فهرست مطالب

پژوهش زبان و ادبیات فارسی - سال هفتم شماره 4 (پیاپی 15، زمستان 1388)

نشریه پژوهش زبان و ادبیات فارسی
سال هفتم شماره 4 (پیاپی 15، زمستان 1388)

  • 214 صفحه، بهای روی جلد: 25,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1388/11/20
  • تعداد عناوین: 11
|
  • صفحه 0
  • ابوالفضل حری صفحه 1
    این مقاله، سنخ شناسی و وجوه تمایز قصص قرآنی و واژگان مرتبط با آن، مانند خبر و حدیث را از برخی ژانرهای روایی از قبیل افسانه، اسطوره و گزارش های تاریخی بررسی و تحلیل می کند. بر این اساس ابتدا به لزوم تبارشناسی این ژانرها اشاره می شود و سپس، تبار واژگان اصلی مرتبط با واژه قصص قرآنی در پرتو اشاره به آیات و منابع معتبر بررسی می شود. همچنین نویسنده در ادامه، به سنخ شناسی وجوه تمایز قصص قرآنی از افسانه، اسطوره، قصه عامیانه و گزارش های تاریخی می پردازد. با این توجه انواع قصص قرآنی گرچه در نقل داستان و در داستان پردازی ممکن است با این گونه ژانرهای روایی مرز مشترک جزیی پیدا کنند، یک نکته مسلم است و آن اینکه این داستان ها از هر سنخی باشند، از جانب خداوند بر قلب پیامبر وحی شده است، پس امکان ناراست و خرافی بودن آنها به تمامی منتفی است.
    کلیدواژگان: قصص قرآنی، روایت شناسی، خبر، حدیث، روایت، اسطوره، افسانه، گزارش های تاریخی
  • منصور پیرانی صفحه 29
    مرگ و نیستی که به گونه ای با مذهب و اندیشه های مذهبی پیوند دارد از مفاهیمی است که همواره انسان را در جوش و هیجان نگه داشته است. انسان از آغاز آفرینش همواره رؤیاها و اندیشه های بزرگی را در درون خود پرورده، همین آرزوها و رؤیاها سبب رشد و تعالی او گشته است، و آنجا که رؤیاها و آرزوهایش عملی نشده است، با پرداختن افسانه ها و ساختن شخصیت های اسطوره ای، رؤیاهای خود را تحقق بخشیده است. یکی از این رؤیاهای شگفت انسان میل به «جاودانگی» یا آرزوی «بی مرگی» است که هم در اساطیر قومی و ملی بازتاب یافته است مانند افسانه گیل گمش، آشیل(آخیلیوس) رویین تنی اسفندیار؛ و هم در روایات دینی مثل اسطوره خضر منعکس شده است. این اندیشه و تخیل همواره انسان را به جستجوی یافتن راهی برای تحقق آن کشانده است. آثار ماندگار تاریخ اندیشه بشر، جست و جوها و یافته های او را به زبان هنر باز می نماید. مثنوی مولوی یکی از این نمونه هاست. مولوی با الهام از قرآن و احادیث قدسی، بنیاد هستی را بر عشق (حب) می داند و به واسطه جوهر مشترک یعنی روح الهی دمیده در وجود انسان به نوعی تجانس میان او و خدا باور دارد. او معتقد است انسان به خاطر همین جوهر مشترک می تواند وجود جسمانی خود را نیز خاصیت روح ببخشد و به خداگونگی و جاودانگی برسد. در این مقال «میل به جاودانگی» در اندیشه مولوی با توجه به منبع الهام مولوی و با استشهاد به پاره ای از حکایات و ابیات مثنوی و شواهدی از دیوان شمس به اجمال بررسی شده است.
    کلیدواژگان: مولوی، مثنوی، جاودانگی، عشق، جوهر مشترک، انتقال
  • بخشعلی قنبری صفحه 49
    انسان از موضوعات کلیدی در آثار مولوی به ویژه مثنوی است. مولوی انسان را عبارت از دیده ای می داند که آفریده شده تا به خدا نظر کند و از آن حظ وافر ببرد. گوهر وجودی او در اندیشه خلاصه می شود؛ اندیشه ای که تنها موضوع آن خداوند است. بی شک درباره انسان این سؤال را می توان طرح کرد که خاستگاه اولیه او چه بوده است؟ منظور از خاستگاه اولین، منشا انسان است. در ادیان وحیانی و مکاتب عرفانی متاثر از آنها خاستگاه چنین انسانی از گل و نخستین مصداق او آدم است. پس از طی این مرحله این سؤال طرح می شود که انسان برای رسیدن به وضعیت کنونی چه مراحلی را طی کرده است؟ جواب این سؤال با عنوان تبار مورد بررسی قرار گرفته است. مولوی در میان تبار انسان مراحل گوناگونی طرح می کند. طی این مراحل انسان را وارد دوره جدید زندگی اش کرده و او را با این سؤال مواجه کرده است که وضع کنونی انسان چگونه است؟ پاسخ این سؤال را در سرشت آدمی باید جست که مولوی سرشت آدمی را دوگانه می داند. خلاصه آن که تمام این مسائل در مثنوی منعکس شده است.
    آفریده شدن انسان از خاک های مختلف نماد وجود استعدادها و خوهای مختلف در اوست. اما در عین حال در وجود این انسان کاخی نهاده شده که نشیمنگاه خدا و روح دمیده شده در او نشانه حضور خدا در این کاخ است. این روح مراتبی دارد که نباتی، حیوانی و قدسی از جمله آنها است.
    از نظر مولوی انسان علت غایی هستی است هر چند که در ظاهر پس از همه موجودات آفریده شده است. اگر او بتواند به خودشکوفایی برسد استعداد تعالی پیدا خواهد کرد و این تعالی او را در کنار خدا خواهد نهاد و خدا نمایی و خداگونه شدن نتیجه محتوم چنین سیری خواهد شد. در سایه چنین دگردیسی است که انسان از گیاه، حیوان و فرشته فراتر رفته، جایگاه بالاتری پیدا می کند؛ زیرا سه مرتبه وجودی یاد شده را طی کرده است در حالی که آنها هر کدام در وضعیت ثابتی باقی مانده اند.
    کلیدواژگان: انسان، انسان شناسی، خاستگاه، تبار، سرشت، روح
  • طاهره خوشحال دستجردی، غلامحسین شریفی ولدانی، مهدی فاموری، علیرضا شادآرام صفحه 75
    کتاب تاریخی – ادبی «تاج المآثر» کهن ترین منبع تاریخ غوریان است که مؤلف آن، حسن نظامی نیشابوری خود در دستگاه حکومت غوریان هند می زیسته است. تاج المآثر که در سال 602 ه. ق به رشته تحریر درآمده، علاوه بر اهمیت تاریخی، از اهمیت ادبی بسیار نیز برخوردار است.
    بهره گیری فراوان از صنایع ادبی و استشهاد بسیار به اشعار تازی و پارسی، از بارزترین ویژگی های این کتاب است؛ آنگونه که به گفته ملک الشعرای بهار هیچ یک از آثار متقدمان به اندازه تاج المآثر شاهد شعری از قدما ندارد. بدین ترتیب یکی از استفاده هایی که می توان از این کتاب برد، بازشناسی ابیات و اشعار مفقود و فوت شده از دیوان های شعرای سرشناس است.
    آنچه نویسندگان در این مقاله به اجمال بدان پرداخته، مقایسه ای میان ضبط ابیات شاعران شناخته شده در تاج المآثر و همان ابیات در دیوان های مصحح است. بدیهی است که این مقایسه در کشف و تصحیح اشعار شاعران مورد نظر بسیار مؤثر است.
    کلیدواژگان: تاج المآثر، نظامی نیشابوری، متن پژوهی، مسعود سعد سلمان، امیرمعزی، مجیرالدین بیلقانی، قطران تبریزی، عمعق بخاری، ابوالفرج رونی، انوری، عسجدی، منوچهری، فرخی، عنصری، سید حسن غزنوی
  • علیرضا صدیقی صفحه 95
    بومی گرایی واکنش روشنفکرانی بود که می خواستند مخاطبان خود را به اصالت ها و ریشه هایشان توجه دهند، بنابراین کشور های فراوانی که در معرض استعمار قرار داشتند، به این موضوع توجه کردند و طبیعتا جریان های گوناگون روشنفکری در ایران نیز به آن بی توجه نماندند. در بررسی جریان های داستانی پیش از انقلاب، با جریان بومی گرایی مواجهیم، جریانی که معمولا منتقدان به آن توجه نکرده اند. در داستان های این جریان به نقد بیگانگان و دولت همراه با بیگانگان و توجه دادن مردم به ریشه های خود توجه شده است. در این مقاله ضمن نظری مختصر به شرایط تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و ادبی ایران در سال های 1320 تا 1357مؤلفه های موجود در داستان های این جریان برشمرده شده است. بیگانه ستیزی، توجه به هویت ایرانی اسلامی و تقابل این مؤلفه ها با موضوع مدرنیسم از عمده ترین مؤلفه های داستان های بومی گراست. بررسی ها نشان می دهد توجه به جریان بومی گرا در دهه 20 و 30 شمسی کمتر از دهه 40 به بعد است. سیاست های محمدرضا پهلوی در این دو دهه و نوع برخورد او با روشنفکران شرایطی را رقم می زند که در نهایت منجر به بی توجهی به این جریان در دهه های 20 و 30 می شود. تاثیرات جریان های روشنفکری بخصوص تفکرات آل احمد و شریعتی و تغییر شرایط کشور از سال 42 به بعد به این جریان در دهه های 40 و 50 رونق می بخشد.
    کلیدواژگان: نقد ادبی، جریان شناسی ادبیات داستانی معاصر، بومی گرایی
  • عالیه کردزعفرانلوکامبوزیا، بهرام هادیان صفحه 117
    هدف از نگارش این مقاله بررسی واکه های زبان فارسی و تفاوتهای واج آرایی آنهاست. بسیاری از زبان شناسان معتقدند که واکه های زبان فارسی دو دسته اند: گروه اول واکه های کشیده /A،i،u/ هستند که دو جایگاه زمانمند را به خود اختصاص می دهند و به لحاظ طول زمان تلفظ و تولید، دو برابر واکه های کوتاه هستند. گروه دیگر واکه های کوتاه /a،e،o/ هستند که یک جایگاه زمانمند را به خود اختصاص می دهند. اما تفاوت کشش واکه ها در گفتار و نوشتار زبان فارسی محسوس نیست و تنها در تقطیع اوزان اشعار فارسی که دارای افاعیل عروضی هستند از جمله آثار حافظ، سعدی، مولوی، این نوع کشش مورد توجه قرار می گیرد و با توجه به کوتاهی و بلندی یا کشیدگی هجا این تقطیع انجام می شود. روشی که در این مقاله اتخاذ شده است، بررسی دو طبقه بودن واکه های زبان فارسی به لحاظ واج آرایی (phonotactic) است. در این مقاله سعی شده است خوشه های همخوانی که بعد از شش واکه زبان فارسی به کار می روند در ساخت های مختلف بررسی شوند. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد که واکه های /a،e،o/ یک طبقه طبیعی و واکه های /A،i،u/ یک طبقه طبیعی دیگر را تشکیل می دهند.
    کلیدواژگان: طبقه طبیعی، واج آرایی، خوشه همخوانی، پایانه، تشدید
  • مریم مجیدی صفحه 145
    نمود از ویژگی های ساختاری و معناشناختی فعل است که در بین دستور زبان دانان ایرانی، نخستین بار در بحث ویژگی های فعل در زبان فارسی باستان، مورد توجه پرویز ناتل خانلری قرار گرفته است. پس از آن این مبحث به دستور زبان فارسی معیار نیز راه یافت و در سال های اخیر در مقاله ها و نیز کتاب های درسی دستور زبان فارسی جنبه هایی از آن مطرح شد. با این همه در منابع یادشده تمامی جلوه ها و کارکرد های این مقوله چنان که باید تبیین نشده و در مواردی نیز با عناوین دیگری مورد بحث قرار گرفته است. تجربه نویسنده درتدریس دستور زبان نشان می دهد دانشجویان زبان و ادبیات فارسی یا تمایزی بین نمود و مقوله های زمان و وجه فعل ق‍‍‍‍ایل نیستند و یا به درستی جنبه ها و کار کرد های نمود فعل را در نمی یابند.
    این نوشته کوششی در تبیین جنبه ها و مرزهای مقوله دستوری نمود و انواع گوناگون آن در زبان فارسی معیار است.
    کلیدواژگان: نمود فعل، نمود واژگانی، فعل لحظه ای، فعل تداومی، فعل لحظه ای، تداومی، نمود صرفی، نمود نحوی، فعل ماضی ملتزم، فعل مضارع ملتزم
  • محمد مهدی احدیان صفحه 159
    نام های جغرافیایی مجموعه بزرگی از واژگان هستند. این نام ها که در طول قرن ها پدید آمده اند، جاینام (Toponym) نامیده می شوند. بررسی جاینام ها از آن روی اهمیت دارد که می تواند در آشکار ساختن بسیاری از حقایق تاریخی پنهان که جز نام، اثری از آنها به جای نمانده است پژوهشگران را یاری دهد. جاینام ها به عنوان واحد های زبانی در معرض همه تغییراتی هستند که در حوزه زبان روی می دهد. در بررسی جاینام ها کوشیده می شود بر پایه روش های زبان شناسی تاریخی- تطبیقی و با توجه به اطلاعات تاریخی و جغرافیایی مربوط به مکان ها، ریشه شناسی جامعی از این واژگان عرضه شود.
    این مقاله به بررسی تاریخی-ریشه شناختی دو جاینام «نهاوند» و «آدراپانا» در استان همدان پرداخته است. نتیجه این بررسی نشان دهنده ارتباط میان جاینام باستانی نسا و نام شهر نهاوند و کمک به آشکار شدن مکان جاینام های باستانی نسا و آدراپانا در سرزمین ماد است که از دیدگاه باستان شناسی و جغرافیای تاریخی نیز اهمیت دارد.
    کلیدواژگان: ریشه شناسی، جاینام، زبان شناسی تاریخی، نهاوند، آدراپانا، نسا، گئوماته مغ
  • بهروز محمودی بختیاری، آرزو آدی بیک صفحه 175
    استفاده روزافزون از تلفن همراه در جامعه امروز، با توجه به امکاناتی که خدمات آن در اختیار می گذارد، ارتباطات فردی و کلامی ما را دگرگون کرده است. ارزانی نسبی خدمات پیام کوتاه نسبت به مکالمات، در کنار امکان ارسال گروهی پیام به تعداد زیاد باعث شده است که فرهنگ جدیدی در استفاده از پیام کوتاه به ویژه در میان جوانان پدید آید و تلفن همراه عملا به رسانه ای مکتوب مبدل شود. این پژوهش با توجه به اهمیت این شیوه نوین ارتباطی، به بررسی یکی از مهم ترین کارکرد های استفاده از پیام کوتاه یعنی طنزهای ارسالی می پردازد و عوامل اصلی ایجاد طنز را بررسی می کند. هدف آن است که رایج ترین کاربردهای طنز و گرایش های غالب ناظر بر شکل گیری این گونه شوخی ها از منظر تجزیه و تحلیل کلام بررسی شود. نویسندگان با بررسی داده های موجود دریافتند که در شمار بیشتری از پیامک های ارسالی اصول همکاری گرایس به صور مختلفی نقض شده اند.
    کلیدواژگان: پیام کوتاه، تلفن همراه، تحلیل گفتمان، تلویح، طنز
|
  • Abolfazl Horri Page 1
    The present article is a study and analysis of typology of Quranic narratives, and their distinctive features making them different from some narrative genres such as legends, myths, and historical reports. At first, the genealogy of these genres is presented, and then, referring to the verses (Ayahs) and reliable sources, the etymology of the words related to the Quranic narratives is investigated. The writer goes on with the typology of Quranic narratives, and the features distinguishing them from legends, myths, and historical reports. Although Quranic narratives may have some elements of storytelling, common to such genres, one thing is for sure: no matter what type they are, they were divinely revealed to the heart of the Prophet. Therefore, the idea of being false or superstitious is totally rejected.
  • Mansur Pirani Page 29
    Death, which can somehow be linked with religion, is a major concern to all people. Mankind has nourished many grate dreams and thoughts and just these great desires have caused his flourishing and elevation ‚ and where his dreams and desires cannot be practicable‚ he realized them with makind legends and mythical characters. One of these wonderful dreams which mankind has brought in to being, is everlastingness or immortality that has been reflected either in nations legends‚ fables and mythical works ‚ such as Gilgamesh ‚ Achilles, invulnerability of Isfandyar, or in religious narratives like Khezr. The dream of everlastingness made the mankind find a way to realize it. The human’s masterpieces throughout the history reflected this dream in an artistic language. Mawlānā’s Mathnavi is one of these masterpieces, where Mawlānā being inspired with Quran and the prophetic sentences, believes that love is the base of being, and due to the essence common to both God and mankind, i.e. the Divine Spirit breathed in mankind, he can become God-like and make himself eternal. The present article studies “the desire to eternity” in Mawlānā’s views, referring to his source of inspiration, and relying on some verses from Mathnavi and Divan-e Shams.
  • Bakhshali Ghanbari Page 49
    Human is one of the key concepts in Mowlavi’s works, especially in Mathnavi. Mowlavi considers human as an eye created to gaze at God and thereby, take pleasure; the essence of existence is thought, the thought whose object is The Divine. One can certainly ask where human originated from. According to the divine religions and the Gnostic schools following them man was made out of mud, and Adam was the first referent of humans. So, it is worth asking what processes human has left behind to reach to his present stance. The question is investigated as genealogy. Mowlavi introduces different stages in human’s genealogy. Having passed these stages, he reached the present stage. Now, he has come up with the question that, how his present situation is. The answer lies in human’s nature, which Mowlavi considers it of double quality. In sum, all these issues are reflected in Mathnavi. The humans’ creation out of various kinds of soils is the symbolic way of suggesting their different faculties and natures. At the same time, he has the potential of being the place of the Divine revelation; the soul breathed in him is the symbol of God’s presence in this place. This soul involves the levels including vegetative soul, animal soul, and holy soul.According to Mowlavi, human is the ultimate cause of the creation, though he is the last being to be created. Now, if he could reach perfection, he would acquire the capacity to be exalted. Such exaltation would result in his turning to be God-like, which would promote him far beyond plans, animals, and angels, to an exalted rank. This is so because human moves from these stages, while non-human beings are permanently fixed in their stages.
  • Tahereh Khoshhal Dastjerdi, Qolamhosein Sharifi Valdani, Mehdi Famoori, Alireza Shadaram Page 75
    The historical-literary book of Taj-al-Ma’aser is the oldest document on the history of the Qourians. It was written in 602 (A.H.) by Hasan Nezami Neishabouri, who lived at the time of the Qourians of India and, as one of their officials. In addition to its historical value, the book is of great literary importance.Using poetic figures, and frequent references to Arabic and Persian poems are among its features. According to Malek-al-sho’ara-ye Bahar, none of the ancient works has so many references to poems and poetry as Taj-al-Ma’aser has. Therefore, it can help to reconstruction of the verses lost in divans’ of famous poets.The authors here in the present article have made comparisons between the verses from the well-known poets recorded in Taj-al-Ma’aser and in their edited divans. No doubt that such a comparison is so helpful for the exploration and correction of the poems.
  • Alireza Sedighi Page 95
    Nativism was a reaction from the intellectuals who aimed at catching the attentions of their addressees to their roots and origins. Many countries experiencing colonialism, turned their attention to the subject, and naturally, different intellectual communities in Iran responded to it, as well. Analysing pre-Revolution literary movements, we can find nativism, a movement usually ignored by the critics. The stories written during this movement criticizes the others, and the government following the others, and draw the people’s attention to their roots. In the present article, reviewing briefly Iran’s historical, social, cultural and literature conditions during the years 1320 to 1357 (S.H.), we have shown the main features of these stories, including, nativism, caring about Iranian-Islamic identity. The research reveals that during the 1320s and 1330s, the feature of nativism fades. The policies of Pahlavi regime in these two decades, and the way he treats the intellectuals create conditions which ultimately leads in their indifference to nativism. But the influence of the intellectual movements, particularly, the thoughts of Al Ahmad and Shari’ati, and the changes in the social condition of the country from 1342 on strengthens it in 1340s and 135s.
  • Aliyeh Kord-E Zafaranlu Kambuziya, Bahram Hadian Page 117
    The present article aims at studying the vowels of Persian Language and their phonotactic differences. Many Iranian linguists divide the vowels of Persian into two categories, the long vowels , which have two time-values, and the short ones which have one time-value. The long vowels are twice the short vowels in time of articulation. However, vowel duration is not sensed clearly in written or spoken Farsi. It is just noticed when scanning meter and rhythm of classical poems like that of, say, Hafiz, Sa’di, and Mowlavi. Dividing a line of a poem is done based on the length and duration of the syllables. The present article investigates the binarity (phonotactically) of the vowel classes in Farsi. We studied the consonantal clusters following the six vowels in different structures. According to the findings of the research, the vowels , and the vowels make two natural classes.
  • Maryam Majidi Page 145
    Aspect is considered a structural and semantic feature of verbs. P. Natel Khanlari was the first grammarian who introduced it to Persian grammar, describing the properties of verbs in the ancient Persian. Then it was widely used by others in writing the grammar of the standard Farsi. Recently, many books and articles devoted lines or pages to clarify some of its features. However, it has been researched insufficiently, and in most cases under confusing terminologies. As a person who has taught Persian grammar for years, I can claim that the students of Farsi Language and Literature don’t make any distinctions between Aspect, Time, and Mood; they have no idea of different aspects of verbs and their functions.This article is an attempt to explore and explain grammatical features of Aspect in modern Farsi language, and its different types.
  • Mohammad Mahdi Ahadian Page 159
    Geographical names, referred to as ‘toponyms’, make a large set of lexemes gathered over centuries. To study toponyms is important since they provide good clues about many historical facts from which nothing has been left, except a few names.As linguistic units, they are exposed to any change that may occur in a language. The study of toponyms, based on the methods of historical-comparative linguistics, and using historical and geographical information provides their comprehensive etymology.The present article is a historical- etymological survey of two toponyms in Hamedan province: ‘Nahavand ‘ and ‘Adrapana’. According to the findings of the research, the ancient toponym of ‘Nesa’, and the city ‘Nahavand ‘ are related to each other. This helps to locate ancient ‘Nesa’ and ‘Adrapana’., which are of archeological and historical-geographical importance.
  • Behrooz Mahmoodi-Bakhtiari, Arezoo Adibeik Page 175
    The growing use of cell-phones in the modern society, regarding the various services they provide, has changed both our interpersonal and verbal communications. Being of relatively low cost, and able to simultaneously send a message for larger groups of people, SMS has indeed turned into a written medium which has resulted in a new culture in sending messages, especially among the youth.Considering the importance of this new way of communications, the present article studies its widly used application, i.e. the humors sent through SMS. The purpose of the research is to study, from a discourse analysis perspective, the most common techniques, and the most dominant approaches in forming humors.Having analysed the data, we found that in most cases the Grician Co-operative Maxims have been violated in different ways.