فهرست مطالب

نشریه جامعه شناسی هنر و ادبیات
سال یکم شماره 2 (پاییز و زمستان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/10/10
  • تعداد عناوین: 7
|
  • غلامرضا جمشیدیها، وحید طلوعی صفحه 7
    در این مقاله کوشش شده است تا ساحت های دین و هنر به مثابه حوزه گردش ایده نمایانده شده و با بیان رابطه هر یک با فضای اجتماعی و نسبت هر یک با قدرت، در ابتدا بر اساس مبانی نظری پی یر بوردیو امکان تحولات ساختاری در هر یک از این میدان ها طی تکوینی تاریخی نشان داده شود. با نگاهی تاریخی، سعی در نشان دادن این نکته بوده است که در سپهر سنتی، درآمیختگی دین و هنر به قسمی بوده است که جداسازی این دو از یکدیگر ناممکن می نماید و اصولا هنر دینی و دین آمیخته با هنر بوده است و مناسبات میدان های دین و هنر بر اساس همین درآمیختگی قابل فهم است. از سوی دیگر، برآمدن هنر مدرن براساس ایجاد تفکیک حوزه های متفاوت اجتماعی منتج از مدرنیته، منجر به استقلال هرچه بیشتر این میدان ها از هم شد. این امر که با گسترش دنیوی شدن صورت گرفت، هرچند صبغه دینی هنر را کاست، ولی به جای آن هنر را گاه در مقام والای رهایی بخشی قرار داد. با این همه، لازم است که نسبت این امر با فرایند دنیوی شدن سنجیده شود. امری که امروز نیز در باز- افسون زدایی جهان مدرن در قالب نشاندن هنر به جای دین در کار است.
    کلیدواژگان: سنت، دنیوی شدن، دین، مدرنیته، ساختارگرایی تکوینی، هنر، افسون زدایی و باز افسون زدایی
  • شاپور بهیان صفحه 37
    مقاله حاضر درباره رابطه صادق هدایت و حزب توده ایران و تاثیر گفتمان چپ به واسطه این حزب بر آثار دوره دوم هدایت، یعنی آثاری که در دهه 1320 نوشت، به خصوص حاجی آقا است. در این مقاله، نشان می دهیم که چگونه گفتمان حزب توده در زمینه سرمایه داری بر نحوه شکل گیری شخصیت حاجی آقا در مقام تیپ سرمایه دار مؤثر بوده است. به عبارتی، چگونگی برساخته شدن یک شخصیت را از خلال گفتمانی مسلط نشان می دهیم و مشخص می کنیم که آنچه در این رمان خلق می شود، نه بازنمایی آدمی مشخص در واقعیت بیرونی، که بازنمایی قواعد چگونه دیدن چنین آدمی است. در این مقاله، نشان می دهیم که چگونه گفتمان حزب توده در زمینه سرمایه داری بر نحوه شکل گیری شخصیت حاجی آقا در مقام تیپ سرمایه دار مؤثر بوده است. به عبارتی، چگونگی برساخته شدن یک شخصیت را از خلال گفتمانی مسلط نشان می دهیم و مشخص می کنیم که آنچه در این رمان خلق می شود، نه بازنمایی آدمی مشخص در واقعیت بیرونی، که بازنمایی قواعد چگونه دیدن چنین آدمی است.
    کلیدواژگان: فاشیسم، سرمایه داری، امپریالیسم، حزب توده ایران، گفتمان چپ، بورژوازی
  • حسین پاینده صفحه 69
    در مباحث نقد ادبی، اصطلاح «رئالیسم»به مفهومی خاص برای اشاره به جنبشی ادبی در قرن نوزدهم به کار می رود و به مفهومی عام، نام سبکی ادبی است که هنوز در ادبیات داستانی معاصر استمرار دارد. مدیر مدرسه آل احمد نمونه ای خصیصه نما از آثار رئالیستی به مفهوم عام کلمه است که نویسنده در آن کوشیده است انسان ها و اوضاع اجتماعی را آن گونه که در زندگی واقعی (ایران دهه 1330) به نظر می رسیدند بازنمایی کند. سبک رئالیستی مانند آینه ای شفاف است که واقعیت ها را بازمی تاباند، اما نویسنده نباید در فرایند این کار دیدگاه های اجتماعی و سیاسی خود را آشکارا بیان کند. آل احمد از این اصل مهم تخطی کرده است، چندان که می توان گفت بخش های فراوانی از این رمان صبغه ای تصنعی و حتی شعارگونه دارد. مایکل هیلمن مدیر مدرسه را از همین حیث دارای نقصان می داند و اعتقاد دارد که آل احمد نتوانسته است از انتقاد اجتماعی فراتر رود. در مقاله حاضر، نخست جنبه های رئالیستی رمان مدیر مدرسه را، با تاکید بر سه عنصر مکان و شخصیت و درونمایه، بررسی خواهیم کرد. در بخش دوم، تخطی آل احمد از روش نگارش رئالیست ها را بررسی می کنیم و نشان می دهیم که او به سبب دیدگاه های سیاسی و انتقادی خاص به ویژه به سبب دیدگاهش درباره «غرب زدگی»، گاه رمان خود را تا حد بیانیه ای سیاسی یا سند اجتماعی فرومی کاهد. در بخش سوم، استدلال می کنیم که گرچه هیلمن یکی از ضعف های نظرگیر مدیر مدرسه را به درستی تشخیص داده است، اما نظر او مبنی بر این که تاثیر این رمان فقط به تداوم شرایط اجتماعی منعکس شده در آن بستگی دارد نادرست است.
    کلیدواژگان: توصیف مکان، آل احمد، انتقاد اجتماعی، رئالیسم، شخصیت پردازی، بازنمایی
  • تقی آزاد ارمکی صفحه 99
    مقاله، رابطه سینمای ایران با جامعه مبداش را با محوریت میزان همگام بودن سینما با تغییرات اجتماعی به پرسش گذارده است. مسئله محوری مقاله، ارزیابی توان سینمای ایران در به نمایش کشیدن تکثر واقعیت اجتماعی است. برای توصیف این نزدیکی به واقعیت از توزیع کارکردی فیلم های سینمایی بهره گرفته ایم. در حوزه کارکردهای سینما، بازه مذکور به سه دوره قبل از خاتمی، دوره اول خاتمی، و دوره دوم خاتمی تقسیم و فیلم های هر دوره ذیل چهار کارکرد گریزخواهی، جامعه پذیری، نشان دادن واقعیت و ایجاد نگرش های جدید مقوله بندی شده اند. بررسی کارکردی این سه دوره نشان می دهد که دوره اول و دوم توزیع کارکردی مناسبی دارند، اما دوره سوم بیشتر به سمت فیلم های گریزخواه تمایل داشته است. تبیین این پدیده با مفهوم کاهش امید به تغییر در دوره سوم و روی آوردن جامعه به رؤیاپردازی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سینمای ایران در این دوره دوازده ساله، متاثر از تغییرات اجتماعی، سینمایی حساس به تغییرات جامعه مبداش می باشد که به خوبی برای مطالعات فرهنگی و اجتماعی در خصوص آن جامعه به کار می آید. در این مقاله، که بر اساس پژوهشی در حوزه جامعه شناسی هنر تنظیم شده، از رویکرد نظری بازتاب و مفهوم کارکردهای سینما به منزله چارچوب مفهومی استفاده شده است. روش های اسنادی برای توصیف فضای اجتماعی دوره مورد مطالعه و تحلیل محتوای کیفی برای درک ساختار و کارکرد فیلم های سینمایی به کار گرفته شده اند. یافته های تحقیق بر اساس تحلیل 120 فیلم، ده فیلم پر فروش هر سال، صورت بندی شده است.
    کلیدواژگان: رویکرد بازتاب، تغییرات اجتماعی، سینما، امید به تغییر، واقعیت، کارکردهای سینما
  • محمدرضا مریدی، معصومه تقی زادگان صفحه 131
    هدف این مقاله بررسی عوامل موثر بر بازار عرضه و فروش نقاشی در ایران است. در تحقیق مذکور، عوامل به چهار دسته تقسیم شده اند که عبارتند از: 1) ویژگی های فردی و اجتماعی هنرمند 2) ویژگی های بصری و زیباشناختی تابلوهای نقاشی 3) نقش نگارخانه ها و واسطه ها و 4) قیمت گذاری و سازوکار بازار. برای دست یابی به این هدف، به مطالعه میدانی عرضه و فروش تابلوهای نقاشی در نگارخانه ها، گالری ها و نمایشگاه های تهران پرداختیم. با به کارگیری روش پیمایشی، 414 تابلو نقاشی از مراکز فروش فعال در تهران طی چهار ماه اول سال 1387 نمونه گیری شد و تاثیر متغیرهای سن و جنسیت نقاش، ویژگی های کالبدی (اندازه، نوع قاب، بستر و مواد)، ویژگی های زیباشناختی تابلو (سبک، تکنیک و مطلوبیت هنری) و شیوه عرضه آثار به بازار (نگارخانه، مغازه و نمایشگاه) بر قیمت این آثار آزمون شد. نتایج مصاحبه و گفتگو با نقاشان و نگارخانه داران در بعد کیفی تحقیق و انجام تحقیقات پیمایشی در بعد کمی تحقیق نشان داد رابطه پایدار و معناداری میان عوامل زیباشناسانه (سبک، تکنیک، شگردهای بصری و...) و عوامل غیر زیباشناسانه (سن و جنسیت نقاش و ویژگی های کالبدی اثر مانند اندازه و...) بر قیمت آثار هنری وجود دارد. کشف رابطه میان این متغیرها، نشان دهنده قواعد پایدار و مشترکی میان ارزیابی های هنری و ارزش گذاری های اقتصادی است.
    کلیدواژگان: نگارخانه ها، بازار نقاشی، واسطه های بازار هنر، نقاشی، عرضه و فروش
  • ایمان افسریان صفحه 171
    در مقاله حاضر، رقابت هنرمندان نقاش نوگرا در 50 سال گذشته بر سر سرمایه های نمادین، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بررسی و تلاش شده است نشان داده شود تحولات سیاسی و اجتماعی و کنش ها و دسته بندی های گروهی چگونه بر رقابت های میدان های قدرت در حوزه نقاشی و نیز بر میدان قدرت دولتی موثر بوده است. در این مقاله، از نظریه میدان های هنری پی یر بوردیو استفاده شده و فرضیه اصلی این است که زمانی که اشتراک نظر و تفاهم در نظریه هنر و تعریف هنر میان میدان های گوناگون هنری و دولت وجود داشته باشد، رقابت اصلی به سمت سرمایه فرهنگی کشیده می شود و نتیجه آن خلق آثار هنری با کیفیتی بالاتر است. زمانی که این انسجام نظری و اشتراک هدف بین این دو میدان وجود نداشته باشد، رقابت به سرمایه های دیگری کشیده می شود که تعریف های مشخص تر و اشتراک نظر بیشتری بر سر آنها وجود دارد؛ مانند سرمایه های نمادین و اجتماعی. برای آزمون این فرضیه، دوسالانه های نقاشی بررسی و مشخص شد که ترتیب و ترکیب قرارگیری آثار در سالن نمایش، همچنین ترتیب و ترکیب چینش آثار در کاتالوگ های هر کدام از این دو سالانه ها با تحولات میدان های قدرت هنرمندان تجسمی و نیز میدانهای قدرت خارج از این حوزه ارتباط داشته است. نتیجه نهایی این که در دهه چهل و اوایل دهه پنجاه و دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی نوعی اشتراک نظر میان دولت (حامی بزرگ) و هنرمندان متجدد بر سر قواعد هنری باعث شد اهمیت سرمایه فرهنگی در مقایسه با سایر سرمایه ها بیشتر شود.
    کلیدواژگان: سرمایه نمادین، قواعد هنری، نقاشی نوگرا، میدان قدرت، سرمایه اجتماعی، بی ینال نقاشی
  • کامران سپهران صفحه 197
    تاکنون به آثار میرزا آقا تبریزی، نمایشنامه نویس پیش گام، از دریچ? تاریخ تکاملی تئاتر ایران نگریسته شده است. اما این مقاله جنبه های روشنگرانه این متون از حیث حیات اجتماعی سال های پیش از مشروطه یادآور می شود و فراتر از آن، انقلابی بالقوه زیباشناختی را در آن می یابد. به این طریق، می کوشد در پیوندی میان جامعه شناسی و زیباشناسی بر اهمیت شناخت میان رشته ای تاکید بگذارد. تاکنون به آثار میرزا آقا تبریزی، نمایشنامه نویس پیش گام، از دریچ? تاریخ تکاملی تئاتر ایران نگریسته شده است. اما این مقاله جنبه های روشنگرانه این متون از حیث حیات اجتماعی سال های پیش از مشروطه یادآور می شود و فراتر از آن، انقلابی بالقوه زیباشناختی را در آن می یابد. به این طریق، می کوشد در پیوندی میان جامعه شناسی و زیباشناسی بر اهمیت شناخت میان رشته ای تاکید بگذارد.
    کلیدواژگان: زیباشناسی شناخت، میرزا آقا تبریزی، امر حسی، تئاتر ایران، سیاست زیباشناختی
|
  • Page 7
    This paper tries to show religion and art as fields of idea exchange. By stating the relationship of them to social space and power based on the theoretical principles of Pierre Bourdieu, we show the possibility of structural changes in these fields during a historical genesis. Art and religion have traditionally been mixed and it was impossible to separate them until the modern era. Because of this, religion and art were understandable by this mixture. But modernity separated social fields such as art and religion and the rise of modern art lead to the independence of these fields. Because of secularization, art lost its religious aspect but find a new one: emancipation. This paper tries to show religion and art as fields of idea exchange. By stating the relationship of them to social space and power based on the theoretical principles of Pierre Bourdieu, we show the possibility of structural changes in these fields during a historical genesis
  • Page 37
    This paper is concerned with the relationship between Sadegh Hedayat and the Tudeh party and the party’s influence on his works written after 1942, particularly Hadji Agha. We aim to show how leftist discourse has influenced Hedayat. In other words, we demonstrate how a character is constructed by an overruling discourse and that what is created in this novel is not a real man in the real world but a representation of the rules which determine how he can be seen. This paper is concerned with the relationship between Sadegh Hedayat and the Tudeh party and the party’s influence on his works written after 1942, particularly Hadji Agha. We aim to show how leftist discourse has influenced Hedayat. In other words, we demonstrate how a character is constructed by an overruling discourse and that what is created in this novel is not a real man in the real world but a representation of the rules which determine how he can be seen
  • Page 69
    “Realism” is a critical term which in its specific sense refers to a literary movement in mid-nineteenth century and in its general sense designates a style of writing that has continued into the contemporary period. The School Principal, a short novel by Jalal Ale-Ahmad, is a characteristic example of realism in its general sense in which the author attempts to represent people and social conditions as they appeared in reality (Iran in the 1950s). The realistic text is like a mirror with a clean surface that merely reflects the realities; however, in the process of reflecting the realities the author should not express his/her social and political views explicitly. Ale-Ahmad violates this important principle, so much so that it can be asserted that various sections of this novel appear rather artificial and of a propagandist nature. Michael Hillmann sees a fundamental flaw in this respect in The School Principal and believes that it remains within the boundaries of social criticism. In its first section, this paper explores the realistic aspects of The School Principal with emphasis on three elements of character, setting and theme. Section two examines Ale-Ahmad’s violation of the principles of realism and argues that adherence to specific social-critical attitudes (especially what he called “Weststruckness”)
  • Page 99
    This paper aims to explore the relationship between Iranian cinema and Iranian society and tries to evaluate the potentials of Iranian cinema in depicting the multiplicity of social fact. A functional distribution of films was used in order to describe this multiplicity. The 12 years were divided into three periods: the pre-Kahtami era, and the first and second Khatami administrations. The films have been studied according to the four functions of socialization, showing the reality, making new ideas, and escapism. Results show that in the first two periods there was a proportional distribution of these functions, while in the third most of the films were escapist. The research that inspired this paper was done in the field of sociology of cinema. The methods used are documentary and qualitative content analysis.
  • Page 131
    This paper is an attempt to study the factors that affect the painting market in Iran. Based on our preliminary assumption these factors were divided into four groups: social and personal factors concerning the artist, aesthetic and artistic factors concerning painting, the role of galleries and dealers, and price evaluation of painting. The examination began by field study of the distribution and sale of paintings in galleries and exhibitions in Tehran. Based on survey findings and interviews with painters and critics, the influence of unaesthetic factors on aesthetic assessments was established. 414 paintings were studied through the empirical model. The samples were chosen from sale centers in Tehran which were active in the first four months of the year 1378. Through employing a regression model, the analysis showed the influence of age and gender, form factors (size, frame and material), aesthetic aspects (style, technique), and different ways of presentation painting (gallery and exhibition) on the price of artworks. The findings can be used in economical attempts to restore order in the art market as well as preparing the ground for developing taste in the Iranian art society.
  • Page 171
    the present study examines competition among modernist painters for symbolic, social, economic and cultural capitals within the past 50 years and has tried to reveal how political and social developments along with actions and fractions, have affected arenas of competition for power in the field of painting, as well as state’s power realm. article has employed the artistic arena theory by Pierre Bourdieu and main hypothesis is that when there is an agreement on art theory and the definition of art for different arenas of art and the state, the main competition will push to cultural capitals and this will culminate in the creation of art works with higher quality. When there is no such integrity between these two arenas, completion will be directed to other capitals which have more clear definitions and there is a higher level of agreement on them. To examine this hypothesis, painting biennale were studied and it was revealed that order and composition of placement of works in the hall of exhibition, along with the order and composition of these works in the catalogues of each biennale had relation with developments in power arenas of plastic art works, as well as power arenas outside this realm. Final conclusion is that in the in the decades of 1340’s and first half of 1350’s and during Khatami’s administration, there has been a consensus between the state and modernist artists on the artistic rules and this was the reason for increasing the importance of cultural capital in comparison with other kinds of capitals.
  • Page 197
    Up to now, studies of Mirza Agha Tabrizi's works (a pioneer of Iranian drama) have been carried out from the perspective of the evolutionary history of drama in Iran. But this paper explores the enlightening aspects of these texts about social life in Iran before the Constitutional Revolution. Furthermore, the present study discovers a potentially aesthetic revolution in these works. By making a link between sociology and aesthetics, this paper tries to emphasize the importance of interdisciplinary knowledge. Up to now, studies of Mirza Agha Tabrizi's works (a pioneer of Iranian drama) have been carried out from the perspective of the evolutionary history of drama in Iran. But this paper explores the enlightening aspects of these texts about social life in Iran before the Constitutional Revolution. Furthermore, the present study discovers a potentially aesthetic revolution in these works. By making a link between sociology and aesthetics, this paper tries to emphasize the importance of interdisciplinary knowledge