آرشیو سه‌شنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۰، شماره ۴۹۵۲
صفحه آخر
۱۲
هشتگ روز (#گرما)

فهم تصعید با تجربه گرما

کمی مانده به تابستان، اهالی توییتر فارسی نوشتن درباره گرما را آغاز کرده اند. دمای هوا مدام بالا می رود و هشتگ «گرما» هم داغ تر می شود. آنچه می خوانید منتخبی از این توییت هاست. 

«چه جوری تو این گرما دوچرخه سواری می کنید، می دوید یا میرید کوه، هوازی تو گرما واسه من نشدنیه»، «تابستونا من باید برگردم خونه. اصلا هر جای خطه جنوب که شد. گرما که تموم شد برگردم. ‏با توجه به سبک زندگیمون، من اون جا گرمای کمتری می کشیدم تا الان توی تهران. هلاک می شم هر روز»، «اهالی جنوب به زندگی زیر کولر گازی ها عادت دارن و دقیقا هر کدوم میان تهران گرمشون می شه و مردم هم می گن: وا! تو که جنوبی هستی چرا گرمت می شه؟»، «دیروز تمرین پروگرسیو داشتیم و واقعا آخراش داشتم جون میدادم همش هم صحنه افتادن اریکسن تو ذهنم مرور می شد. ضربان قلب رو نگاه کنید این کاریه که تمرین تو گرما و دی هیدراته شدن بدن با آدم میکنه. از الان تا آخر گرما باید آب بگیرم دستم موقع تمرین»، «تا حالا کسی به خاطر شدت گرما و آفتاب افسردگی گرفته؟ من گرفتم»، «معلم علوممون بنده خدا خیلی تلاش کرد، ولی من الان عملی دارم تصعید رو می فهمم؛ از گرما دارم بخار میشم»، «واقعا چی تو تابستون و گرما می بینین که دوستش دارین؟ باورم نمیشه»، «‏در حالی که دو ماهه تو گرما هستیم، هفته آینده تازه تابستون شروع میشه... زیبا نیست؟!»، «‏خیلی ملت تو این گرما بهداشت رو رعایت می کردن، محصولات بهداشتی و شوینده هم50درصد گرون شد»، «گرما مثل فقر و تورم داره از زمین و آسمان می باره»، «توی گرمای 41 درجه سر چهارراه ایستاده با یه دستمال و شیشه شور بی حال و بی جون از شدت گرما، به شیشه ماشین میزنه و میگه پول نمی خوام فقط یه ذره آب دارید؟!» و «با وجود گرما مجبورم کار کنم و آرزوی نشستن و کار کردن زیر کولر برام میمونه. کار من موقتا این طوره، نهایتا هر سال یه ماهش این طور می گذره ولی دلم برای کارگرا، زباله گردا و... می سوزه که هیچ فراری از گرما و سرما ندارن و حتی امید به کار کردن تو محیط مناسب، اونم با حداقل درآمد و بدون بیمه و...»