فهرست مطالب

نشریه پژوهش های زبانی
سال چهارم شماره 1 (بهار و تابستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/05/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمود بی جن خان، الهام علایی ابوذر صفحات 1-19
    هدف از این مقاله تبیین فاصله بین کلمات نوشتاری و صورت واجی متناظر با آنها در خط و زبان فارسی در چارچوب مفهوم «عمق خط» است. برای این منظور رابطه بین صورت نوشتاری و واجی کلمات با استفاده از قواعد آزاد و وابسته به بافت نگاره- واج صورت بندی می شود. سپس مبانی واج شناختی نگاره های زیروزبری به عنوان ابزار نوشتاری برای کاهش عمق خط فارسی تبیین می شود و در خاتمه شیوه محاسبه عمق خط فارسی، فارغ از اطلاعات زبانی، توضیح داده می شود..
    کلیدواژگان: عمق خط، صورت نوشتاری، صورت واجی، نگاره، نگاره های زیروزبری، اطلاعات زبانی
  • جلال رحیمیان، محمد عموزاده صفحات 21-40
    افعال وجهی و کارکردهای آن ها را می توان از جنبه های گوناگون و در قالب های نظری متفاوتی مورد بررسی و تحلیل قرار داد. مقاله حاضر بر آن است بر اساس چارچوب پالمر (1990) افعال وجهی فارسی را از دو جنبه ی «درجه» و «نوع» توصیف و تحلیل نماید. بررسی مذکور نشان می دهد فعل وجهی «باید» علی رغم عدم استلزام گزاره ای، برای بیان سه درجه از وجهیت معرفتی، دو درجه از وجهیت پویا و یک درجه از وجهیت الزامی به کار می رود. از طرف دیگر، دو فعل وجهی دیگر زبان فارسی: «شدن» و «توانستن» نیز جدای از تفاوت های سبکی، با توجه به کارکردهای مشترک، برای بیان دو درجه از وجهیت معرفتی، دو درجه از وجهیت الزامی و یک درجه از وجهیت پویایی به کار می روند. از دیگر مباحث تحقیق، هر چند سه فعل وجهی فارسی برای بیان درجات و انواع وجهیتی پیشنهادی پالمر ظاهرا کفایت می کند اما بافت موقعیتی و ابعاد کاربرد شناختی نقش تعیین کننده ای در ابهام زدائی معانی هر یک از افعال مذکور ایفا می کند.
    کلیدواژگان: افعال وجهی، درجه و نوع وجهیت، وجهیت های معرفتی، الزامی و پویا
  • هوشنگ بساطی، شهلا رقیب دوست صفحات 41-60
    ساختار مجهول زبان انگلیسی برای زبان آموزان فارسی زبان همواره یک چالش قلمداد شده و به رغم وجود رویکردهای زبان شناختی و آموزشی متعدد، هنوز برای زبان آموزان فارسی زبان در برخورد با آن به نظر مسئله ای آموزشی وجود دارد. در این مقاله سعی شده است با بهره گیری از دیدگاه و آموزه های دستور ساختاری شناختی به بررسی ابعادی از خطاهای زبانی زبان آموزان در مواجهه با ساختار مجهول be-passive در زبان انگلیسی بپردازیم. در تحقیق حاضر، ضمن بررسی رفتار زبانی زبان آموزان فارسی زبان در تولید ساختار مجهول be-passive زبان انگلیسی از طریق طراحی و اجرای آزمونی نوشتاری روی 30 نفر از آزمودنی های سطح زبانی متوسط، دریافتیم که زبان آموزان گستره ای از خطاهای زبانی را از خود نشان می دهند که می توان با بهره گیری از آموزه های دستور ساختاری شناختی به تحلیل آنها پرداخت و در نهایت سویه های کارآمدی برای آموزش این ساختار به زبان آموزان فارسی زبان فراپیش نهاد.
    کلیدواژگان: ساختار مجهول، دستور ساختاری، دستور شناختی، دستور ساختاری شناختی، تحلیل خطا
  • صفحات 61-74
    چنانکه از آثار بازمانده ی دوره ی باستانی زبان های ایرانی بر می آید، در زبان ایرانی آغازین[1] دو دسته پسوندهای اولیه و ثانویه وجود داشته است؛ پسوندهای اولیه، پسوندهایی بودند که به ریشه پیوسته و واژه ای جدید را به وجود می آوردند و پسوندهای ثانویه، پسوندهایی بودند که برای واژه سازی به مشتقات ریشه افزوده می شدند. یکی از مهم ترین و نیز پرکاربردترین پسوندهای اولیه ی ایرانی آغازین پسوند - *- i̭á بوده است. این پسوند در ساخت های زیادی مانند اسم مصدر[2] [قس اوستایی: vairiia- «برگزیدنی، آرزوکردنی» 2√var-: «برگزیدن، آرزو کردن» (هوفمان، 2004: 245)]، ماده ی مضارع طبقه ی[3] چهارم [قس اوستایی: išiia- 2√iš: «به حرکت درآوردن» (کلنز، 1984: 120)]، ماده ی مضارع جعلی [قس اوستایی: paiθiia- «حکومت کردن به» paiti-: «سرور» (کلنز، 1984: 130)] و نیز ماده ی مضارع مجهول کاربرد داشته است. با افزودن صورت تکیه دار این پسوند، یعنی *-i̭á-، به صورت ضعیف ریشه ی فعل، ماده ی مضارع مجهول ساخته می شده است. این پسوند مجهول ساز در سنسکریت نیز به صورت -yá- وجود دارد که به ریشه ی ضعیف پیوسته و ماده ی مضارع مجهول می سازد مانند kriyá- از ریشه ی √kṛ «کردن» (ویتنی، 1889: 252). در هندواروپایی آغازین و نیز دیگر زبان های هندواروپایی این پسوند همراه با صورت ضعیف ماده، در ساخت نوعی ماده ی مضارع کاربرد داشته است مانند لاتینی morior،morī «مردن» *mṛ-i̭e/o->(د وان، 2008: 389)، ریکس صورت هندواروپایی این پسوند ماده ساز را به صورت *-i̭é/ó-بازسازی کرده و آن را در نود و شش ماده ی مضارع بازسازی شده ی هندواروپایی تشخیص می دهد (ریکس، 2001: 19) اما این ماده های مضارع ساخته شده بر پایه ی *-i̭é/ó-، در دیگر زبان های هندواروپایی و نیز هندواروپایی آغازین مجهول نیستند و در واقع کاربرد این پسوند تکیه بر همراه با صورت ضعیف ریشه برای ماده ی مضارع مجهول یک وی‍ژگی انحصاری زبان های هندوایرانی است. رد پای این پسوند را در زبان های ایرانی میانه و نو نیز می توان یافت. در این مقاله به بررسی این پسوند و تحولات آن در دوره های تاریخی زبان های ایرانی پرداخته شده است.
    کلیدواژگان: ماده ي مجهول، پسوند مجهول ساز *، i??، زبان هاي ايراني، باستان، ميانه نو
  • صفحات 75-94
    در این مقاله تناوب سببی در زبان فارسی مورد بررسی قرار می گیرد. با بررسی داده های فارسی نشان داده ایم فعل های ضدسببی در بازنمایی واژگانی خود بر وجود مولفه سبب و موضوع خارجی دلالت می کنند. در ادامه با تحلیل تناوب سببی در چارچوب رویکرد واژگانی- ساختمند نشان داده ایم تناوب سببی حاصل حضور عبارت زبانی حاوی فعل در دو چارچوب معنایی است که شامل چارچوب سببی و چارچوب ضدسببی می شود. این دو چارچوب حاصل کانونی شدن بخشی از صحنه طرح واره ای هستند که توسط فعل توصیف می شود و به همراه چارچوب نحوی مربوط، به صورت ساخت های فعلی سطح پایین نشان داده می شوند. علاوه بر این نشان داده ایم تناوبی بودن یک فعل، علاوه بر ویژگی هایی معنایی فعل به موضوعات فعلی به کار رفته در جمله نیز بستگی دارد. این مسئله در رویکردهای واژگانی به تناوب سببی قابل تبیین نیست زیرا درج واژگانی در نحو رخ می دهد اما در چارچوب رویکرد فوق که یک انگاره کاربرد- بنیاد محسوب می شود، می توان آن را تبیین کرد. در این رویکرد ساخت ها عبارات زبانی را به عنوان یک کل تایید می کنند بنابراین نقش موضوعات فعلی در تناوبی بودن فعل ها بر اساس این رویکرد توضیح داده می شود.
    کلیدواژگان: تناوب سببی، ضدسببی، رویکرد واژگانی، ساختمند، معناشناسی چارچوب
  • آژیده مقدم، نرگس نعمت الهی صفحات 95-110
    فعل اوستایی بر مبنای زمان، نمود، شخص، شمار و دو جهت اکتیو و میانه بررسی می شود. بنا بر دیدگاه رایج، جهت میانه وسیله تبدیل ریشه های گذرا به ناگذر است. این دیدگاه با مشاهده ریشه های فعلی ای شکل گرفته است که در جهت اکتیو، گذرا و در جهت میانه ناگذر هستند، درحالی که زبان اوستایی ویژگی دیگری را در خود دارد که نظریه فوق را به چالش می کشد و آن وجود افعال «فقط میانه» و افعال «گذرای میانه» است. بررسی نوین افعال میانه در زبان های هندواروپایی تجدید نظر در مورد تحلیل جهت میانه و یافتن معیارهایی ظریف تر برای پی بردن به عملکرد آن در زبان های ایرانی باستان، از جمله زبان اوستایی را ضروری ساخته است. در این مقاله افعال میانه اوستای جدید در پرتوی پژوهش های نوین هندواروپایی مورد بررسی قرار گرفته، با روشی متفاوت از پیش دسته بندی شده اند.
    کلیدواژگان: اوستای جدید، بافت، فعل میانه، گذرا، ناگذر
  • سید فاطمه موسوی صفحات 111-127
    از دستاوردهای زبان شناسی شناختی کشف این حقیقت است که زبان ها اغلب برای ملموس کردن برخی مفاهیم انتزاعی از استعاره های مفهومی بهره می برند. استعاره های مفهومی به توضیح حوزه مقصد که حوزه ای انتزاعی است از طریق حوزه مبدا که حوزه ای ملموس است می پردازند. یعنی از طریق مقایسه حوزه انتزاعی مورد نظر با حوزه ای ملموس درک آن را برای شنوندگان راحت تر می کنند. در این پژوهش به تحلیل استعاره های مفهومی موجود در متنی کهن به زبان ختنی می پردازیم. زبان ختنی زبانی ایرانی و از شاخه ایرانی میانه شرقی است. این پژوهش به بررسی بیستمین فصل از کتاب زمبسته می پردازد که حاوی اشعار مهم و معتبر بودایی است. فصل بیستم این رساله متنی است از زبان بودا که برای اندرز و خطاب به شمن های بودایی سروده شده است. بنابراین هدف آن آموزش مفاهیم مهم و بسیار پیچیده آیین بودایی است و علت به کار رفتن استعاره های مفهومی متعدد در این متن نیز احتمالا همین موضوع است. این مطالعه اولا نشان می دهد که زبان ختنی نیز مانند دیگر زبان ها از چنین استعاره هایی بهره جسته است و در مرحله دوم درک بهتر آموزه های بودا در این فراز از متن زمبسته را میسر می کند.
    کلیدواژگان: زبان شناسی شناختی، استعاره مفهومی، زبان ختنی، کتاب زمبسته، آموزه های بودا
|
  • Mahmoud Bijankhan, Elham Alaee Abouzar Pages 1-19
    The present study clarifies the difference between orthographic words and their phonological correspondents in Persian writing system via computing orthographic depth of Persian writing system. In this article، first، the relationship between orthographic forms of the words and their phonological correspondents is formalized by using context free and context sensitive grapheme-phoneme rules. Then، the phonological bases of diacritics are studied. Finally، a method for computing orthographic depth of Persian writing system is introduced regardless of linguistic knowledge. The results indicate that it is possible to reduce the depth of Persian writing system by phonological، morphological and syntactic knowledge of the native speakers.
    Keywords: orthographic depth, orthographic form, phonological form, grapheme, diacritics, linguistic knowledge
  • Jalal Rahimian, Mohammad Amouzadeh Pages 21-40
    Modal verbs and their different meanings can be investigated on the basis of various theoretical frameworks. In this paper، Persian modal verbs are examined and analyzed in terms of degrees and kinds of modality proposed by Palmer (1990). Our analysis shows that although bǎyad ‘must’ does not entail the proposition، it is used to express three degrees of epistemic modality، two degrees of dynamic modality and a degree of deontic modality. tavǎnestan ‘can’ and šodan ‘to become’، on the other hand، behave rather differently; they are used in expressing two degrees of epistemic modality، two degrees of deontic modality and a degree of dynamic modality. According to this research، Persian modals have the capacity to express all degrees and kinds of modality proposed by Palmer.
    Keywords: modal verbs, degree, kind of modality, epistemic, deontic, dynamic modalities
  • Houshang Besati, Shahla Raghibdoost Pages 41-60
    English passive has always been regarded as a challenge by Farsi-speaking EFL learners. Despite the presence of many linguistic and pedagogical approaches in studying and teaching English passive، there still appears to be a pedagogical gap facing Farsi-speaking EFL learners dealing with this construction. Taking up the cognitive-construction grammar perspective، the present article aims to investigate some aspects of the Farsi learners'' errors emerged in forming English be-passive. In the present article، while investigating the linguistic behavior of Farsi-speaking EFL learners in forming English be-passive through designing and implementing a writing experiment on a group of 30 subjects of intermediate proficiency level، we found that subjects show a variety of performance errors which can be analyzed in terms of cognitive-construction grammar approach، and consequently، several suggestions can be put forth for teaching English be-passive to Farsi-speaking EFL learners.
    Keywords: passive construction, construction grammar, cognitive grammar, cognitive, construction grammar, error analysis
  • Pages 75-94
    In this article، the causative alternation in Persian is discussed. First، it is shown that Persian anticausative verbs involve a CAUSE component and an implicit external argument. Second، we claim that causative alternation arises when a single change-of-state verb invokes more than one semantic frame (Fillmore، 1985): causative frame and anticausative frame. These semantic frames are the result of focusing a special part of the schematic scene described by the verb and together with the relevant syntactic frame، they are represented as lower level constructions (Iwata، 2008). Third، the role of arguments in participation in causative alternation can be accounted in a usage-based model of grammar. Based on this view، constructions sanction linguistic expressions as a whole.
    Keywords: causative alternation, anticausative, lexical, constructional approach, Frame Semantics, usage, based model
  • Azhideh Moqaddam, Narges Nematollahi Pages 95-110
    Time، aspect، person، number and active and middle voices are the categories based on which the verbal structure of the ancient Iranian languages are studied. According to the prevailing viewpoint، middle voice is the means by which a transitive root is changed to an intransitive one. This viewpoint has its origin in the verbal roots transitive when conjugated in the active voice and intransitive when in the middle، whereas a closer study of the verbal structure of ancient Iranian languages displays features challenging the validity of the current viewpoint. This article analyzes the general structure of middle verbs as an introduction to the study and re-categorization of the Younger Avestan middle verbs is to appear in another article.
    Keywords: voice, transitive, intransitive, active, middle
  • Seyyed Fatemeh Musavi Pages 111-127
    Cognitive science has found out that languages typically make use of conceptual metaphors to concretize abstract meanings. Conceptual metaphor explains a target domain which is abstract via a source domain which is concrete. In other words، conceptual metaphor compares an abstract domain with a concrete one and thus makes it understandable for listeners/readers. This article studies the conceptual metaphors used in an ancient text in Khotanese language. Khotanese is an Eastern Middle Iranian language. The text is the 20th chapter of the book of Zambasta، which contains valuable Buddhist poems. The 20th chapter contains advices of Buddha to young monks. Buddha wishes to teach these monks his complicated teachings and thus he may have made use of various conceptual metaphors in order to concretize his teachings. This article primarily shows that Khotanese، like all other languages، has profited from conceptual metaphors. Also، this article attempts to render a better understanding of Buddha''s teachings explained in this chapter.
    Keywords: cognitive linguistics, conceptual metaphor, Khotanese language, Zambasta, Buddha's teachings