمان تزریق بیشتر باشد، میزان تغییرات ساختار هیستولوژیک بیشتر خواهد بود.
    کلیدواژگان: اتانول، کلیه، تغییرات ساختار هیستولوژیک، بافت شناسی
  • علیرضا سرکاکی، خلیل سعدی پور، محمدکاظم غریب ناصری، محمد بدوی صفحات 16-20
    زمینه و هدف
    اعتیاد به مواد مخدر مانند مرفین از مهم ترین مشکلات اجتماعی می باشد. در حیوانات معتاد به مرفین مصرف آنتی اکسیدان ها مانند ویتامین C می تواند باعث کاهش علائم سندرم محرومیت از مرفین شود. هدف از این مطالعه بررسی اثر پیشگیری کننده افشره گریپ فروت بر وابستگی به مرفین در موش های صحرایی نر بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی که طی سال 1386 در مرکز تحقیقات فیزیولوژی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز انجام شد، تعداد 16 سر موش صحرایی نر جوان نژاد Wistar (300- 250 گرم) به طور تصادفی به دو گروه 8 تایی شاهد و درمان تقسیم شدند. موش های هر دو گروه با تجویز داخل صفاقی مرفین (3 روز اول mg/kg10، 3 روز دوم mg/kg20 و 3 روز آخر mg/kg40) معتاد شدند. گروه شاهد 2 میلی لیتر محلول نرمال سالین و گروه درمان 2 میلی لیتر افشره تازه میوه گریپ فروت را به صورت خوراکی روزانه یک ساعت قبل از تجویز مرفین به مدت 9 روز دریافت کردند. روز دهم 45 دقیقه بعد از تجویز یک دوز اضافی مرفین (mg/kg40) برای ایجاد سندرم محرومیت مقدار mg/kg10 نالوکسان به صورت زیر جلدی به حیوانات تزریق گردید. سپس علائم سندرم محرومیت شامل دندان قروچه، لرزش شدید بدن، دفعات دفع مدفوع و دفعات لیسیدن پنیس برای مدت 30 دقیقه بررسی شد.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان داد که مصرف افشره میوه گریپ فروت بر چهار نوع علائم وابستگی به مرفین در موش های صحرایی معتاد شامل دندان قروچه، لرزش بدن، تعداد دفع مدفوع و تعداد لیسیدن پنیس در مقایسه با گروه کنترل (سالم) اثر پیشگیری کننده داشته و آنها را به طور معنی داری کاهش داده است (05/0P<).
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که افشره گریپ فروت می تواند، علائم محرومیت از مرفین را کاهش دهد. مکانیسم دقیق اثر آن نیاز به تحقیق و بررسی بیشتری دارد.
    کلیدواژگان: مرفین، افشره گریپ فروت، موش صحرایی
  • مهرداد جهانشاهی، یوسف صادقی، احمد حسینی، ناصر نقدی صفحات 21-25
    زمینه و هدف
    در هیپوکامپ اصلی علاوه بر نورون های هرمی، آستروسیت ها نیز نقش بسیار مهمی را در تبادلات یونی، رهائی نوروترانسمیترها و حتی حافظه ایفا می کنند. حافظه و یادگیری مفاهیم بسیار نزدیکی هستند. در واقع آموزش نیازمند برخی امکانات برای ذخیره اطلاعات و مکانیسم های نگهداری اطلاعات شبیه به حافظه است. هدف ما از این مطالعه تعیین تاثیر آموزش فضائی روی تعداد آستروسیت های هیپوکامپ موش صحرائی بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی با استفاده از روش ماز آبی موریس (MWM) و روش حافظه مرجع (Reference memory)، 10 سر موش صحرائی آزمایشگاهی نر از نژاد wistar به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. پس از انجام آزمایشات آموزشی مغز موش های صحرائی خارج و برای انجام مراحل آمادش بافتی، از مغزها برش های سریال تهیه و با رنگ آمیزی اختصاصی PTAH رنگ آمیزی شدند. داده های به دست آمده مورد ارزیابی آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج ما نشان داد که تفاوت آماری معنی داری بین تعداد آستروسیت های نواحی CA1، CA2 و CA3 در گروه حافظه مرجع با گروه کنترل وجود دارد. در واقع تعداد آستروسیت ها در هر سه ناحیه در گروه Ref.m. با میانگین و انحراف معیار 21/25±57/118، 59/23±91/58 و 14/31±6/116 نسبت به گروه کنترل با میانگین و انحراف معیار 29/17±49، 21/25±8/48 و 22/11±95/41 به ترتیب در نواحی CA1، CA2 و CA3 افزایش داشت.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که آموزش حافظه مرجع می تواند موجب افزایش تعداد آستروسیت ها در نواحی مختلف هیپوکامپ گردد.
    کلیدواژگان: هیپوکامپ، آستروسیت، آموزش فضائی Reference memory
  • ابوالقاسم عجمی، عرازمحمد میرابی، فرشیده عابدیان، رویا قوامی صفحات 26-30
    زمینه و هدف
    با وجود مطالعات زیادی که روی حیوانات آزمایشگاهی انجام گرفته و نقش لنفوسیت های Th2 در ایمنی بر علیه کرم ها موثر دانسته شده، اما مطالعات جدیدتری که روی موش انجام شده، سلول های Th1 را نیز در بعضی از عفونت های ناشی از کرم مثل Hymenolepis nana دخیل دانسته اند. در مطالعه حاضر به منظور روشن شدن نقش لنفوسیت های Th1 و Th2 در ایمنی برعلیه Hymenolepis nana در سرم افراد آلوده به این انگل با استفاده از اندازه گیری میزان سایتوکاین های IL12، IFNγ، IL5 و IL13 انجام گردید.
    روش بررسی
    این مطالعه مورد – شاهدی طی سال 1385 در دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام شد. 31 بیمار که در آزمایش مدفوع آنها تخم انگل Hymenolepis nana دیده شد و 30 فرد سالم که از نظر سن و جنس مشابه گروه آزمایش بودند، وارد مطالعه شدند. میزان IL5، IL13،IFNγ و IL12 در سرم آنها به وسیله روش ELISA اندازه گیری شد. شمارش گلبول های سفید و درصد لنفوسیت ها، منوسیت ها، ائوزینوفیل ها و بازوفیل در خون محیطی تعیین گردید. برای مقایسه داده ها از آزمون های تی، من ویتنی و ویلکاکسون استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین غلظت سرمی هر کدام از سایتوکاین های IFNγ، IL12، IL5 و IL13 در سرم بیماران بیشتر از گروه کنترل بود. ولی فقط بین غلظت IFNγ و IL13 در دو گروه اختلاف معنی دار وجود داشت (05/0P<). تعداد منوسیت ها، لنفوسیت ها و ائوزینوفیل ها در بیماران بیشتر از گروه کنترل بود. ولی این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که علاوه بر Th2، لنفوسیت های Th1 نیز در پاسخ های ایمنی بر علیه Hymenolepis nana فعالیت دارند.
    کلیدواژگان: سایتوکاین، هیمنولپیس نانا، عفونت
  • غلامرضا طالعی، محمدهادی مشکوه سادات، سیده زهرا موسوی صفحات 31-35
    زمینه و هدف
    امروزه منابع گیاهی به عنوان جانشین مواد شیمیایی در داروها و موادغذایی مورد توجه روزافزون قرار گرفته و یافتن اثر ضدمیکروبی گیاهانی که قرن ها به طور سنتی مصرف خوراکی و دارویی شده اند، از اولویت بیشتری برخوردار است. این مطالعه به منظور تعیین اثرات ضدباکتریایی عصاره های چهار گونه گیاه خوراکی بن سرخ، شنگ، شاهتره، دو گونه آویشن و شمشاد اناری روی شش باکتری شاخص گرم مثبت و منفی انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه in vitro در پژوهشکده گیاهان دارویی دانشگاه علوم پزشکی لرستان طی سال 1384 انجام گرفت. پودر گیاهان در سایه خشک و در هگزان حل شد. پس از طی چند مرحله صاف و تبخیر نمودن ماده غلیظی به دست آمد که در بافر فسفات حل و استفاده شد. آزمایش باکتری شناسی به روش برات میکرو دایلوشن و دیسک دیفیوژن انجام گرفت و حداقل غلظت مهار کنندگی MIC و کشندگی MBC باکتریایی عصاره ها مشخص و با کنترل آنتی بیوتیک مقایسه گردید.
    یافته ها
    عصاره شاهتره در غلظت micro g/ml 470 از رشد اشرشیاکلی جلوگیری نمود. به روش دیسک دیفیوژن ها 11 میلی متر هاله عدم رشد در اطراف دیسک شاهتره مشاهده شد. عصاره شمشاد اناری بر ضد استاف ارئوس micro g/ml 320= MIC اثر باکتریواستاتیکی و در غلظت micro g/ml 80= MBC اثر باکتریوسیدی نشان داد. عصاره آویشن الیگودرز در غلظت micro g/ml 235 =MIC بر استاف ارئوس موثر بود. هاله عدم رشد اشرشیاکلی در اطراف دیسک این آویشن به قطر 16 میلی متر مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که عصاره شاهتره، شمشاد اناری و آویشن دارای اثرات ضدمیکروبی بوده و کاربرد آنها در صنایع دارویی، بهداشتی و غذایی توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: عصاره گیاهی، داروهای گیاهی، آنتی باکتریال، آویشن، شاهتره
  • اکرم شفیعی صفحات 36-40
    زمینه و هدف
    پیلونفریت یک بیماری شایع دوران بارداری است. این مطالعه به منظور بررسی سفتریاکسون با اثرات درمانی سفازولین در پیلونفریت حاد بارداری در بیماران بستری بیمارستان فاطمیه همدان انجام شد.
    روش بررسی
    این کارآزمایی بالینی روی 120 بیمار مبتلا به پیلونفریت حاد که به طور تصادفی در دو گروه درمانی مختلف (60نفری) قرار گرفته بودند، انجام شد. در یک گروه سفازولین 2 گرم وریدی (mg/kg 50) هر 6 ساعت و در گروه دیگر سفتریاکسون 1گرم وریدی (mg/kg 50) روزانه تزریق شد. درمان تا محو شدن علایم بالینی ادامه یافت و در صورت محو نشدن علایم بعد از 72 ساعت، بررسی از نظر انسداد انجام شد. در صورت عدم وجود علائم انسدادی داروی دوم جنتامایسین اضافه گردید. سپس هر دو گروه با آنتی بیوتیک خوراکی که بر اساس حساسیت آنتی بیوتیک مشخص شده بود، به مدت 10-7 روز مرخص شدند. بیماران 10-7 روز بعد از اتمام دوره درمان خوراکی برای پیگیری و انجام آزمایش آنالیز ادرار و کشت ادرار مراجعه کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-10 و آزمون های آماری t-test و کای اسکوئر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که میزان پاسخ درمانی در گروه درمانی سفازولین 7/86 درصد، موارد عود 3/13 درصد، بهبودی و در گروه سفتریاکسون بهبودی در 3/83 درصد و موارد عود در 7/16 درصد بود. از نظر آماری تفاوت معنی داری بین دو نوع درمان دارویی وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که در درمان پیلونفریت حاد بارداری اثرات درمانی سفتریاکسون مشابه اثرات درمانی سفازولین است.
    کلیدواژگان: پیلونفریت حاد بارداری، سفتریاکسون، سفازولین، زایمان زودرس
  • محمد دهقان، ناصر بهنام پور، نازیلا البرزی صفحات 41-45
    زمینه و هدف
    پیتریازیس روزه آیک درماتوز التهابی حاد با علت ناشناخته می باشد که علی رغم خود محدود بودن و عدم به جاگذاشتن عوارض ممکن است تا دو ماه نیز ادامه یابد. این مطالعه به منظور تعیین میزان تاثیر اریترومایسین در مقایسه با دارونما در بهبود سیر بیماری پیتریازیس روزه آانجام شد.
    روش بررسی
    این کارآزمایی بالینی، روی بیماران مبتلا به پیتریازیس روزه آی تیپیک که طی دی ماه 1380 لغایت اردیبهشت 1384 به درمانگاه بیمارستان 5آذر گرگان مراجعه کرده بودند، انجام شد. تعداد کل بیماران 46 نفر بود که به صورت تصادفی در دو گروه 23 نفری قرار گرفتند. با توجه به دوسوکور بودن مطالعه، درمان به مدت دو هفته برای آنها تجویز و سپس در فواصل 6-2 هفته میزان بهبودی اندازه گیری شد. در گروه مورد داروی اریترومایسین با دوز یک گرم در روز به مدت 14 روز تجویز شد و در گروه کنترل دارونما تجویز شد. داده ها پس از جمع آوری و کدبندی و با استفاده از آزمون Pearson chi-square وارد نرم افزار SPSS 11.5 شد. با توجه به کیفی بودن صفت مورد بررسی و نوع مطالعه از مقایسه نسبت ها برای تجزیه و تحلیل استفاده شد.
    یافته ها
    طی 2، 4 و 6 هفته پس از شروع درمان هر چند در گروه تحت درمان با اریترومایسین نسبت به گروه دارونما نتایج بهتری اخذ شد، ولی تفاوت در پاسخ دهی بین دو گروه از نظر آماری معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان دهنده تاثیر ناچیز داروی اریترومایسین در سیر درمانی بیماران مبتلا به پیتریازیس روزه.
    کلیدواژگان: پیتریازیس روزه آ، اریترومایسین
  • حمیدرضا تجری، بهروز قاضی مقدم، محمدرضا ربیعی، آرشیا غنمی صفحات 46-49
    زمینه و هدف
    در حال حاضر مخدرها، درمان استاندارد کولیک کلیوی هستند. اما ضدالتهاب های غیراستروئیدی نیز مدت های طولانی در درمان کولیک کلیوی استفاده شده اند. اثرات تسکینی ترکیبی از داروهای مختلف در مطالعات گوناگون مورد بررسی قرار گرفته اند. این مطالعه به منظور بررسی اثر دسموپرسین استنشاقی همراه با پتیدین وریدی بر تسکین درد کولیک کلیوی و مقایسه آنها به صورت تنها و توام انجام پذیرفت.
    روش بررسی
    این کارآزمایی بالینی روی 150بیمار مراجعه کننده با علایم کولیک کلیوی به مرکز آموزشی - درمانی پنجم آذر گرگان طی سال 1384 انجام گردید. بیماران به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. به گروه یک،40 میکروگرم دسموپرسین استنشاقی، به گروه دوم 25 میلی گرم پتیدین وریدی و به گروه سوم، هر دو دارو تجویز شد. شدت درد بیماران با استفاده از روش VAS (Visual Analoge Scale) در بدو ورود و دقایق 10، 20 و 30 بعد از تجویز اندازه گیری و ثبت شد. شدت درد بیماران با آزمون آماری تی زوجی آزمایش و میانگین شدت درد نیز با آزمون های آماری کروسکال والیس و ANOVA مورد بررسی قرار گرفت. برای مقایسه میزان شدت درد در زمان های مختلف بین سه گروه از جدول آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد. سطح معنی داری 5 درصد در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میانگین شدت درد در گروه های سه گانه در دقایق صفر، 10، 20 و 30 به ترتیب 38/19، 54/13، 15/9 و 18/6 بود. شدت درد در دقایق 30،20،10 تفاوت معنی داری در سه گروه داشت (05/0P<). گروه دسموپرسین+پتیدین در دقیقه 30 بیشترین میزان کاهش درد را داشت و میانگین اختلاف شدت درد در دقیقه 30 تفاوت معنی داری داشت (05/0P<).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که تجویز توام دسموپرسین و پتیدین به طور معنی داری شدت درد کولیک کلیوی را کاهش می دهد. پیشنهاد می شود که دسموپرسین استنشاقی هم زمان با سایر داروها در تسکین دردهای ناشی از کولیک کلیوی استفاده شود.
    کلیدواژگان: ولیک کلیوی، دسموپرسین، پتیدین، اثربخشی، درمان توام
  • محمدرضا دارابی، علی آهنیان صفحات 50-55
    زمینه و هدف
    هیدروسل تجمع مایع در فضای بین دو لایه تونیکاواژینالیس اطراف بیضه می باشد و به دو نوع ارتباطی و غیرارتباطی تقسیم می شود. روش های مختلفی برای درمان هیدروسل غیرارتباطی در بالغین ذکر شده است. هدف از این مطالعه بررسی نتایج و عوارض روش جدید هیدروسلکتومی بسته و مقایسه آن با روش های هیدروسلکتومی اکسیزیونال بود.
    روش بررسی
    در این کارآزمایی بالینی تمام بیماران مراجعه کننده به بیمارستانهای امام رضا (ع) و قائم (عج) مشهد در فاصله سال های 85-1383 به منظور جراحی هیدروسل غیرارتباطی، به دو گروه تقسیم شدند. بیماران بالغی که هیدروسل غیرارتباطی ساده بدون آسیب شناسی زمینه ای داشتند و راضی به عمل با روش جدید بودند، وارد مطالعه شدند. در گروه اول (23 بیمار) با 24 مورد هیدروسل تحت هیدروسلکتومی بسته با استفاده از کاتتر (شنت) که بین زیر جلد اسکروتوم و ساک هیدروسل قرار داده می شد، قرار گرفتند. در گروه دوم (29 بیمار) با 29 مورد هیدروسل تحت هیدروسلکتومی اکسیزیونال قرار گرفتند. نتایج عمل شامل میزان بهبودی، عود و عوارضی مانند عفونت، درد پس از عمل، ادم، هماتوم و آتروفی بیضه در دو گروه مقایسه شد.
    یافته ها
    در گروه یک، 13 مورد (62درصد) بهبودی و 8 مورد (38درصد) عود (شکست درمان) مشاهده شد و در گروه دوم 22 مورد (6/95درصد) بهبودی و یک مورد (4/4درصد) عود وجود داشت. درد پس از عمل در گروه یک در 9 بیمار (9/42درصد) کم، در 11 بیمار (4/52درصد) متوسط و در یک بیمار (7/4درصد) زیاد بود و در گروه دوم درد در همه بیماران (100درصد) زیاد و مستلزم آنالژزیک تزریقی (مخدر) بود. در گروه یک، ادم پس از عمل در 5 بیمار (8/23 درصد) و در گروه دوم در تمام بیماران (100درصد) وجود داشت. هماتوم در 2 بیمار (7/8درصد) گروه دوم ایجاد شد، ولی در هیچ یک از بیماران گروه یک مشاهده نگردید.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که هر چند میزان عود هیدروسلکتومی بسته بیشتر از باز بود، اما عوارض کمتری داشت. می توان این عمل را در بیماران پرخطری که انجام هیدروسلکتومی اکسیزیونال در آنها مقدور نیست، به عنوان روش انتخابی در نظر گرفت.
    کلیدواژگان: هیدروسل، هیدروسلکتومی، هیدروسلکتومی بسته، هیدروسلکتومی اکسیزیونال
  • نرگس بیگم میربهبهانی، آرزو میرفاضلی، محمدرضا ربیعی، وحیده کاظمی نژاد، شهاب الدین توسلی صفحات 56-60
    زمینه و هدف
    شیرخواران پره ترم نسبت به نوزادان ترم دارای ذخیره آهن کمتری هستند. پس از تولد نیز به دلیل افزایش سرعت رشد در این نوزادان، نیاز به آهن افزایش می یابد. این مطالعه به منظور مقایسه اثر شروع زودرس آهن بر اندکس های خونی و بروز کم خونی فقرآهن در نوزادان پره ترم انجام شد.
    روش بررسی
    این کارآزمایی بالینی روی 30 شیرخوار پره ترم 20 روزه مراجعه کننده به 4 مرکز بهداشتی درمانی شهرستان گرگان که تحت تغذیه انحصاری با شیر مادر بودند و بیماری زمینه ای و اختلال رشد نداشتند، طی سال 1384 انجام شد. این شیرخواران به دو گروه 15نفری (مداخله و مقایسه) تقسیم شدند. برای هر شیرخوار پرسشنامه ای حاوی مشخصات فردی تکمیل گردید. گروه مداخله از 20 روزگی روی آهن پروفیلاکسی mg/kg 2 قرارگرفتند. تمامی شیرخواران در دوماهگی از نظر وجود کم خونی فقرآهن بررسی شدند. پس از ورود اطلاعات از طریق نرم افزار SPSS-13 به رایانه، برای سنجش طبیعی بودن آماری نمونه ها از آزمون کلوموگروف و اسمیرنف، جهت مقایسه اندکس های خونی از آزمون آماری تی استیودنت برای نمونه های مستقل، برای مقایسه بروز کم خونی فقرآهن در دو گروه مداخله و مقایسه از آزمون آماری کای اسکوئر و شاخص آماری خطر نسبی (RR) استفاده شد. سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میزان خطر نسبی ابتلاء به کم خونی فقرآهن در گروه مداخله 4/0 برابر گروه مقایسه بود که نشان دهنده اثر پیشگیری کننده قطره آهن در گروه مداخله می باشد](749/1، 091/0=RR، 95 درصد= CI، 4/0=[RR، اما ازنظر آماری این اختلاف بین دو گروه معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که شروع قطره آهن در 20 روزگی در نوزادان نارس در پیشگیری از کم خونی فقرآهن از نظر بالینی موثر بوده است، هرچند این اختلاف از نظر آماری معنی دار نمی باشد.
    کلیدواژگان: نوزاد پره ترم، آهن پروفیلاکسی، کم خونی فقرآهن
  • عبدالصمد مظلومی گاوگانی، محمدحسن حجتی، اردوان فازانچایی، حسن محیط، حشمت الله طاهرخانی، کلایو دیویس صفحات 61-66
    زمینه و هدف
    علی رغم گستره جغرافیایی وسیع در منطقه مدیترانه، لیشمانیا اینفانتوم زایمودم (MON1 LON-49) به عنوان زیمودم غالب در ایجاد بیماری کالاآزار شناخته شده است. هرگونه و استرین از گروه لیشمانیا انتشار جغرافیایی خاص داشته و تمایل به ایجاد بیماری منحصر به فرد با روش درمان متفاوتی دارد. این مطالعه به منظور شناسایی گونه و زیرگونه های انگل های لیشمانیای جدا شده از انسان، مخازن حیوانی و ناقلین براساس پلی مرفیسم آنزیمی درشمال غرب ایران انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی نمونه ها از 12 آسپیره مغز استخوان بیماران مبتلا لیشمانیازیس، 26 آسپیره طحال و کبد سگ و بیش از 100 پشه خاکی در طی سال های 86-1384 از منطقه شمال غرب ایران به دست آمدند. پس از کشت نمونه ها در محیط NNN و α MEM، مقایسه با گونه های مرجع WHO، لیشمانیا (لیشمانیا) دونووانی ((DD8، لیشمانیا (لیشمانیا) اینفانتوم (IPT-1)، لیشمانیا (لیشمانیا) تروپیکا K-27)) و لیشمانیا (لیشمانیا) ماژور(5-ASKH)، با استفاده از الکتروفورز در Starch Gel انجام شد. آنزیم های مطالعه شده ALAT،ASAT،SOD،ES،NH،MPI،GPI،MDH،6PGD،PGM، PEPDوPK بودند.
    یافته ها
    در این مطالعه تنها زایمودم به دست آمده در تمام نمونه های سگی و انسانی و پشه خاکی ها زایمودم MON1 LON-49 بود که متعلق به گونه لیشمانیا (لیشمانیا) اینفانتوم است.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که لیشمانیوز احشایی در شمال غرب ایران از نوع مدیترانه ای است که از پرتغال و مراکش، تا پاکستان در شرق و جمهوری های آسیای مرکزی توسعه پیدا کرده است و نیز سگ های اهلی به عنوان مخازن اصلی انگل لیشمانیوز احشایی از گونه لیشمانیا اینفانتوم (زایمودم MON1) محسوب می شوند.
    کلیدواژگان: لیشمانیا اینفانتوم، ایزوآنزیم الکتروفورز، ایران
  • یوسف یحیی پور، رحیم سوادکوهی، کریم الله حاجیان، سمیه جلیلوند، رسول همکار صفحات 67-70
    زمینه و هدف
    گاستروآنتریت حاد ویروسی یکی از مهم ترین مشکلات بهداشتی و شایع ترین عامل ناخوشی و مرگ و میر کودکان جهان است. این مطالعه با هدف تعیین فراوانی و برخی خصوصیات اپیدمیولوژیک ویروس های روتا، آدنو و آسترو به عنوان مهم ترین عوامل گاستروآنتریت ویروسی در کودکان مبتلا به اسهال حاد مراجعه کننده به بیمارستان کودکان امیرکلا بابل انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی - مقطعی از 208 کودک که با علائم گاستروآنتریت حاد از زمستان 1383 تا پاییز 1384 به بیمارستان کودکان امیرکلا بابل مراجعه کردند، نمونه مدفوع تازه گرفته شد و پرسشنامه ای حاوی اطلاعاتی براساس متغیرهای مورد بررسی تکمیل گردید. نمونه ها با رعایت زنجیره سرد به آزمایشگاه ویروس شناسی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران منتقل و شناسایی آنتی ژن روتا، آدنو و آستروویروس در نمونه های مدفوع با استفاده از کیت الایزا انجام شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS-10 انجام شد. از آزمون کای اسکوئر و تست دقیق فیشر برای تعیین ارتباط احتمالی عفونت این ویروس ها با متغیرهای دموگرافیک استفاده شد.
    یافته ها
    شیوع عفونت روتا، آدنو و آستروویروس به ترتیب در 1/61درصد، 9/2درصد و 4/2درصد کودک شناسایی شد. روتاویروس شایع ترین عامل گاستروآنتریت بود و بیشترین میزان آن در کودکان زیر 2 سال (70درصد) به ویژه در گروه سنی 12-6 ماه (8/29درصد) مشاهده شد (05/0P<). تمامی این کودکان مبتلا به اسهال بودند و تهوع و استفراغ (7/51درصد) و تب (1/55درصد) شایع ترین علائم بود. همچنین شیوع عفونت روتاویروس در فصل زمستان (5/67 درصد) بیشتر از سایر فصول سال بود که این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود (05/0P<). تفاوت معنی دار آماری بین عفونت ویروسی و جنسیت بیماران مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    روتاویروس عامل اصلی گاستروآنتریت حاد کودکان به ویژه اسهال زمستانی در کودکان زیر 2 سال در بیمارستان امیرکلا بابل بود. وفور بالای آن فراهم نمودن واکسن مناسبی برای ایمن سازی کودکان موردنظر را ایجاب می کند.
    کلیدواژگان: روتاویروس، گاستروآنتریت، آدنوویروس، آستروویروس
  • چکیده مقالات به زبان انگلیسی
    صفحات 71-83
|
  • Ali Rashidy-Pour, Abbas Ali Vafaei, Ehsan Hesami, Abbas Ali Taherian Pages 5-11
    Background and Objective
    Many evidence indicated that action of glucocorticoid receptors can modulate anxiety behaviors and these effects probably mediated by nitric oxide (NO) system. Thus, in this study, we investigated interaction between corticosterone and NO on anxiety behaviors in mice in elevated plus maze (EPM).
    Materials and Methods
    In this experimental study male albino mice (25-30 g) were used. A standard EPM was used to determine anxiety behaviors. Two behavioral measures were used that include of the percentage of time spent in the open arms and the ratio of open arm entries to total entries during 5 min. Animals received IP injection of L-Name 30 mg/kg as an inhibitor or L-Arginine 50 mg/kg as a synthesis of NO or saline 60 min and corticosterone (1, 2.5, 5 mg/kg) 30 min before of evaluation.
    Results
    Analysis of data indicated that corticosterone at doses of 1 and 2.5, but not 5 mg/kg significantly reduced anxiety behavior in mice (P<0.05). Also pretreatment of L-Name potentiate but injection of L-Arginine had inhibition of corticosterone effects (P<0.05).
    Conclusion
    This study revealed that glucocorticoid induces anxiolytic effects and these effects probably potentiate by NO inhibitor and reduced by NO synthesis. Therefore, it seems that there are interaction between of glucocorticoid and NO system for control of anxiety behaviors.
    Keywords: Anxiety, Glucocorticoids, Elevated plus maze, NO, L, Name, L, Arginine, Mice
  • Mokhtar Jafarpur, Hasan Mofidpur, Ali Reza Ebrahimzadeh Pages 12-15
    Background and Objective
    Destructive effects of ethanol consumption have been confirmed on several organs of the body. Nevertheless, classic research which has been done on kidney in this field had less attention. The aim of this study was to evaluate of ethanol effects on light microscopic structure of Mice kidneys.
    Materials and Methods
    In this experimental study, Balb/c strain mice, equally 40 males and females, weighing 30-35 grams were divided in two equal experimental and control groups randomly. The Mice in control and expermented groups further divided in two sub groups. One sub group received 1mg/gr body weight daily of ethanol for one month, intraperitoneally and other sub group received 1mg/gr body weight of ethanol for two months, intraperitoneally. Control groups divided in two sub groups and Mice received daily salin with same volume as experimental groups. Then, the Mice have been anesthetized and sacrificed and then, subsequently kidneys were removed. Routine histological methods and Hematoxylin and Eosin staining were done. Slides were observed by light microscope.
    Results
    In experimental group, Mice which received ethanol for one month, interstitial bleeding and inflammatory cells infiltration in cortical zone of kidney was observed. In Mice which received ethanol for two months, we observed massive and concentrated lymphoblastic infiltration, especially on deep medulla around the blood vessels with extending to calyxes and pelvis of the kidney. No histological changes were observed in control groups.
    Conclusion
    This study showed that the intraperitoneal injection of ethanol cause progressive destruction effects on cortex and medulla of the kidney. These effects depend on duration of ethanol consumption.
    Keywords: Ethanol, Kidney, Abnormal changes, Histology
  • Alireza Sarkaki, Khalil Saadipour, Mohammad Kazem Gharib Naseri, Mohammad Badavi Pages 16-20
    Background and Objective
    Addiction to opiates such as morphine is one of major public health problems. It has been shown that in addicted animals, administration of antioxidant agents such as vitamin C can reduce the withdrawal symptoms (WDS). The aim of this study was to evaluate the preventional effect of grapefruit juice (Citrus Paradisi Macf.) on withdrawal symptoms in rats.
    Materials and Methods
    In this experimental study, Sixteen male Wistar rats (250-300g) randomly divided into two groups (n=8). All animals were addicted by intraperitoneal (i.p) injection of morphine (the 1-3 days: 10 mg/kg, the 4-6 days: 20 mg/kg and the 7-9 days 40 mg/kg daily) for 9 days. The first group received 2 ml Citrus Paradisi Macf. orally 1 hour before morphine administration. The sham group received 2 ml of normal saline. Naloxone (10mg/kg, s.c) was administrated 45 minutes after of an additional dose of morphine (40 mg/kg) in the tenth day for withdrawal symptoms inducing. Then withdrawal symptoms such as frequency of wet-dog shaking, teeth chattering, defecation and penis licking were evaluated for 30 minutes.
    Results
    All withdrawal symptoms including frequency of wet-dog shaking, teeth chattering, defecation and penis licking were reduced in the Citrus Paradisi Macf. group in comparison with the sham group significantly (p<0.05).
    Conclusion
    Our results showed that presumably antioxidant activity of Citrus Paradisi Macf. can reduce withdrawal symptoms. Although the exact mechanisms of its effect in brain need to be elucidate.
    Keywords: Grapefruit juice, Morphine, Withdrawal symptoms, Rat
  • Mehrdad Jahanshahi, Yousef Sadeghi, Ahmad Hoseini, Naser Naghdi Pages 21-25
    Background and Objective
    In addition to pyramidal neurons and interneurons, the hippocampus contains Astrocytes that play important roles in regulating ion flux currents, energy production, neurotransmitter release and memory. Learning needs some instrument for information storage and information maintenances mechanisms resemble to memory. The aim of this study was determination of spatial memory effect on the number of astrocytes in rat’s hippocampus.
    Materials and Methods
    In this experimental study, with usage of Morris Water Maze and Reference memory technique, we used 10 male albino wistar rats. 5 rats were in control group and 5 rats in Reference memory group. After histological preparation, the slides were stained with PTAH staining for showing the Astrocytes.
    Results
    The findings of this study showed significant difference in astrocytes number in CA1, CA2 and CA3 area of hippocampus between control and reference memory group. The mean and SD of astrocytes in CA1, CA2 and CA3 of reference memory group were 118.57±25.29, 58.91±23.59 and 116.6±31.14, that they are more than control group with 49±17.29 in CA1, 48.8±25.21 in CA2 and 41.95±11.22 in CA3.
    Conclusion
    We concluded that the number of astrocytes increased due to spatial learning (e.g. reference memory method).
    Keywords: Hippocampus, Astrocytes, Reference memory, Spatial learning
  • Abolghasem Ajami, Araz Mohammad Merabei, Farsheideh Abedian, Roya Ghavami Pages 26-30
    Background and Objective
    Although many experimental studies provide convincing evidence, that type II immunity is protective against helminthes, recent data in mice reveal that Th1 are also important in some cestods like Hymenolepis nana. To reveal the role of Th1 and Th2 lymphocyte in immunity against H.nana, the levele of IL12, IFNγ, IL5, IL13 was determined in serum of human infected with H.nana.
    Materials and Methods
    In a case control study in 2006 in Mazandaran Medical Sciences university a total of 31 patients (case) with H.nana infection and 30 clinical healthy people (control) were included in this study. Measurment of IL12, IFNγ, IL13 and IL5 in serum samples were performed by solid-phase sandwich enzyme linked immunosorbant assay. Differential leukocyte count also was done. T test, mannwhitney test and wilcoxan W test were used for data analysis.
    Results
    The mean concentration of IFNγ, IL13, IL12, IL5 in the sera of patient with H.nana infection were higher than control group, but only the difference between concentration of IFNγ (P<0.05) and IL13 (P<0.05) in two groups were significant. There was an increase in percentage of monocytes, Eosinophils and lymphocytes in patient when compared to the control group, but this increase was not significant.
    Conclusion
    Results form the present study are in agreement with experimental study in that both Th1 and Th2 responses occurs in H.nana infection.
    Keywords: Hymenolepis nana, Cytokines, Infection
  • Gholam Reza Talei, Mohammad Hadi Meshkatalsadat, Seyede Zahra Mosavi Pages 31-35
    Background and Objective
    There is an increasing interests in substitution of natural products for synthetic chemicals in drugs and foodstuff. Reports of antibiotic resistant bacteria and side effects of chemical food preservatives suspected to be carcinogenic have drawn attention towards application of herbal and natural substances. Towards this end, edible plants are more safe and therefor have priority for investigation. In this study, antibacterial activities of six medicinal plants including Thymus (T.) eriocalyx and T. persicus, Allium (A.) haementhaides, Fumaria (F.) parviflora Lam, Buxus (B.) hyrecana pojark, and Tragopon (Tr.) carcifolus Lorestan province in Iran were examined.
    Materials and Methods
    In this study, flowers and leaves from T.persicus, T. eriocalyx, and leaves from other plants were collected from Zagros highlands, dried and soaked in hexan for 48. The solvent was separated then evaporated under reduced pressure. The concentrated extracts were shaken and foze at -10°C. Then it was centrifuged and the solvent was evaporated. The extracts were finally resuspended in sterile PBS containing DMSO. Antibacterial activities were examined by disk diffusion and broth microdillution technique, using standard (ATCC) gram positive and negative bacteria and standard (Muller Hinton agar and broth or Isosensitest agar) media in order to determine Minimum Inhibitory (MIC) or Bactericidal (MBC) concentration.
    Results
    Strong antibacterial activities were observed against both gram positive and negative bacteria including E.coli, S. aureous and P. aeroginosa by T.eriocalyx and F. parviflora. Also B. hyrecana pojark showed antibacterial activity against S. aureus at a concentration of MIC=320 µg/ml and MBC=80 µg/ml.
    Conclusion
    This study showed that T.eriocalyx, F. parviflora and B. hyrecana pojark have antibacterial effects in vitro. Therefore it is suggested the application of these extract in medicine and food industings could be helpful.
    Keywords: Antibacterial, Medicinal plants, Thymus eriocalyx
  • Akram Shafiei Pages 36-40
    Background and Objective
    Pyelonephritis is one of the common disease during pregnancy. The aim of this study was assess the effect of cefteriaxone therapy versus cefteriaxone therapy in acute pyelonephritis in patients admitted in high risk pregnancy ward in Fatemieh hospital.
    Materials and Methods
    This is a clinical trail study in pregnant patients with acute pyelonephritis that selected randomized in two therapeutic group. In one group 2 gr cefazoline was injected per 6 hrs and in another group 1 grcefteriaxone injected daily. the treatment continued until disappear of clinical symptoms and if the symptoms still persisted, after 72 hrs, the second line (Gentamycine) be added and then two groups for 7-10 days discharged with oral antibiotic, which determined by antibiogram. The patients were recommended to return during one week to 10 days after end of the period of treatment, to follow and doing urinary analysis and urine culture.
    Results
    Cure in cefazoline group was 86.7% and recurrence was 13.3% and cure in cefteriaxone group was 83.3% and recurrence was 16.7%. There was not any significant differences between two group.
    Conclusion
    This study showed that, the effect of cefteriaxone is the same as cefazoline in acute pyelonephritis in pregnancy.
    Keywords: Pyelonephritis, Cefteriaxone, Cefazoline
  • Mohammad Dehghan, Naser Behnampour, Nazila Alborzi Pages 41-45
    Background and Objective
    Pityriasis rosea is an acute inflammatory dermatosis with an unknown cause. Although it is a self limitted disorder and has no chronic side effects (nevertheless it will take between 3-6 weeks) but it may continue for two months. In order to shorten pityriasis rosea course and remove itching and skin lesions, it is advisable to cure the disease with an appropriate drug. Based on the above, the present study was performed to investigate efficacy of Erythromycin in comparison with placebo and improve this disease period.
    Materials and Methods
    A randomized double blind clinical trail was carried out on typical pityriasis rosea patients who had referred to 5th Azar clinic Gorgan-Iran during December 2004-May 2005. 46 patients were selected and randomly divided into two groups (23 patients in each one). Since it was a double blind study, treatment for two weeks was prescribed then the cure rate was measured during second, fourth and sixth week. In case group, Erythromycin 1gr/day was prescribed and continued for two weeks. In the other group only placebo was prescribed. Statistical analysis: Pearson chi-square analysis with 2- sided p value was applied to compare the distribution of pityriasis rosea between patients by using Sspss-11.5 software Regard to the kind of study and qualitative attribute, we used comparison between ratios in order to analyze them. Meaningful level for these tests was α=0.05.
    Results
    Even though we gained good results in case group during second, fourth and sixth week after treatment, but there was no significant difference between these two groups at α=0.05.
    Conclusion
    This investigation shows that Erythromycin has little effect on pityriasis rosea period. Therefore we suggest complementary study with larger samples in future.
    Keywords: Pityriasis rosea, Erythromycin
  • Hamid Reza Tajari, Behrooz Gazimogadam, Mohammad Reza Rabie, Arshia Ghanami Pages 46-49
    Background and Objective
    Standard treatment in renal colic is established with narcotics. NSAIDS are alternative choices. Several studies are done on various treatments. This study was done to evaluate the effect of intranasal Desmopressin alone and in combination with parenteral Pethidine in relief of renal colic pain.
    Materials and Methods
    In this clinical trial study, 150 patients with renal colic were recruited in: Group one received 40 micrograms intranasal desmopressin, group two 25 miligrams intravenous pethidine and in group 3 both drugs were administered. VAS method was used to measure the intensity of pain in first minute and at 10, 20 and 30 minutes after administration. Kruskal-Walis and ANOVA were used to compare the pain severity between groups.
    Results
    Pain intensity had significant decrease after 10, 20 and 30 minutes in all groups (P<0.05). Group 3 showed maximum decrease after 30 minutes.
    Conclusion
    This study determined that combined administration of desmopressin and pethidine can significantly decrease in renal colic intensity. We suggest the use of desmopressin, in combination with other medicines as a supportive and effective treatment in renal colic patients.
    Keywords: Desmopressin, Pethidine, Renal colic, combination therapy, Efficacy
  • Mohammad Reza Darabi, Ali Ahaniyan Pages 50-55
    Background and Objective
    Hydrocele is fluid accumulation between the two layers of tunica vaginalis which commonly seen in male patients. Hydrocele is divided as communicating and non communicating categories. There are different methods for treatment of adult non communicating hydrocele which principally consist of aspiration and sclerotherapy, and various surgical techniques. The aim of this study is to evaluate outcomes and complications of a new closed hydrocelectomy technique and comparison with excisional hydrocelectomy procedures.
    Materials and Methods
    In this clinical trial study, we divided all adult patients who refered for surgery of non communicating hydrocele to Imam Reza and Qaem hospital in Mashhad-Iran into two groups during 2004 to 2006. The inclusion criterion was simple non communicating hydrocele without any underlying pathology in adult patients who agreed with this new technique. In the first group (Group I) 23 patients with 24 hydroceles underwent closed hydrocelectomy using a catheter (shunt) between scrotal subcutaneous tissue and the hydrocele sac. In the second group (group II) 29 patients with 29 hydroceles underwent excisional hydrocelectomy. Follow up was possible in 21 cases of group I and 23 cases of group II. The outcomes of both procedures including cure rate, recurrence and complications such as infection, post operative pain, edema, hematoma, and testicular atrophy were compared in Two groups.
    Results
    In group I, 13 cases (62%) were cured but 8 cases (38%) experienced recurrence (treatment failure). In group II, 22 patients (95.6%) were cured but one patient (4.4%) had recurrence. Post operative pain in group I was mild in 9 patients (42.9%), morderate in 11 patients (52.4%) and severe in one patient (4.7%). But in group II all patients (100%) experienced severe pain requiring parentral analgesics (opioids). Hematoma was occured in 2patients (8.7%) in group II but in none patients in group I. No patients in any groups developed infection or testicular atrophy.
    Conclusion
    This study showed that although recurrence rate of closed hydrocelectomy is more frequent but its complications are less than open procedures. In patients with high surgical risks in whom excisional hydrocelectomy is less preferable, this closed hydrocelectomy technique may be the technique of choice.
    Keywords: Hydrocele, Hydrocelectomy, Closed hydrocelectomy, Excisional hydrocelectomy
  • Narges Bigom Mirbehbahani, Arezoo Mirfazeli, Mohammad Reza Rabiee, Vahide Kazeminejad, Shahabedin Tavasoli Pages 56-60
    Background and Objective
    Preterm infants have less iron storage compared with the term one. Due to rapid growth they need more iron during infancy. This study was designed to evaluate the effect of early iron supplementation on hematologic indices and incidence of iron deficiency anemia in preterm infants.
    Materials and Methods
    This experimental study was done on 20-days-old preterm breast-feed infants referred to the Gorgan-North of Iran primary health care services for vaccination, without any underline disease or growth retardation during 2005. They were divided to two groups (n=15 in each) and a questionnaire was completed for each case. Iron drop (2mg/kg) was given in the interventional group. Iron deficiency anemia was assesed in all sample T-student test and chi-square were used to analyze the independent variables and comparing the hematologic indices, after entering in SPSS-13 software and testing the normal distribution with komologrof-smearnoff test. Relative risk index (RR) was used to compare the two groups.
    Results
    The relative risk of iron deficiency anemia in the interventional group was 0.4 folds [RR=0.4,CI %95 for RR=(0.091,1.749)]. No significant difference was seen between the two groups.
    Conclusion
    The finding of this study showed that iron drop supplementation for preterm infant prevent the iron defeciency anemia, although this observation was not significant.
    Keywords: Preterm labor, Prophylactic iron, Iron deficiency anemia
  • Abdolsamad Mazloumi Gavgani, Mohammad Hasan Hodjati, Ardavan Ghazanchaei, Hasan Mohit, Heshmatollah Taherkhani, Clive Davies Pages 61-66
    Background and Objective
    Despite their very wide geographical distribution in the Mediterranean region, most Leishmania infantum strains belong to zymodeme MON-1. As different Leishmania species are known to cause different clinical symptoms and may require different treatment protocols, therefore this study was done to identify and characterize the leishmania agents causing visceral, Leishmaniasis (VL) in humans, reservoirs and vectors in the north-west of Iran by Isoenzyme analyses.
    Materials and Methods
    In this descriptive and cross sectional study, The samples collected from 12 VL confirmed patients (bone marrow aspirates), 26 dogs (spleen and hepatic aspirates) and more than 100 sand flies from northwest of Iran between 2005 and 2006. All aspirated material from human, canine and sandflies demostrated growth of Leishmania parasite in NNN and αMEM media. The above species compared with WHO reference strains, Leishmania (Leishmania) donovani (DD8), L (L) infantum (IPT-1), L (L) tropica (K-27), and L(L) major (5-ASKH), using thin layer starch gel electrophoresis. The enzymes investigated in this study were ALAT, ASAT, SOD, ES,NH, MPI, GPI, MDH, 6PGD, PGM, PEPD, and PDK.
    Results
    In this study L.infuntum. MON-1 was the only zymodeme present in all samples of dogs and human sandflies.
    Conclusion
    We concluded that the visceral Leishmania (VL) focus in northwest of Iran is evidently Mediterranean type, which extends from Portugal and Morocco to Pakistan and the Central Asia and domestic doges act as the reservoir host in northwest of Iran, where the complete life cycle of zymodeme MON-1 has been identified.
    Keywords: Leishmania infantum, Isoenzyme electrophoresis, Iran
  • Yousef Yahyapour, Rahim Savadkoohi, Karim-Allah Hajian, Somayyeh Jalilvand, Rasool Hamkar Pages 67-70
    Background and Objective
    Viral gastroenteritis is associated with significant cause of morbidity and is a common cause of hospitalization in worldwide. This study was performed to assess the role of rota, adeno and astroviruses in children presenting with acute diarrhea in the main Children's Medical Hospital in Babol-Iran.
    Materials and Methods
    Stool specimens from 208 children suffering from diarrhea were tested for the presence of rota, adeno and astroviruses by ELISA test during Winter 2004 to Autumn 2005. Data were then analyzed by the Chi-square and Fisher exact test with SPSS-10 software.
    Results
    Rota, adeno and astrovirus antigens were detected in 61.1%, 2.9% and 2.4% of patients. Infants between 6 and 12 months of age were most frequently affected with rotavirus (29.8%), (p<0.05). Rotavirus infection was significantly less frequent in summer and spring than winter and autumn (p<0.05). Fever and vomiting were present in 55.1% and 51.7% of children, respectively. There was not significant correlation between rotavirus infection and gender of patients.
    Conclusion
    This study showed that rotavirus can be regarded as a major etiologic agent of winter acute diarrhea in children under 2-years old in Babol. Therefore, it is suggested to provide proper vaccination to immunize the children.
    Keywords: Rotavirus, Gastroenteritis, Adenovirus, Astrovirus