فهرست مطالب

نشریه علوم آب و خاک (علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی)
سال ششم شماره 4 (پیاپی 22، زمستان 1381)

  • تاریخ انتشار: 1381/10/11
  • تعداد عناوین: 20
|
  • محمدرحیم بهره مند، مجیدافیونی، محمدعلی حاج عباسی، یحیی رضایی نژاد صفحه 1

    در این پژوهش اثر لجن فاضلاب بر ویژگی های فیزیکی خاک، و هم چنین اثر گذشت زمان پس از افزودن لجن فاضلاب به خاک بر این ویژگی ها بررسی گردید. چهار سطح لجن فاضلاب (صفر، 25، 50 و 100 تن در هکتار) در چارچوب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به خاک افزوده و تا عمق 20 سانتی متری مخلوط شد. خاک مورد آزمایش جزو فامیل فاین- لومی، میکسد، ترمیک هاپل آرجید است. پس از افزودن لجن فاضلاب، گندم کشت شد و 23، 85، 148 و 221 روز بعد از افزودن لجن فاضلاب ویژگی های فیزیکی خاک شامل پایداری خاک دانه ها، جرم مخصوص ظاهری، هدایت هیدرولیکی اشباع، نفوذپذیری، درصد رطوبت در 3/1 و 15 بار و آب قابل استفاده گیاه در خاک اندازه گیری گردید. لجن فاضلاب در خاک باعث افزایش معنی دار پایداری خاک دانه ها، هدایت هیدرولیکی اشباع، سرعت نفوذ نهایی، درصد رطوبت در 3/1 و 15 بار و آب قابل استفاده گیاه در خاک و کاهش معنی دار جرم مخصوص ظاهری آن گردید. برای خواص فیزیکی اندازه گیری شده، بهترین نتایج در تیمار 100 تن در هکتار مشاهده شد. گذشت زمان پس از افزودن لجن فاضلاب به خاک باعث شد که کمیت این ویژگی ها در تمام تیمارها به سوی مقدار شاهد میل کند. ولی حتی 221 روز پس از افزودن لجن فاضلاب به خاک در تیمارهای 50 و 100 تن در هکتار، ویژگی های فیزیکی تفاوت معنی دار با شاهد داشتند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که افزودن لجن فاضلاب به خاک اثر مطلوبی بر ویژگی های فیزیکی آن دارد، و این موضوع مخصوصا در مورد افزایش آب قابل استفاده گیاه و نفوذپذیری خاک در مناطق مرکزی ایران که با کمبود آب روبه رو هستند، بسیار اهمیت دارد.

    کلیدواژگان: هدایت هیدرولیکی، آب قابل جذب، نفوذپذیری، جرم مخصوص ظاهری، لجن فاضلاب
  • محمد جواد منعم، محمدرضا علیرضایی، ابراهیم صالحی صفحه 11

    بررسی های به عمل آمده نشان داده است که عملکرد شبکه های آبیاری به دلایل مختلف کمتر از حد انتظار است، که ضرورت توجه به ارتقای عملکرد این شبکه ها را گوشزد می کند. نخستین گام برای بهبود عملکرد شبکه های آبیاری، ارزیابی وضع موجود آنهاست. روش های ارائه شده برای ارزیابی عملکرد شبکه های آبیاری یا مانند روش های تجزیه و تحلیل تشخیصی (DA)، ارزیابی سریع (RA)، و ارزیابی چارچوبی (FA) نظری و غیر کمی هستند، و یا مانند روش های کلاسیک اگر شاخص های کمی ارائه می کنند استاندارهایی برای عملکرد به دست نمی دهند. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها (DEA)، که یک روش تحلیل کمی بوده و استانداردهای واقع بینانه عملکرد را ارائه می کند، هشت شبکه آبیاری کشور ارزیابی و کارایی آنها تعیین شده است. با توجه به شمار واحدهای ارزیابی شده در مقایسه با شمار نهاده ها و ستاده ها و بازده به مقیاس واحدهای مربوطه، مدل مناسب DEA برای ارزیابی عملکرد شبکه های آبیاری انتخاب شد. با معرفی شاخص های مختلف فنی و مدیریتی به صورت نهاده و ستاده، ارزیابی مجموعه کل سیستم شبکه و شرکت های بهره برداری به تفکیک فراهم گردید. نتایج به دست آمده گویای آن است که شبکه آبیاری زاینده رود و شرکت میراب زاینده رود از میان هشت شبکه و شرکت مورد بررسی، بیشترین کارایی را دارند، و سیستم های آبیاری میناب و ورامین از هر دو جنبه شبکه و شرکت ناکارا هستند. شبکه های آبیاری گلستان و بهبهان کارا و شرکت های بهره برداری آنها ناکارا هستند. شبکه های آبیاری گرمسار، قزوین، و مغان و شرکت های بهره برداری آنها اگرچه ناکارا نیستند ولی دارای پتانسیل بهبود می باشند. در مجموع، با توجه به توانمندی روش DEA در ارزیابی عملکرد و تعیین استانداردهای واقع بینانه و ارائه راهکارهای مناسب بهبود عملکرد، می توان این روش را به عنوان یک روش کارآمد، که محدودیت روش های موجود را ندارد، با موفقیت در امر ارزیابی و بهبود عملکرد شبکه های آبیاری به کار برد.

    کلیدواژگان: ارزیابی عملکرد، شبکه های آبیاری، تحلیل پوششی داده ها
  • محمود شفاعی بجستان، محمد سلیمی گل شیخی صفحه 27

    در دهه اخیر پژوهش های بسیاری درباره اثر ریشه گیاهان مختلف بر ویژگی های مکانیکی خاک، به ویژه مقاومت برشی انجام و روش های گوناگونی برای سنجش میزان افزایش مقاومت برشی خاک ارائه شده است، که از آن جمله می توان به آزمایش برش بلوک های خاک و ریشه در محل اشاره نمود. در پژوهش حاضر با استفاده از این روش به منظور تعیین اثر ریشه درختان پده و گز در افزایش مقاومت برشی خاک، آزمایش هایی در منطقه ملاثانی در ساحل کارون انجام گرفت. بدین منظور یک دستگاه هیدرولیکی برای اندازه گیری نیروی مورد نیاز در برش بلوک های خاکی طراحی و ساخته شد. سپس در بازه مورد نظر 12 آزمایش برش شامل 4 آزمایش روی بلوک های خاکی بدون ریشه به عنوان شاهد، 4 آزمایش روی بلوک های با ریشه درخت گز، و 4 آزمایش با بلوک های ریشه درخت پده انجام گرفت. نتایج نشان داد که ریشه درختان گز و پده باعث افزایش 20-66 درصد مقاومت برشی خاک می گردد، و در عمق های کم میزان این افزایش برای درختان گز به علت تراکم ریشه بیشتر، بیش از درختان پده بوده است.

    کلیدواژگان: بیوتکنیک، برش در محل، بلوک های خاک و ریشه، دستگاه مقاومت برشی خاک، پایداری سواحل کارون
  • احمد رضوانفر، هادی ویسی صفحه 41

    افزایش تولیدات دامی و مدرنیزه کردن دام پروری در ایران، نیازمند انتقال آخرین اطلاعات و دانش پرورش دام و شیوه های نوین مدیریتی در میان کشاورزان از طریق کانال های ارتباطی و منابع مختلف است. فرموله کردن یک راهکار ارتباطی موثر با هدف پیشرفت و توسعه دام پروری، نیازمند شناخت کامل رفتار ارتباطی کشاورزان است. استان آذربایجان شرقی به منظور بررسی رفتار ارتباطی کشاورزان انتخاب شد. در پژوهش حاضر، این که کشاورزان به چه مقدار و با استفاده از چه کانال ها و منابعی اطلاعات درباره فناوری های دام پروری را دریافت می دارند و به چه میزان و با استفاده از چه کانال ها و منابعی با عاملین انتقال فناوری (مروجین) به منظور کسب اطلاعات در خصوص فناوری های دام پروری ارتباط برقرار می کنند، بررسی گردید. برای مطالعه رفتار ارتباطی کشاورزان، یک نمونه 154 نفری از کشاورزان هشت روستا (چهار روستا از مناطق دشت های مرتفع و چهار روستا از مناطق دشت های پست) با بهره گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی دو مرحله ای انتخاب شد. گردآوری داده ها با کمک پرسش نامه از پیش آزمون شده انجام گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل آماری، معیارهایی همچون فراوانی ها بر حسب تعداد و درصد، و نیز میانگین و ضرایب هم بستگی به کار رفت و تجزیه رگرسیون چندگانه انجام شد. طبق یافته های این پژوهش، بیشتر کشاورزان (98%) از نظر مقدار اطلاعات کسب شده (درونداد اطلاعات) در سطح پایین طبقه بندی شدند. مقدار اطلاعات به دست آمده (درونداد اطلاعات) به طور معنی داری در سطح احتمال یک درصد دارای هم بستگی مثبت با متغیرهای ارتباطی شامل میزان اطلاعات دام پروری و پذیرش فناوری ها (برونداد اطلاعات)، ارتباط درون سیستمی کشاورزان، ارتباط کشاورز-پژوهنده، ارتباط کشاورز-مروج و دیگر متغیرهای اجتماعی-اقتصادی نظیر سطح تحصیلات، وضعیت تحصیلی خانواده و قابلیت دست رسی به امکانات تولیدی بود.

    کلیدواژگان: کانال های ارتباطی، منابع ارتباطی، مقدار اطلاعات، درونداد اطلاعات، ارتباط بین سیستمی
  • غلامرضا پزشکی راد، محمد مسائلی صفحه 53

    این پژوهش به روش توصیفی-هم بستگی، برای بررسی برخی عوامل اقتصادی موثر بر کشاورزان استان اصفهان در پذیرش مبارزه تلفیقی کنترل کرم ساقه خوار برنج (Chilo suppressalis) انجام گرفت. جامعه آماری کلیه برنج کاران شهرستان لنجان و مبارکه (6000=N) را در بر می گیرد که در سال 1379 در روستاهای آنان طرح مبارزه بیولوژیک علیه کرم ساقه خوار برنج انجام شد. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایو به صورت تصادفی برداشته شد و تعداد 361 نفر (361=n) انتخاب شدند. سپس پرسش نامه ای با 17 سوال بسته و در سه بخش طراحی گردید. روایی محتوایی و ظاهری ابزار پژوهش از طریق اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی در دانشگاه تربیت مدرس، و متخصصین و کارشناسان سازمان کشاورزی استان اصفهان به دست آمد. آزمون مقدماتی و اعتبار پرسش نامه از طریق تکمیل 30 پرسش نامه به وسیله برنج کاران در یکی از روستاهای خارج از نمونه آماری به عمل آمد، و ضریب اطمینان آلفای کرونباخ 83%=α است. تجزیه و تحلیل آزمون های استفاده شده، اعم از توصیفی و استنباطی، به طور عمده از طریق آزمون های مقایسه میانگین و ضریب هم بستگی انجام شد. نتایج قابل توجه این پژوهش نشان می دهد که در مجموع میزان پذیرش مبارزه تلفیقی در میان برنج کاران استان اصفهان در حد متوسط است. متغیرهای وسعت کل اراضی، میانگین اندازه مزارع کشاورزی، میزان زمین های زیر کشت در این سال، وسعت کشت برنج، میزان عملکرد برنج، میزان مشارکت افراد خانواده در امور کشاورزان، میزان دست رسی به نهاده های کشاورزی و میزان دست رسی به منابع مالی، با متغیر پذیرش هم بستگی معنی دار مثبت دارند. هم چنین، مشخص شد که میان نظام بهره برداری و پذیرش مبارزه تلفیقی، هم بستگی معنی داری وجود دارد. به طوری که میزان پذیرش در نظام بهره برداری سهم بری به طور معنی داری بیشتر از نظام های بهره برداری مالکیت شخصی و مزدبگیر است. در زمینه رابطه تعداد قطعات زراعی با میزان پذیرش، مشخص شد که بهره بردارانی که تعداد قطعات زمین آنها 4-6 قطعه است بیشترین پذیرش را داشته اند.

    کلیدواژگان: کشاورزی پایدار، مبارزه تلفیقی، کنترل بیولوژیک، فرایند پذیرش، کرم ساقه خوار برنج، عوامل اقتصادی
  • محمد سیاری، مجید راحمی صفحه 67

    سیب گلدن دلیشس با غلظت های کلرید کلسیم صفر، 4 و 6 درصد به مدت نیم دقیقه به روش نفوذ در خلا (250 میلی متر جیوه) و گرمای 38 درجه سانتی گراد در سه سطح صفر، 48 و 72 ساعت تیمار شد. سپس میوه های تیمار شده به مدت 5/2 و 5 ماه در دمای صفر درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 85-90 درصد، و پس از خروج از سردخانه به مدت یک هفته در دمای 20 درجه سانتی گراد نگهداری گردید. نتایج نشان داد که کلرید کلسیم 4 و 6 درصد به طور معنی داری باعث افزایش غلظت کلسیم گوشت میوه پس از 5/2 و 5 ماه در دمای صفر درجه شد. با افزایش میزان کلسیم گوشت میوه، سفتی بافت میوه نیز افزایش پیدا کرد، به طوری که بین غلظت کلسیم و سفتی گوشت میوه پس از 5/2 و 5 ماه به ترتیب ضریب رگرسیون 77/r2= 0 و 83/r2=0 به دست آمد. گرمادهی به مدت 48 و 72 ساعت باعث افزایش سفتی میوه نسبت به شاهد گردید. کلرید کلسیم 4 و 6 درصد همراه با گرمادهی به مدت 48 ساعت پس از 5/2 و 5 ماه نگهداری در دمای صفر درجه سانتی گراد و در طول یک هفته نگهداری در دمای 20 درجه سانتی گراد پس از خروج از سردخانه، سفتی گوشت میوه را به طور معنی داری افزایش داد. با افزایش غلظت کلرید کلسیم میزان از هم پاشیدگی میوه سیب کاهش یافت. در آزمایش دوم میوه های تیمار شده با کلرید کلسیم صفر، 4 و 6 درصد به روش نفوذ در خلا و پرمنگنات پتاسیم صفر، 10 و 20 گرم در هر کیسه به مدت 2 و 4 ماه همچون آزمایش قبل در سردخانه نگهداری شد. پرمنگنات پتاسیم به تنهایی سفتی بافت میوه را به طور معنی داری افزایش داد، ولی در تیمارهایی که همراه با کلرید کلسیم به کار رفته بود تاثیر معنی داری بر سفتی گوشت میوه نداشت.

    کلیدواژگان: کلرید کلسیم، نفوذ در خلاء سفتی گوشت میوه، گرمادهی
  • محمود شعبانپور شهرستانی، مجید افیونی، سید فرهاد موسوی صفحه 79

    انتقال برماید (به عنوان ردیاب) در مزرعه زیر سه کشت ذرت، گندم و یونجه، با یک شاهد در سه تکرار و با طرح بلوک های کامل تصادفی در دو سال پی در پی بررسی گردید. مقدار 300 کیلوگرم در هکتار برماید خالص به صورت برماید پتاسیم در آب حل و به صورت یک نواخت همراه با 15 میلی متر آبیاری بارانی به سطح کرت های آزمایشی افزوده شد. آب شویی در سال اول در هشت مرحله، و در هر مرحله با 85 میلی متر آب به صورت غرقابی انجام گرفت. در سال دوم ردیاب مانند سال اول به خاک افزوده شد، و آب شویی در 9 مرحله و در هر مرحله با 100 میلی متر آب انجام گرفت. نمونه برداری به وسیله آگر از عمق های 0-30، 30-60، 60-90 و 90-120 سانتی متر، چند روز پس از هر مرحله آب شویی انجام شد. غلظت برماید در نمونه های خاک به وسیله الکترود انتخاب گر اندازه گیری شد. تغییرات رطوبت خاک با استفاده از نوترون متر اندازه گیری، و پس از محاسبه تبخیر واقعی از سطح خاک در هر مرحله آب شویی، مقدار آب خالص افزوده شده به کرت ها در هر مرحله نمونه برداری محاسبه گردید. از برنامه CXTFIT و مدل انتقال منطقه ای (RSM) برای مدل سازی حرکت برماید استفاده شد. نتایج نشان داد که تاثیر پراکنش پذیری در فرایند حرکت نسبت به سرعت جریان بسیار کمتر است، و غالبا می توان از تاثیر آن در حرکت چشم پوشی کرد. سرعت جریان در تیمارهای ذرت، گندم و یونجه در سال دوم به ترتیب 54/1، 86/1 و 21/2 برابر تیمارهای شاهد بود. پراکنش پذیری نیز در تیمارهای یونجه و ذرت در سال دوم به ترتیب 3/4 و 3/5 برابر تیمارهای شاهد بود. افزایش سرعت جریان و پراکنش پذیری گویای افزایش جریان های ترجیحی در تیمارهای زیر کشت در سال دوم است، که می تواند در اثر ریشه های عمیق و پیوسته گیاهان و تاثیر ریشه های پوسیده گیاهان سال اول باشد. برماید آب شویی شده از لایه 50 سانتی متری خاک، پس از افزودن 25 سانتی متر آب خالص در بیشتر تیمارها، در حدود 30 درصد بود. در تیمارهای گندم، ذرت و یونجه در سال دوم، این مقدار به ترتیب 47، 67 و 70 درصد بود، که نشان دهنده حرکت سریع تر برماید به عمق خاک در اثر افزایش سرعت جریان و جریان های ترجیحی می باشد.

    کلیدواژگان: برماید، آب شویی، مدل سازی انتقال املاح، پراکنش پذیری، ریشه گیاه
  • محمدرضا چاکرالحسینی، عبدالمجید رونقی، منوچهرمفتون، نجف علی کریمی صفحه 91

    قابلیت استفاده آهن در خاک های آهکی ایران به دلیل فراوانی کلسیم کربنات و پ -هاش زیاد، کم است. هم چنین، مصرف بیش از نیاز کودهای فسفردار ممکن است قابلیت استفاده آهن را کاهش دهد. هدف از این پژوهش ارزیابی گلخانه ای تاثیر فسفر، آهن و برهمکنش آنها بر وزن خشک اندام هوایی، غلظت، و جذب کل برخی از عناصر غذایی گیاه سویا [Glycine max (L.) Merrill] بود. تیمارها شامل پنج سطح فسفر (صفر، 40، 80، 120 و 160 میلی گرم در کیلوگرم از منبع پتاسیم دی هیدروژن فسفات) و چهار سطح آهن (صفر، 5/2، 5 و 10 میلی گرم در کیلوگرم از منبع سکسترین آهن) به صورت فاکتوریل در چارچوب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار بود. گیاهان به مدت هشت هفته در یک خاک لومی سری چیتگر با نام علمی Fine-loamy، carbonatic، thermic، Typic، Calcixerepts رشد کردند. نتایج نشان داد که کاربرد فسفر تا سطح 80 و آهن در سطح 5/2 میلی گرم در کیلوگرم سبب افزایش معنی دار (P<0.05) وزن خشک قسمت هوایی سویا گردید. میانگین غلظت، جذب کل فسفر و نسبت فسفر به آهن در گیاه با مصرف فسفر افزایش، ولی با کاربرد آهن کاهش یافت. غلظت و جذب کل آهن با کاربرد آهن افزایش، ولی با مصرف فسفر کاهش یافت. برهمکنش آهن و فسفر تاثیری بر وزن خشک قسمت هوایی سویا نداشت. غلظت روی و مس در گیاه با مصرف فسفر به طور معنی داری کاهش یافت. غلظت منگنز تا سطح 40 میلی گرم فسفر در کیلوگرم افزایش، ولی در سطوح بالاتر کاهش یافت. کاربرد آهن تاثیری بر غلظت روی و مس در سویا نداشت، ولی در تمام سطوح غلظت منگنز را کاهش داد. قبل از هر گونه توصیه کودی لازم است تاثیر فسفر، آهن و برهمکنش آنها بر سویا در شرایط مزرعه با خاک ها و واریته های متفاوت سویا بررسی گردد.

    کلیدواژگان: فسفر، آهن، تغذیه، گیاه، سویا، کلسیم کربنات، پ، هاش، غلظت، جذب، ماده خشک
  • عباس احمدی ایلخچی، محمدعلی حاج عباسی، احمد جلالیان صفحه 103

    تبدیل مراتع به زمین های کشاورزی در مناطق پرشیب کوهستانی، عموما سبب فرسایش خاک و جاری شدن سیل های ویرانگر شده و کیفیت پویای خاک را تحت تاثیر قرار می دهد. این پژوهش با هدف بررسی اثر تبدیل مراتع به زمین های کشاورزی بر تولید رواناب و کیفیت خاک، در منطقه دوراهان)چهارمحال و بختیاری) انجام گرفته است. بدین منظور، یک قطعه زمین مرتعی و یک قطعه زمین کشاورزی که به مدت 40 سال زیر کشت گندم دیم زمستانه بوده است، در کنار هم و در دو موقعیت شیب (پشت و شانه به ترتیب با 20 و 23 درصد شیب) انتخاب شد و در زیر بارانی به شدت 5±60 میلی متر بر ساعت (متناسب با بارندگی های موسمی منطقه) و با استفاده از دستگاه باران ساز قرار گرفته، رواناب و رسوب حاصله جمع آوری شد. تفاوت بین میانگین ها با استفاده از آزمون tبررسی گردید. نتایج نشان داد که مقدار مواد آلی، میانگین وزنی قطر خاک دانه ها و ضریب هدایت آبی اشباع خاک در زمین های کشاورزی به ترتیب 35، 53 و 8 درصد در موقعیت پشت شیب، و 39، 60 و 33 درصد در موقعیت شانه شیب کمتر از زمین های مرتعی بوده است. هم چنین، در بارش با تداوم 60 دقیقه، مقدار تولید رواناب سطحی و هدررفت خاک در زمین کشاورزی به ترتیب 3 و 8 برابر در موقعیت پشت شیب، و 11 و 55 برابر در موقعیت شانه شیب بیشتر از موقعیت های مشابه مرتع بود.

    کلیدواژگان: تغییر کاربری اراضی، کشت و کار، مرتع، رواناب، کیفیت خاک، دیم کاری
  • کاظم یوسفی کلاریکلایی، عبدالرضا کامیاب، منصور رضایی صفحه 117

    در این پژوهش اثر رقیق سازی انرژی و پروتئین جیره بر عملکرد جوجه های گوشتی سویه تجارتی راس در سن 6-12 روزگی بررسی گردید. این آزمایش در چارچوب طرح کاملا تصادفی با شش میزان محدودیت و در چهار تکرار انجام گرفت. برای رقیق سازی انرژی و پروتئین جیره آغازین از پوسته برنج به میزان 5/0 (شاهد)، 10، 15، 20، 25 و 30 درصد استفاده شد. جیره های آزمایشی در دوره محدودیت (6-12 روزگی) دارای به ترتیب 3089، 2780، 2626، 2472، 2317 و 2163 کیلوکالری انرژی قابل متابولیسم در هر کیلوگرم جیره و 45/21، 29/19، 23/18، 16/17، 10/16 و 20/15 درصد پروتئین خام بودند. نتایج نشان داد که رقیق سازی جیره سبب افزایش مصرف خوراک در دوره محدودیت گردیده، ولی مصرف انرژی و پروتئین را کاهش داده است. میزان افزایش وزن در دوره محدودیت کاهش یافت، ولی به دلیل رشد جبرانی در دوره پس از محدودیت، تفاوت معنی داری در وزن نهایی بدن گروه های مختلف در سن 42 روزگی دیده نشد. مصرف خوراک در دوره پس از محدودیت، در گروه های تحت محدودیت اندکی کمتر از گروه شاهد بود، و به همین دلیل بازده غذایی در این گروه ها بهبود یافت، ولی اختلاف معنی داری با گروه شاهد نداشت. رقیق سازی جیره تاثیری بر درصد چربی محوطه شکمی نشان نداد. در این آزمایش اعمال 20 و 25 درصد محدودیت غذایی در هفته دوم به علت کاهش هزینه دان و افزایش جزئی در وزن نهایی سبب بهبود بازده تولید گردید.

    کلیدواژگان: جوجه گوشتی، رقیق سازی، جیره، رشد جبرانی، عملکرد
  • ابراهیم روغنی حقیقی فرد، محمد جواد ضمیری صفحه 127

    اثر افزودن دو سطح اوره (صفر، 5/0 و 75/0 درصد ماده تر) به گیاه جو سیلو شده (سیلاژ جو)، بر ترکیب شیمیایی و گوارش پذیری آن در قوچ های قزل اندازه گیری شد. هم چنین، اثر کاربرد مخلوط علوفه جو سیلو شده و یونجه خشک بر عملکرد پرواری 48 راس گوسفند نر قزل و مهربان بررسی شد. pH، نیتروژن کل و غلظت نیتروژن آمونیاکی سیلاژها با افزودن اوره افزایش یافت (P<0.05). ضریب گوارش پذیری ظاهری ماده خشک، ماده آلی، ADF و NDF، تحت تاثیر افزودن اوره قرار نگرفت، ولی ضریب گوارش پذیری نیتروژن کل در سیلاژ با 5/0 درصد اوره، بیشتر از سیلاژ بدون اوره بود (P<0.05). ضریب گوارش پذیری ظاهری نیتروژن کل، و تعادل نیتروژن برای سیلاژ دارای 5/0 درصد اوره، بیشتر از سیلاژ با 75/0 درصد اوره بود. ولی این تفاوت معنی دار نبود (05/P>0). پ.هاش مایع شکمبه در 5/2 ساعت، و غلظت نیتروژن آمونیاکی در چهار ساعت پس از تغذیه، برای سیلاژ 75/0 درصد بیشتر از سیلاژ 5/0 درصد اوره اندازه گرفته شد (P<0.05). اختلاف معنی داری از نظر غلظت نیتروژن اوره خون میان تیمارها وجود نداشت. در همه موارد، نیتروژن اوره کمتر از 20 میلی گرم در دسی لیتر بود. توان تجزیه پذیری بالقوه، تجزیه پذیری ماده خشک و پروتئین خام با سیلاژ 75/0 درصد اوره، بیشتر بود. ویژگی های عملکرد پرواری و ترکیب لاشه، تحت تاثیر قرار نگرفت. نتایج نشان داد که ارزش غذایی گیاه کامل جو، با افزودن 75/0 درصد اوره در هنگام سیلو کردن، افزایش می یابد.

    کلیدواژگان: سیلاژ جو، اوره، گوارش پذیری، نیتروژن اوره خون، ویژگی های پرواربندی
  • جواد کرامت، غلامحسین کبیر، بیژن قناعتی صفحه 141

    آب میوه و کنسانتره مرکبات از تولیدات مهم صنعتی در کشور است. هم زمان با تولید این فراورده ها، مقدار زیادی تفاله مرکبات نیز تولید می شود، که حاوی مقدار بسیاری پکتین می باشد. پکتین را می توان از تفاله مرکبات به منظور استفاده در برخی محصولات غذایی به عنوان ژل کننده استخراج کرد. متاسفانه، در حال حاضر تمام پکتین مورد نیاز صنایع غذائی کشور از خارج وارد می شود. در این پژوهش بهترین شرایط استخراج پکتین از تفاله مرکبات مشخص شد. نمونه های تفاله پرتقال از یک کارخانه تولید کنسانتره تهیه، و پکتین آنها توسط اسیدهای سولفوریک، نیتریک و هیدروکلریک استخراج گردید. بررسی های کیفی و کمی، مانند تعیین بازده و هزینه استخراج و جنبه های بهداشتی استفاده از اسیدهای فوق انجام، و هیدروکلریک اسید به عنوان مناسب ترین اسید برای استخراج پکتین انتخاب گردید. در بخش دوم پژوهش، اثر درجه حرارت (85 و 90 درجه سانتی گراد)، زمان (30، 50 و 60 دقیقه) و پ.هاش (6/1، 8/1 و 2) بر بازده استخراج و توانایی تولید ژل، خلوص، درصد متوکسیلاسیون و درجه استریفیکاسیون پکتین های استخراج شده بررسی گردید. تجزیه آماری نتایج نشان داد که pH برابر 6/1، درجه حرارت 90 درجه سانتی گراد، و زمان 50 دقیقه، بهترین شرایط برای استخراج پکتین از تفاله مرکبات می باشد.

    کلیدواژگان: پکتین، پوست پرتقال، مرکبات
  • مصطفی نیک نژاد کاظم پور، حسن پدرام فر، سیدعلی الهی نیا صفحه 151

    تاثیر جدایه هایی از قارچ های آنتاگونیست (Trichoderma harzianum (T1، T2، T. viride (T3، T4)، Gliocladium virens (G1)1 و نیز اثر چند قارچ کش (بنومیل، کاربندازیم، کاربوکسین تیرام، ادیفنفوس و زینب) بر عامل بیماری سوختگی غلاف برنج در اثر Rhizoctonia solani، در شرایط آزمایشگاه و گلخانه بررسی گردید. بررسی گلخانه ای در چارچوب طرح کاملا تصادفی در 12 تیمار، در گلدان های حاوی خاک آلوده به R. solani در برنج رقم خرز انجام شد. نتایج نشان داد که تاثیر جدایه های مورد استفاده بر عامل بیماری سوختگی غلاف برنج، در مقایسه با شاهد آلوده، در T1، T2، T3، T4 و G1 به ترتیب 5/19، 5/21، 5/27، 8/19 و 5/18 درصد بوده است، و تیمارها ترتیبی به صورت T2 >T3>T1>T4>G1 داشتند. در شرایط گلخانه ای، سموم بنومیل، کاربندازیم، کاربوکسین تیرام، ادیفنفوس و زینب به ترتیب 5/32، 5/21، 8/12، 5/9 و صفر درصد در کاهش بیماری موثر بودند، و به طور کلی در غلظت های مورد استفاده تاثیر زیادی در کاهش بیماری نداشتند. نتایج محاسبات آماری نشان داد که از نظر کاهش میزان درصد بیماری، بین جدایه های T1، T3، T4، G1 و قارچ کش کاربندازیم تفاوت معنی داری وجود ندارد.

    کلیدواژگان: سوختگی غلاف برنج، آنتاگونیست، قارچ کش، Trichoderma، کنترل بیولوژیک
  • مصطفی مطلبی، محمدرضا زمانی، اباصلت حسین زاده کلاگر صفحه 159

    یکی از مهم ترین بیماری ها در نخود (Cicer arientinum)، بیماری برق زدگی است، که توسط قارچ Ascochyta rabiei ایجاد می شود. در این پژوهش 43 جدایه از قارچ Ascochyta rabiei از بذور و گیاهان آلوده نخود، خالص سازی گردید، که از مناطق مختلف استان های کرمانشاه، لرستان، همدان، کردستان، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی در طول سال های 1376 تا 1378 جمع آوری شده بود. برای تعیین شدت بیماری زایی، از محیط کشت (CDA (Chickpea seed meal dextrose agar) استفاده گردید. در این روش، هر جدایه تحت شرایط آزمایشگاهی روی محیط CDA در دمای 1±21 درجه سانتیگراد به مدت 9 روز کشت داده شد. آسیب های ناشی از حمله قارچ به قسمت های مختلف گیاهچه های نخود رقم جم به طور روزانه تا روز پنجم ارزیابی، و از صفر تا صد درصد درجه بندی شد. نتایج نشان داد که 13 جدایه (IE06، IE04، IO00، IL10، IL01، IK21، IK19، IK17، IK14، IK13، IK10، IK08 و IK04) با شدت بیماری زایی زیاد (Highly virulent، HV) و هفت جدایه (IL06، IL04، IE08، IE01، IK15، IK06 و IK03) با شدت بیماری زایی کم (Weakly virulent، WV) هستند. جدایه های دیگر دارای شدت بیماری زایی متوسط (Moderately virulent، MV) بودند. فعالیت آنزیم پلی گالاکتوروناز این جدایه ها روی محیط کشت (Pectin zymogram)(PZ) اندازه گیری شد. مقایسه نتایج به دست آمده با آزمون بیماری زایی حاصل از 43 جدایه نشان داد که جدایه های دارای فعالیت آنزیمی زیاد در گروه بیماری زایی شدید، و جدایه های با فعالیت آنزیمی کم در گروه بیماری زایی کم قرار دارند.

    کلیدواژگان: Ascochyta rabiei، بیماری زایی، آنزیم پلی گالاکتوروناز
  • سید محسن تقوی، کاووس کشاورز صفحه 171

    این پژوهش به منظور شناسایی سویه ها و پراکندگی باکتری عامل سوختگی برگ گندم در دو استان فارس و کهگیلویه و بویراحمد، شناسایی علف های هرز میزبان، تعیین بذرزاد بودن باکتری، و هم چنین واکنش ارقام مختلف گندم نسبت به آنها انجام گرفته است. طی دو فصل زراعی 1376 و 1377 از مزارع مختلف گندم آبی دو استان نمونه برداری شد. نمونه ها روی محیط کشت KB کشت داده شد. آزمون های LOPAT روی 181 جدایه، که توانایی تولید رنگ فلورسنت روی محیط KB داشتند، صورت گرفت. پس از انجام این آزمون ها، تعداد 39 جدایه، که دارای ویژگی های مختلف بودند، به عنوان نماینده انتخاب و آزمون های بیوشیمیایی و فیزیولوژیک و بیماری زایی روی آنها انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده، جدایه هایی که تولید رنگ فلورسنت کردند به پنج گروه تقسیم شدند، که یک گروه از آنها (Pseudomonas fluorescens (Pf و چهار گروه دیگر (Pseudomonas syringae pv. syringae (Pss بودند. عامل بیماری سوختگی برگ گندم در این دو استان جدایه های Pss تشخیص داده شد. نقوش الکتروفورزی پروتئین جدایه های Pss از گندم، جو و علف های هرز با هم شباهت های کلی داشتند، و فقط تعدادی از آنها که در یک یا چند واکنش بیوشیمیایی با هم متفاوت بودند در نحوه قرار گرفتن نوارهای فرعی و اصلی با هم تفاوت داشتند. هم چنین، Pss از علف های هرز یکساله نظیر دم روباهی، ماشک، یولاف وحشی و جو موشی و مرغ در چند منطقه از جمله سعادت شهر و مرودشت جداسازی و بیماری زایی آن به اثبات رسید. از بین ارقام مورد آزمایش، گندم رقم تجن حساس و ارقام دیگر مصون، مقاوم، نیمه مقاوم و نیمه حساس ارزیابی شدند. بر اساس نتایج به دست آمده، Pss قادر است به صورت بذرزاد روی بذور گندم زندگی کند، و به احتمال زیاد به صورت اندوفیت در بذر به سر می برد.

    کلیدواژگان: سوختگی برگ، گندم، Pseudomonas syringae pv، syringae، مقاومت
  • حسین مسجدیان، حسین سیدالاسلامی صفحه 181

    سپردار واوی پسته از آفات مهم پسته در ایران است، که حشرات ماده آن در چند فرم مورفولوژیک گزارش شده اند، و هر فرم روی قسمت های خاصی از درخت رشد و نمو می کند. در این پژوهش نحوه استقرار جمعیت آفت روی قسمت های مختلف درختان پسته، شامل برگ، شاخه های سنین مختلف، دو ارتفاع و چهار جهت جغرافیایی تاج درخت، و نیز تغییرات فصلی جمعیت آن روی برگ و شاخه های یکساله و دوساله به تفکیک بررسی شد. شماری از دشمنان طبیعی این آفت نیز جمع آوری و در سطح خانواده شناسایی گردید. این حشره به صورت ماده کامل زمستان گذرانی کرد، و در سال دو دوره فعالیت قابل تفکیک داشت. در دوره اول پوره های سن یک از اوایل اردیبهشت ظاهر شدند و روی برگ ها، میوه ها و شاخه های یکساله استقرار یافتند. پوره های مذکور طی نیمه دوم خردادماه به حشرات کامل تبدیل شدند. هم حشرات نر و هم ماده روی تمام قسمت های مذکور به صورت توام استقرار یافتند. در دوره دوم رشد و نمو، پوره های سن یک از اوایل تیرماه از تخم خارج شدند و در این دوره بر خلاف دوره قبل، کلیه پوره های مستقر شده روی برگ ها حشرات نر، و پوره های مستقر شده روی شاخه ها حشرات ماده بودند. پوره های ماده طی شهریورماه به تدریج کامل شدند و از نیمه مهر تا پایان آبان رشد و سپر ترشح کردند. مقایسه آماری تراکم آفت روی قسمت های مختلف درخت نشان داد که تراکم این حشره روی سطح بالایی برگ ها بیشتر از سطح زیرین بود. روی شاخه ها، حشرات نسل اول فقط روی شاخه های یکساله مستقر شدند، و روی شاخه های مسن تر به ندرت وجود داشتند. در نسل دوم حشرات ماده روی شاخه های سنین مختلف استقرار یافتند، ولی تراکم آنها روی شاخه های یکساله و دوساله بیشتر بود. تراکم جمعیت در میان درختان اختلاف معنی داری داشت. تفاوت معنی داری برای دو ارتفاع و چهار جهت درخت از نظر تراکم آفت روی برگ ها وجود نداشت، ولی اختلاف تراکم جمعیت روی شاخه ها بین دو ارتفاع درخت معنی دار بود. شکارگرانی از خانواده Cybocephalidae و Coccinellidae، یک پارازیتویید خارجی و یک پارازیتویید داخلی از خانواده Aphelinidae و یک پارازیتویید داخلی از خانواده Encyrtidae از روی این حشره در شرایط اصفهان جمع آوری شد.

    کلیدواژگان: سپردار واوی پسته، بیواکولوژی، تغییرات فصلی جمعیت
  • سعید قدیری راد، بیژن حاتمی، غلامحسین اسدی صفحه 195

    در بررسی زیست شناسی مگس شکارگر Leucopis glyphinivora Tanas، طول عمر حشرات کامل حدود هشت روز و میانگین تولید تخم توسط هر ماده 7/35 عدد بود. دوره جنینی، سه سن لاروی و پوپاریوم به ترتیب 7/2، 16/2، 48/3، 7/5 و 45/8 روز، و یک نسل آن حدود یک ماه طول کشید. کارایی این شکارگر با قرار دادن تخم آن در مجاورت حشرات کامل شته سیاه باقلا به ترتیب به نسبت های 1 به 1، 1 به 2، 1 به 4، 1 به 8 و 1 به 16 روی گیاه باقلا بررسی شد. لاروهای سن اول تنها از پوره های سن اول و دوم شته تغذیه می کردند. نسبت های 1 به 4، 1 به 8 و 1 به 16 شکارگر به شکار، به ترتیب باعث 9/97، 8/98 و 61 درصد کاهش جمعیت شته گردید، در حالی که در نسبت های 1 به 1 و 1 به 2، لاروهای شکارگر به دلیل ترک گیاه میزبان برای جستجوی پوره های ریز شکار، در کاهش جمعیت آن ناموفق بودند. بنابراین، لاروهای این شکارگر صرفا در یک محدوده خاص از ساختار سنی و جمعیتی شته میزبان کارایی داشتند.

    کلیدواژگان: مگس شکاریLeucopis glyphinivora شته سیاه باقلا، مبارزه بیولوژیک
  • علی زمردیان، علیرضا علامه صفحه 209

    برنج پس از گندم مهم ترین منبع غذایی مردم ایران است. خشک کردن برنج پس از برداشت، به خاطر داشتن رطوبت بیش از حد مجاز در فراوری و یا انبارداری، لازم و ضروری است. در بیشتر مناطق برنج خیز ایران، این غله به صورت سنتی، با پهن کردن شلتوک در سطح گسترده و با عمق کم در برابر تابش خورشید خشک می شود، که نتیجه آن افزایش افت کمی و کیفی محصول می باشد. زیرا شلتوک بدون هیچ گونه حفاظت و به مدت نسبتا طولانی رها می شود، که سبب هدر رفتن محصول در اثر حمله پرندگان و جوندگان، آلوده شدن به گرد و غبار، خطر باران های موسمی، و ایجاد تنش های حرارتی و رطوبتی می گردد. در این آزمایش خشک کردن شلتوک به روش لایه های نازک، با استفاده از یک خشک کن خورشیدی از نوع غیر فعال مختلط، که جریان هوا در آن به صورت جا به جایی آزاد (در اثر نیروهای محرک شناوری) برقرار می شود، با بهره گیری از معادلات نیوتن و پیج بررسی گردید. هدف اصلی این آزمایش بررسی شرایط خشک شدن برنج به روش لایه های نازک و تعیین ضخامت بهینه لایه بود. داده های آزمایشگاهی گویای این است که ضخامت دو سانتی متری همگونی قابل قبولی با مدل های ریاضی حاکم بر خشک شدن به روش لایه های نازک دارد. بنابراین، می توان عمق دو سانتی متری را لایه نازک به حساب آورد، در صورتی که عمق های بیشتر از دو سانتی متر چنین نتیجه ای را به دست نمی دهند.

    کلیدواژگان: خشک کن خورشیدی، لایه نازک، شلتوک
  • نصرالله محبوبی صوفیانی، امیدوار فرهادیان صفحه 219

    به منظور تعیین اثر دفعات تخم کشی و تراکم نگهداری تخم بر میزان ماندگاری تخم و لارو، از پنج گروه مولد قزل آلای رنگین کمان به دفعات متفاوت تخم کشی گردید. درصد ماندگاری و میزان رشد در مراحل مختلف، از باروری تا چشم زدگی، تخم گشایی و شنای آزاد لاروی برای هر گروه از مولدین به طور جداگانه بررسی شد. هم چنین، اثر تراکم های مختلف نگهداری تخم (چهار، هفت و ده هزار به ازای هر سینی) بر مراحل تکامل تخم تا تولید لارو با شنای آزاد در هر دسته از مولدین آزمایش گردید. پژوهش انجام شده به صورت فاکتوریل (3×3×5) در چارچوب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. نتایج نشان می دهد که میزان ماندگاری و رشد تخم و لارو با دفعات تخم کشی ارتباط بسیار تنگاتنگ دارد (P<0.05)، به گونه ای که میزان ماندگاری و رشد لاروی، از باروری تا شنای آزاد لاروی برای مولدین با سه و چهار بار تخم کشی، نسبت به مولدین با یک بار، دو بار و پنج بار و بیش از آن، اختلاف معنی داری نشان می دهد (P<0.05). اگرچه میزان رشد لارو در تراکم های مختلف تفاوت معنی دار نداشت، ولی میزان ماندگاری از باروری تا شنای آزاد در مولدین مختلف، که تراکم چهار هزار تخم در هر سینی داشتند، نسبت به تراکم های هفت هزار و ده هزار تخم به طور معنی دار کمتر بود (P<0.05). بر پایه این یافته ها، چنین به نظر می رسد که مولدین با سه و چهار بار تخم کشی عملکرد بهتری نسبت به مولدین جوان و مسن تر دارند. هم چنین، نگهداری تخم در تراکم های کم می تواند عملکرد تخم بارور را در مراحل مختلف انکوباسیون کاهش دهد.

    کلیدواژگان: مولد، قزل آلای رنگین کمان، میزان ماندگاری، دفعات تخم کشی، تراکم
  • قباد آذری ناکامی، رضا رجبی نژاد صفحه 231

    هم آوری ماهی شاه کولی، که یکی از ماهیان مورد پسند و اقتصادی در شمال ایران است، در حوضه رودخانه سفیدرود بررسی گردید. برای انجام این بررسی، 539 قطعه ماهی شاه کولی، از فروردین ماه تا مردادماه سال 1379، در ایستگاه های تعیین شده در طول مسیر رودخانه سفیدرود از مصب تا کیسم صید شد. از این تعداد، 71 قطعه ماهی تخم ریزی نکرده انتخاب، و پس از انجام زیست سنجی های اولیه، شماری زیرنمونه از بخش های مختلف تخمدان تهیه، و تعیین هم آوری مطلق به طریقه وزنی انجام پذیرفت. حداکثر و حداقل هم آوری مطلق به ترتیب 18860 و 2929 تخم مربوط به ماهیان هشت و سه ساله، و هم آوری نسبی 37± 132 و 72 تخم به ازای هر گرم از وزن بدن برآورد شد. روابط هم آوری مطلق با طول و وزن از نوع خطی بود، و ضریب هم بستگی و مقادیر عددی a، b و r محاسبه و نمودار رگرسیون رسم گردید. برای تعیین حدود محل های تخم ریزی طبیعی از شاخص گنادوسوماتیک و دسته بندی بر اساس دو عامل سن و ایستگاه های محل صید استفاده شد، و مشخص گردید که ماهیان سه ساله با توان تولید مثلی 05/17، نسبت به گروه های سنی دیگر از توانایی بیشتری برخوردارند. هم چنین، این شاخص نشان داد که ایستگاه های آستانه و کیسم به عنوان محل های تخم ریزی طبیعی این ماهیان محسوب می گردند.

    کلیدواژگان: ماهی شاه کولی، هم آوری، شاخص گنادوسوماتیک، رودخانه سفیدرود
|
  • M. R. Bahremand *, M. Afyuni, M. A. Hajabbassi, Y. Rezaeinejad Page 1

    A field experiment was conducted to investigate the effects of sewage sludge and of time lapse after sludge application on soil physical properties. Four sewage sludge treatments (0, 25, 50, and 100 ton/ha) in a complete randomized block design with three replications were applied and mixed to a depth of 20 cm. Wheat was planted and soil physical properties were measured 23, 85, 148, and 221 days after sewage sludge application. Sewage sludge application significantly increased MWD, hydraulic conductivity, final infiltration rate, moisture percentage at 1/3 and 15 bars, and plant available soil moisture, while it significantly decreased soil bulk density. In general, the best results obtained with the 100 ton/ha sewage sludge treatment. Time lapse after sewage sludge application caused soil physical properties to approach the values of the control. However, even 221 days after sludge application, the 50 and 100 ton/ha treatments had significantly different values compared with the control treatment. The results in this research show that sewage sludge can help to improve soil physical conditions and this effect persists over long periods. This effect is specially important with plant available soil moisture and infiltration.

    Keywords: Bulk density, Hydraulic conductivity, Sewage sludge, Infiltration, Available moisture, Mean weight diameter (MWD)
  • M. J. Monem *, M. R. Alirezaee, E. Salehi Page 11

    Recent studies have shown poor performance of irrigation systems, which indicates the requirement for special attention to performance improvement. The first step for improving the performance of irrigation systems is evaluation of the present situation. Performance evaluation methodologies presented so far are either qualitative such as DA (Diagnostic Analysis), RA (Rapid Appraisal) and FA (Framework Appraisal), or they are similar to classical methods even if they produce quantitative indicators. They fail to introduce performance standards. In this study, using Data Envelopment Analysis (DEA), which is a quantitative method and produces realistic standards, 8 irrigation systems were evaluated and their performances were determined. With respect to the number of decision-making units, inputs, outputs, and corresponding returns to scale for irrigation systems, a suitable DEA model was selected. Capabilities of DEA allow for separate treatment of performance evaluation of overall irrigation network and its operating company. This feature is implemented using different technical and operational indicators. The results indicated that Zayandeh Rood irrigation system, among the 8 irrigation systems, has the highest technical efficiency. Minab and Varamin systems have the lowest technical efficiencies. Golestan and Behbahan Networks perform well, although their operating companies are inefficient. Garmsar, Ghazvin, and Moghan systems, although not inefficient, have some improvement potentials. In general, with respect to the capabilities of DEA in performance evaluation of irrigation systems and indicating appropriate standard, it can be concluded that this technique is quite efficient and successful for performance evaluation and improvement of irrigation systems.

    Keywords: Performance evaluation, Irrigation networks, Data Envelopment Analysis
  • M. Shafaei Bajestan *, M. Salimi Golshaikhi Page 27

    Downslope soil movement along riverbanks is a significant erosion process. Plant roots, particularly of woody vegetation, apparently stabilize soil on slopes because in most areas where the vegetation is removed, frequent bank failure occurs. Plant roots increase soil-shearing resistance both directly by mechanical reinforcement and indirectly through removal of pore water by transpiration. In this study, the effects of two plant species on the stability of the Karoon River has been investigated. To determine the In-situ shear strength of soil, a special device was designed and manufactured. This device is capable of measuring the shear strength of soil blocks as large as two cubic meters. In this study, twelve soil blocks, four blocks with roots of each tree and four blocks of root permitted were measured. Comparison of the soil shear strength with roots and root permitted soil shows that tree roots can significantly increase the shear strength of the soil. The amount of increase depends on the type of plant, the age of plant, the diameter of the roots and the percentage of roots in the block. In this study, the amount of increase varied between 20-66%. From the analysis of the data, two equations were developed to determine the increased shear strength.

    Keywords: Biotechnique, In-situ shearing, Soil blocks, root, Soil shear strength device, Stability of Karoon banks
  • A. Rezvanfar *, H. Vaisy Page 41

    To improve livestock production and to modernize dairy husbandry in Iran, it is essential to disseminate the most recent information on dairy husbandry technologies and management practices through various means among farmers. An understanding of farmers’ communication behaviour is essential in formulating effective communication strategies for livestock development. For the purposes of this study, East Azarbaijan Province was selected. The study will examine how farmers obtain information on dairy husbandry technologies and management practices and how they communicate with agents of technology transfer (extensionists). The major channels and sources used in obtaining information and inter-system communication by farmers are discussed. To study the farmers’ communication behaviour, a sample of 154 farmers from a total of eight villages (four villages from high level plain areas and four villages from low level plain areas) were selected using “Stratified two-stage random sampling” method. Data were gathered by filling out questionnaires that had been tested before. The criteria like frequencies in terms of number and percentage, mean and product moment correlation were calculated. In addition, multiple regression analysis was used for the analysis of the data. According to the findings of this study, most farmers in the two groups (98%) had low information input score. The independent variables such as information output, farmer inter-system communication, farmer-researcher communication, farmer-extensionist communication, education, family education status and availability of input facilities had positive and highly significant relationships (P<0.01) with information input.

    Keywords: Communication channels, Communication soureces, Amount of information, Information input, Inter-system communication
  • G.Pezeshki-Raad *, M. Masaeli Page 53

    This study utilized a descriptive-correlational surveying approach to examine some economic factors involved in the adoption of an integrated campaign to control rice stem borer (Chilo suppressalis) in Isfahan Province. The population consisted of farmers living in the vilages where Biological Control Plan was conducted (N=6000). The population frame was obtained from Isfahan Agricultural Organization. The sample was obtained using the cluster random sampling method (n=361). Questionnaire and interview were used for data collection in this study. Face and content validity of the instrument was established using a panel of experts consisting of senior faculty members in agricultural extension and education at Tarbiat Modaress University. Further, the agricultural officer of Isfahan Province validated the questionnaire. A reliability analysis was conducted and Cronbach alpha value was reported to be 83 percent. The results showed that the rate of adoption of Integrated Campaign to Control Rice Stem Borer among the farmers was moderate. Among the economic characteristics, there was a significant relationship between adoption of integrated campaign and area of land, amount of area under cultivation, degree of family cooperation in the agricultural activities, access to agricultural inputs, access to financial resources, and yield of rice per hectare.

    Keywords: Sustainable agriculture, Integrated pest management, Biological control, Adoption process, Economic factors
  • M. Sayyari *, M. Rahemi Page 67

    ‘Golden Delicious’ apples were vacuum infiltrated (250 mm Hg) with 0, 4, and 6% solutions of CaCl2 followed by heat treatment for 0, 48 and 72 hours at 38oC. Treated fruits were stored at 0oC with RH of 85-90% for 2.5 and 5 months, followed by one week of storage at 20C. The results showed that fruits treated with 4 and 6% of CaCl2 significantly increased calcium content of fruits after 2.5 and 5 months of storage at 0oC. With increasing calcium content, fruit firmness also increased. There was a positive relationship between fruit firmness and calcium content and regression coefficients after 2.5 and 5 months of storage at 0oC were 0.77 and 0.83, respectively. Heat treatment for 48 and 72 hours at 38oC significantly increased fruit firmness. Calcium chloride at 4 and 6%, plus heat treatment, significantly increased fruit firmness of those fruits held for one week at 20oC after removal from cold storage. In the second experiment, vacuum infiltrated fruits with 4 and 6% solutions of CaCl2 plus potassium permanganate (0, 10, and 20 g/bag) had no significant effect on fruit firmness, but potassium permanganate alone significantly increased fruit firmness.

    Keywords: Calcium chloride, Vacuum infiltration, Fruit firmenss, Heat Treatment
  • M. Shabanpour-Shahrestani *, M. Afyuni, S. F. Mousavi Page 79

    The objective of this research was to evaluate bromide leaching in a field under corn, wheat and alfalfa. Potassium bromide (300 kg/ha) was uniformly applied and 15 mm of water was sprinkled over the plots in the first and second years. Plots were leached 8 times during the first year and 9 times in the second year (each time with 100 mm of water). Soil samples were collected at 0-30, 30-60, 60-90 and 90-120 cm depths two days after each leaching practice. Bromide concentration in soil samples was measured using an ion selective electrode. Moisture content in each plot was measured using a neutron meter to a depth of 120 cm and after calculation of evaporation from soil surface, the net water applied was determined. CXTFIT software and Regional Stochastic Model (RSM) were used to simulate leaching under field conditions. The results showed that flow velocity and dispersivity of treatmens were not significantly different from the control in the first year, indicating that treatments had no effect on preferential flow. Control treatments were not significantly different in the first and second years. In the second year, flow velocity in wheat, corn and alfalfa treatments were 1.54, 1.86 and 2.21 times higher than flow velocity in the control, respectively. Dispersivity in alfalfa and corn treatments were 4.30 and 5.30 times higher as compared to the control. The increase in flow velocity and dispersivity is caused by an increase of preferential flow in the second year. The root channels remaining in soil at the end of the first year may also have increased preferential flow. After adding 25 cm of water, 30% of bromide leached from the top 50 cm soil in all plots in the first year and control plots in the second year but the values in the second year were 47, 67 and 70% of bromide leaching from the top 50 cm soil in wheat, corn and alfalfa plots, respectively.

    Keywords: Bromide, Leaching, Solute transport modeling, Dispersivity, Plant roots
  • M. R. Chakerolhosseini *, A. Ronaghi, M. Maftoun, N. Karimian Page 91

    Iron (Fe) availability is low in calcareous soils of Iran due to high pH levels and presence of excessive amounts of CaCO3. Overfertilization by phosphorus (P) fertilizers may also decrease Fe availability. The objective of this study was to evaluate the effects of P, Fe and their interactions on the growth and chemical composition of soybean [Glycine max (L.) Merrill] under greenhouse conditions. Treatments consisted of a factorial arrangement of P rates (0, 40, 80, 120 and 160 mg kg-1 as KH2PO4) and Fe rates (0, 2.5, 5 and 10 mg kg-1 as FeEDDHA) in a completely randomized design with four replications. Plants were grown for 8 weeks in a loamy soil, classified as Chitgar series (fine-loamy, carbonatic, thermic, Typic Calcixerepts). Results showed that P application up to 80 and Fe at 2.5 mg kg-1 increased shoot dry matter. Phosphorus concentration, total uptake and P:Fe ratio in soybean increased by P application but decreased by Fe application. Application of Fe up to 2.5 mg kg-1 increased dry matter but decreased it at higher rates. Concentration and total uptake of Fe increased by Fe application but decreased by P application. Interaction of P and Fe had no effect on shoot dry matter. Zinc (Zn) and copper (Cu) concentrations decreased significantly when P was added and manganese (Mn) concentration increased up to 40 mg P kg-1 but decreased at higher rates. Iron application had no effect on soybean Zn and Cu concentrations but decreased Mn concentration at all rates. Prior to any fertilizer recommendations, it is necessary to study the effects of P, Fe and their interactions on soybean under field conditions.

    Keywords: Phosphorus, Iron, Plant nutrition, Soybean, Calcium carbonate, pH, Concentration, Uptake, Dry matter
  • A. Ahmadi Iikhchi *, M. A. Hajabbassi, A. Jalalian Page 103

    Cultivating rangeland to be shifted to crop land farms commonly causes soil degradation and runoff generation. This study was conducted to evaluate the cultivation effects on runoff generation and soil quality. The experiment was performed in a rangeland and a 40-year cultivated land located at two slope positions (back slope and shoulder) of a hillside in Dorahan, Chaharmahal & Bakhtiari Province. A 60±5 mm.hr-1 rainfall intensity was simulated by a rainulator. Organic matter, mean weighted diameter, saturated hydraulic conductivity, collected runoff and sediments were measured. The differences between the means were tested using T-test. Results showed 35, 53 and 8% increases in the organic matter, mean weighted diameter, and saturated hydraulic conductivity in back slope, respectively. The increases in these parameters in shoulder position were 39, 60 and 33%. The values for runoff and sediments in back slope were 3 and 8 times greater than in other similar positions while the values in the shoulder position were 11 and 55 times greater than the same values in other positions.

    Keywords: Land use change, Cultivation, Rangeland, Runoff, Soil quality, Dry farming
  • K. Yussefi Kelaricolaii *, A. Kamyab, M. Rezaei Page 117

    In a completely randomized design (CRD) experiment with 6 treatments and 4 replicates per treatment, the effect of energy and protein dilution during 6-12 days of age was tested in broilers. Rice hull was used for dilution of energy and protein at levels of 0.05 (control), 10, 15, 20, 25 and 30 percent. The metabolizable energy and crude protein content of the experimental diets were 3089, 2780, 2626, 2472, 2317 and 2163 KCal/kg and 21.45, 19.29, 18.23, 17.16, 16.10 and 15.02 percent, respectively. The results indicated that diet dilution at early age (6-12 days) increased feed consumption but energy and protein intake and weight gain were reduced. No significant differences in body weight were observed due to compensatory growth among treatments. After feed restriction, feed intake was lower for the birds receiving diluted diets as compared to control. Meanwhile feed efficiency somewhat improved among the birds fed with diluted diets, but the differences were not significant. Diet dilution had no significant effect on carcass and abdominal fat percentage at the slaughter age (45 days). Diet dilution with rice hull at 20 and 25 percent decreased feed consumption and improved feed efficiency and, therefore, its use can reduce feed cost.

    Keywords: Broiler, Diet dilution, Compensatory growth, Performance
  • E. Rowghani Haghighi Fard *, M. J. Zamiri Page 127

    The effect of adding two urea levels (0.5 and 0.75% on fresh basis) to whole-crop barley (WCB) on chemical compositon and digestibility in Ghezel rams was studied. The effect of including these silages in the ration of fattening Ghezel and Mehraban rams was also investigated. Urea supplementation of WCB silage resulted in an increase in pH, total nitrogen level, and ammonia-nitrogen concentrations (P<0.05). Apparent digestibility coefficients of dry matter, organic matter, acid detergent fiber, and neutral detergent fiber of WCB silage were not affected by urea treatment (P>0.05), but apparent digestibility coefficient of total nitrogen was higher for 0.5% urea-WCB silage. Apparent digestibility coefficients of total nitrogen and nitrogen balance were higher for 0.5% urea-WCB silage than for 0.75% urea-WCB silage, but the differences were not significant. Ruminal fluid pH at 2.5 h, and ammonia-nitrogen concentration at 4 h post-feeding were higher for 0.75% urea-WCB silage than for 0.5% urea-WCB silage (P<0.05). BUN levels (<20 mg per dl) in sheep fed with a mixture of alfalfa hay and silages were not affected by the treatment. The potential and effective degradabilities of dry matter and crude protein were higher for 0.75% urea-WCB silage. Feed performance and carcass characteristics were not significantly different amongst diets. The results showed that urea supplementation at 0.75% fresh basis, at the time of ensiling, may have a beneficial effect on feeding value of WCB silage.

    Keywords: Whole-crop barley silage, Urea, Digestibility, BUN, Feedlot performance
  • J. Keramat *, G. H. Kabir, B. Ghanaati Page 141

    Citrus juice and concentrate are among the major industrial products in Iran. Large quantities of citrus peels with considerable amounts of pectin are also produced. Pectin could be extracted from the peels to be used as a gelling agent in some food products. Unfortunately, all pectin used in the food industry is imported. This study was carried out to find the best conditions of pectin extraction from orange peels. Samples of orange peels were collected from a concentrated orange juice factory. Pectin was extracted by sulfuric, nitric and hydrochloric acids. Certain qualitative and quantitative tests, such as yield of extraction and cost of extraction were determined. Also, food safety aspects as a result of using the above acids were considered. Hydrochloric acid was found to be the most suitable acid. In the second part of the research, the effects of temperature (85 and 90˚C), time (40, 50 and 60 minutes) and pH (1.6, 1.8 and 2.0) on the yield of extraction, purity, gelling ability, percentage of methoxylation and degree of esterification of the extracted pectins were measured. Statistical analysis of the results showed that the best conditions for the extraction of pectin include a pH level of 1.6, a temperature of 90˚C and a period of 50 minutes.

    Keywords: Pectin, Orange peels, Citrus
  • M. Niknejad Kazempour *, H. Pedramfar, S. A. Elahinia Page 151

    Antagonistic fungi Trichoderma harzianum (T1, from bean fields in Ahwaz, T2, from rice fields in Rasht), T. viride (T3 from bean fields in Shahriar, T4 from the collection in Plant Pest and Disease Institute, Tehran), Gliocladium virens (from bean fields in Kamal Abad, Karaj) and some fungicides (Benomyl, Carbendazim, Carboxin-Thiram, edifenphos and Zineb) were used to control sheath blight of rice incited by Rhizoctonia solani in vitro and under greenhouse conditions. The experiment was carried out in a completely randomized design with 12 treatments and four replications on Khazar rice cultivar in a soil infected by R. solani under greenhouse conditions. The results showed that the antagonistic fungi reduce sheath blight by 19.8 (T1), 21.5 (T2), 27.5 (T3), 19.6 (T4) and 18.5 (G1) percent. The antagonistic fungi in order of efficacy were T2>T3>T1>T4>G1. Benomyl, Carbendazim, Carboxin-thiram, Edifenphos and Zineb reduced disease by 32.5, 21.5, 12.8, 9.5 and 0 percent, respectively. Statistical analysis of data indicated that there existed no significant differences between T1, T3, T4, and G1 and Carbendazim fungicide to control disease however, the isolate T2 was as effective as Benomyl but Zineb had no effect on sheath blight.

    Keywords: Rice, Sheath blight, Antagonist, Fungicide, Trichoderma, Biological control
  • M. Motallebi *, M. R. Zamani, A. Hosseinzadeh-Kalagar Page 159

    A total of forty-three isolates of Ascochyta rabiei obtained from infected seeds and plants of chickpea from different areas of Kermanshah, Lorestan, Hamadan, Kordestan, and East and West Azarbaijan provinces were studied during the period 1996-1999. A rapid and simple method was developed for pathogenicity test in CDA (chickpea seed meal dextrose agar) medium. CDA medium was inoculated with different isolates and incubated at 21±1 oC for 9 days. The disease severity was scored as 0-100% at 24-hour intervals up to five days. Virulence forms were designated according to spectrum of disease reactions of each isolate. Thirteen isolates (IK04, IK08, IK10, IK13, IK14, IK17, IK19, IK21, IL01, IL10, IO00, IE04, IE06) were distinguished as highly virulent (HV) and 7 isolates (IK03, IK06, IK15, IE01, IE08, IL04, IL06) as weakly virulent (WV). Polygalacturonase activity of these isolates from 6 days old inoculated PZ (pectin zymogram) medium were assayed. Comparison of the results of pathogenicity test and PG activity of 43 isolates demonstrated that HV isolates show predominant enzyme activity while the WV isolates show enzyme activity.

    Keywords: Ascochyta rabiei, Polygalacturonase, Pathogenicity
  • S. M. Taghavi *, K. Keshavarz Page 171

    During the period from 1997 to 1998, samples of wheat leaves were collected from different wheat farms in Fars and Kohgiluyeh & Boyrahmad provinces to identify the causal agent of wheat leaf blight. On the basis of LOPAT tests and production of fluorescent pigment on KB medium, 181 bacterial isolates were recovered from the samples. Based on biochemical, physiological and pathogenicity tests, the isolates were categorized in five groups. One group was found to be Pseudomonas fluorescens (Pf) and the remaining groups were identified as P. syringae pv. syringae (Pss). The pathogenicity test indicated that Pss strains were the causal agent of bacterial wheat leaf blight in Fars and Kohgiluyeh & Boyrahmad provinces. Whole protein electrophoretic patterns were similar in Pss isolates but only a few showed small variation in some subordinated bands. Pathogenic strains of Pss were also isolated from annual and perennial weeds such as foxtail, hairy vetch, oat grass, barley grass and Cynodon dactylon in some areas including Saadat Shahr and Marvdasht. Among the wheat cultivars tested, Tajan was susceptible to the pathogen but others were immune, resistant, moderately resistant, or moderately susceptible. The results showed that Pss is a seed-born pathogen in wheat kernel perhaps as endophyte in the seeds.

    Keywords: Bacterial blight, Wheat, Pseudomonas syringae pv.syringae, Resistance
  • H. Masjedian *, H. Seyedoleslami Page 181

    Pistachio oyster shell scale is one of the important pests of pistachio in Iran whose females are reported to exist in two or three forms, each form developing on a specific part of the pistachio tree. In this study, abundance of the pest is investigated on leaves and branches for different ages, two heights and four cardinal directions of tree crown. Paralelly seasonal population fluctuations of three forms were studied on leaves, and one-and two-year-old branches separately. This insect overwintered as female mostly on one and two-year-old branches. It had two separable periods of activity, through the season. In the first period, eggs mostly hatched in April and crawlers mostly settled on leaves, fruits and newly grown twigs but rarely on older branches.These populations are male and female. In the second period, eggs mostly hatched in June, and crawlers settled mostly on leaves and one and two-year-old branches, but all individuals settled on leaves are males and those on branches are females. Population density is significantly higher on upper surface of leaves than on the lower surface. Analysis of variance showed that only significant differences existed in densities observed between trees in both generations, and also between two heights of tree crown for populations settled on wood. Two predatory species from Cybocephalidae and Coccinellidae, one ectoparasitoid from Aphelinidae and two endoparasitoids from Encyrtidae were collected as natural enemies of this pest in Isfahan.

    Keywords: Pistachio Oyster shell scale, Bioecology, Seasonal population fluctuation
  • S. Ghadiri Rad *, B. Hatami, G. Asadi Page 195

    The biology of predatory fly, Leucopis glyphinivora Tanas. was studied under greenhouse conditions. Adult longevity was 8 days and the average fecundity was 35.7 eggs. Incubation period, the 1st, 2nd, 3rd larval instars and puparium duration averaged 2.7, 2.16, 3.48, 5.7 and 8.45 days, respectively. Each generation lasted about one month. The predator efficiency was studied by applying the egg together with the adults of A. fabae at ratios of 1:1, 1:2, 1:4, 1:8 and 1:16 on broad bean. First larval instar was exclusively feeding on small nymphs (1st and 2nd nymphal instars) of aphid. Predator:prey ratios of 1:4, 1:8 and 1:16 decreased the number of prey to 97.9%, 98.8% and 61%, respectively, but ratios of 1:1 and 1:2 were unsuccessful in decreasing the number of preys due to predatory larvae leaving the host plant for searching small nymphs of aphid. As a result, the predatory larvae were efficient merely in a particular range of aphid density and age structure.

    Keywords: Predatory fly, Leucopis glyphinivora, Aphis fabae Scop, Biological control
  • A. Zomorodian *, A. R. Allameh Page 209

    Rice is only second to wheat as a major food for Iranians. It has to be dried for processing and/or storing due to excessive moisture content after harvesting. In most parts of Iran, rice is sun-dried by spreading it on the ground under solar radiation which leads to excessive losses such as attacking birds and rodents, grain contamination, wind and rainfall hazards, as well as thermal and moisture stresses. The present research aims to investigate the feasibility of thin layer solar drying process of rough rice to determine the appropriate bed depth of seed. A mixed mode passive solar dryer was used. In this system, hot air is provided by natural convection through an air solar collector. Thin-layer drying process was investigated using the thin layer mathematical models (Newton and Page models). One of the main aims of this research was to find an appropriate depth that can be regarded as thin layer. Therefore, bed grain depths of 2, 4 and 6 cm were selected for the experiments. The results illustrated that the bed depth of 2 cm showed the thin layer drying behavior whereas bed depths of 4 and 6 cm did not.

    Keywords: Solar dryer, Thin layer dring, Paddy
  • N. Mahboobi Soofiani *, O. Farhadian Page 219

    To determine the effects of spawning frequency and density of incubating eggs on the survival rates of eggs and larvae in rainbow trout, five different groups of broodstocks with varying spawning frequencies were stripped. After fertilization, the percentage of survival at different stages of development, from eying, hatching to free swimming fry stages and also growth rates of larvae were determined. Moreover, the effects of incubating egg density (4000, 7000, 10000 per tray) on the different developmental stages of egg through free swimming larvae for each group of broodstock was studied. The study was carried out in a completely randomized design as a 5*5*3 factorial arrangement with three replicates. The results indicated that survival and growth rates are significantly correlated with spawning frequency (P<0.05) so that, survival and growth rates from fertilization to free swimming fry in broodstocks at their third and fourth spawning period were significantly different from the results obtained for broods in the first, second and fifth or higher spawning periods (P<0.05). Although the holding densities had no significant effects on the growth rate of larvae from different broodstocks, the survival rates from fertilization to free swimming stage was affected by incubating density so that the significantly lower value was recorded for density of 4000 per tray (P<0.05). In general, the results indicate that eggs obtained from broodstocks at their third and fourth spawning years have a better performance than those obtained from younger and older spawners. Also, the low holding density of eggs could decrease the performance of the fertilized eggs during incubating period.

    Keywords: Broodstock, Rainbow trout, Survival rate, Spawning frequency. Density
  • G. Azari Takami *, R. Rajabi Nezhad Page 231

    Fecundity of Shah-Koolee in the Sefidrood river, which is one of the economic and popular fishes in northern part of Iran, was studied. From April to August 2000, 539 Shah-Koolee fishes were caught at the specific station in the Sefidrood river from the sea shore to Kisum. Seventy one samples of unspawned fishes were taken, the primary biometry was performed, specimens of the different parts of the ovary were prepared and absolute fecundity was determined through gravimetry. Maximum and minimum fecundity rates were 18860 and 2929 eggs, respectively, that related to eight- and three- years old fishes. Relative fecundity was 132±37 and 72 eggs per gram of weight. The relationship between absolute fecundity and length and weight was linear, correlation and numerical quantities of a, b and r were calculated and regression graph was drawn. Gonado Somatic Index (G.S.I.) was used to determine the natural spawning region and calssification was done on the basis of two factors, age and station. It was found that three- years old fishes with a regeneration power of 17.05 in comparison with other age groups had higher potential. This index also showed that Astaneh and Kisum stations were favorable places for natural spawning of these fishes.

    Keywords: Shemaya (Shah-Koolee), Fecundity, Gonadosomatic Index, Sefidrood river, Chalcalburnus chalcoides