آرشیو سه‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۳۸۶، شماره ۳۸۸۱
اجتماعی
۶
حقوق شهروندی 1 5

تردیدهای چانه زنی

محسن جندقی

این پیراهن رو بهت می دم 20 هزار تومان!

- خیلی گرونه، 12 هزار تومان بده ببرم.

- 12 تومان! 18 هزار تومان خریدشه، نباید دو تومان هم برای ما بمونه!

- نه! یک پیراهن 18 هزار تومن نمی خواهم.

- خب 16 هزار تومن بده، خیرش را ببینی.

- نه نمی برم، دست شما درد نکند.

- کجا می ری! باشه همون 12 هزار تومان بده!

معمولا در چنین مواقعی است که شک تمام وجود مشتری را فرا می گیرد. فروشنده هشت هزار تومان از قیمت اولیه که گفته بود، پائین تر آمده و حتما باز هم سود زیادی از یک قلم کالامی کند. شما نمی دانید که باید این کالارا بخرید یا این که منصرف شوید و به مغازه دیگری که شاید اجناس آن قیمت ندارد، مراجعه کنید.

اگر صدها سال هم بگذرد و قیمت های کالاو اجناس در اسفندماه دو برابر شود، باز هم مردم خریدهای عید نوروز خود را به این ماه محول می کنند و انتظار دارند که فروشنده ها قیمت های واقعی را مطالبه کنند و از افزایش غیر قانونی آن بپرهیزند. طبق قانون باید قیمت کالاها برای مصرف کنندگان مشخص باشد، اما برخی از مغازه داران به این قانون عمل نمی کنند.

اگر از غیر قانونی بودن مشخص نکردن قیمت ها بگذریم، این کار آنها موجب افزایش عادت ناپسند چانه زنی در جامعه می شود. آن وقت شما اگر بخواهید آدامس هم بخرید، باید چانه بزنید تا به قیمت واقعی آن برسید، تازه اگر برسید.

یکی از حقوق شهروندی شهروندان، خرید کردن با قیمت های واقعی است، اما جالب است که برخی فروشنده ها با وجود رعایت نکردن قانون نصب قیمت روی کالاهای خود از چانه زدن مشتریان هم ناراضی هستند. مشتری ها برای دانستن قیمت کالاها و اجناسی که قیمت ندارد، مدام قیمت را از فروشنده ها می پرسند و پس از آن هم چانه می زنند که موجب نارضایتی فروشنده ها می شود.

به عبارتی، رعایت نکردن قانون نصب قیمت کالاموجب بی اعتمادی مشتریان به فروشنده ها می شود.

دست آخر، خریدار با هر قیمتی که کالای خود را به دست آورد، در برابر این توهم قرار می گیرد که آیا می توانسته با قیمتی بسیار متفاوت تر از این، خریداری کند یا نه.

حق با مشتری است و حتی دانستن قیمت واقعی، نخستین حق اوست که در بازارهای ما بشدت زیر پا گذاشته می شود.