آرشیو چهارشنبه ۱۷ امرداد ۱۳۹۷، شماره ۶۸۴۷
جهان
۲۲
پاورقی : وفاداری والاتر (60)

دیدار با چنی

جیمز کومی مترجم: مسعود میرزایی بهجت عباسی

بعد از اعلام انتصاب فیتز جرالد، به نمایندگی از دادستان در جلسه کابینه با حضور رئیس جمهوری شرکت کردم. طبق روال وزیران دفاع و خزانه داری در کنار رئیس جمهوری دور میز اتاق کابینه در بال غربی کاخ سفید نشسته بودند. وزیر خزانه داری و دادستان کل نیز در کنار معاون رئیس جمهوری در امتداد میز نشسته بودند. با توجه به چنین چینشی، من به عنوان جانشین دادستان در آن جلسه، در سمت چپ دیک چنی معاون رئیس جمهوری نشسته بودم؛ من که تازه بازرس ویژه را منصوب کرده بودم تا درباره دوست او و اسکوتر لیبی، مشاور بسیار معتمد کاخ سفید تحقیق کند.

وقتی منتظر رئیس جمهوری بودیم فکر کردم که باید مبادی آداب باشم. به چنی نگاه کردم و گفت: من جیم کومی هستم از وزارت دادگستری.

چنی بدون اینکه نگاهم کند گفت: می دانم شما را در تلویزیون دیده ام.

او سپس به جلو خیره شد انگار که من حضور نداشتم، در سکوت منتظر رئیس جمهوری ماندیم. احساس کردم چشم اندازی که از پل بروکلین داشتم خیلی دور است.

از همان اول به فیتزجرالد اطمینان دادم این ماموریت احتمالا پنج یا شش ماه طول می کشد. کارهایی بود که باید انجام می دادیم اما سخت نبود. در چهار سال بعدی، او بارها این مساله را به من یادآوری کرد زیرا مورد حمله بی رحمانه جمهوریخواهان و رسانه های جناح راست قرار داشت؛ انگار که او «کاپیتان اهب» (شخصیت اصلی رمان موبی دیک) بود که پرونده ای را تعقیب می کرد که از همان ابتدا بازنده بود.

وقتی فیتزجرالد مسئولیت را برعهده گرفت، دقیقا همان کاری را کرد که از او انتظار داشتم. وی درباره این موضوع تحقیق کرد که چه کسی در دولت با خبرنگاران درباره مامور سیا گفت و گو کرده و در زمان ارتکاب این عمل به چه چیزی فکر می کرده است. بعد از بررسی های دقیق، به نتیجه ای درباره آرمیتاژ و راو رسید که باعث تعجبم نشد. اما درباره لیبی، موضوع پیچیده تر شد. البته تصدیق می کنم که همان موقع هم که رسیدگی به این پرونده را به فیتزجرالد واگذار کردم، مورد او ابهاماتی داشت.