آرشیو چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳، شماره ۲۳۶۰۵
سیاسی
۸

آسیب شناسی مسئولان از دیدگاه امام خمینی (ره)

انقلاب اسلامی ایران، شجره طیبه ای است که با جانفشانی مردم مسلمان و حقیقت جوی ایران و خون سرخ عاشقان دین و دینداری، با رهبری فریادگر توحید و بیداری، ذریه پیغمبر و تندیس عزت و افتخار اسلامی، حضرت امام خمینی(ره)به بار نشست. انقلابی که با تمام فراز و نشیب های متنوع، توانست به تبیین مولفه های خویش در عرصه جهانی پرداخته و خود را به عنوان یک انقلاب هدایتگر و با یک رویکرد حکومتی در قالب جمهوری و با محتوای اسلامیت، بر قاطبه طالبان طریق هدایت و رستگاری، معرفی نماید. این انقلاب که برگرفته از مکتب اهل بیت - علیهم السلام- است و با آموزه های دینی برگرفته از کتاب و سنت ساختار سازی شده است، حامل سه مشخصه اصلی یعنی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی است به گونه ای که در هیچ جای جهان، انقلاب اسلامی بدون این سه مولفه شناخته شده نیست و این خود، کاشف از واقعیت ملموس صدور آن به جهانیان است. صدوری که مرزهای زمینی و زمانی را پشت سر گذاشته و هنوز که هنوز است با شعار نجات و رهائی انسان ها از یوغ بردگی و بندگی غیر خدا و در زیر لوای توحید و عدالت خواهی به حرکت خویش ادامه می دهد اما در این مجال توجه به یک نکته ضروری است و آن اینکه برای هر حرکت و انقلابی به اعتبار مبدا و سیر آن، دو مرحله قابل تصور است:

1. به نهال نشستن و تحقق آن با مولفه ها و مشخصه هائی که مبین ماهیت آن است و به تعبیری؛ اصول و آرمان هائی که چنین حرکتی را ساختارسازی کرده است.

2. حفظ آن حرکت با تحفظ بر ارکان و آرمان ها و عدم عدول از اهداف و غایات.

قهرا چنین گزینه ای هر چند از حیث تحقق، در طول گزینه اول قرار دارد؛ اما از حیث، اهمیت می تواند در رتبه قبل از آن باشد، چرا که در این مرحله، معضلات و آسیب ها ئی بدنه این حرکت و استمرار آن را تهدید می کند. اما در مرحله اول یعنی اصل تحقق آن، با چنین چالش هائی مواجه نیستیم و بدیهی است که وجود همین آسیب ها و پذیرش آنهاست که باعث توقف انسداد یک حرکت می گردد. از این روی آسیب شناسی یک انقلاب و اعمال راهکارهای مناسب جهت مقابله با آنها، عنصر اصلی در بقاء آن است. از آنجا که انقلاب اسلامی ما نیز از حیث اینکه یک انقلاب است - سوای ماهیت آن - و از سایر انقلابات در این مسئله مستثنی نیست؛ آسیب شناسی آن امری ضروری است و ما در این مجال، آسیب شناسی حاکمان و متصدیان نظام مقدس جمهوری اسلامی را وجهه همت خویش قرار داده و به تبیین این مسئله از نظر بزرگ معمار انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) می پردازیم.

کمتر کلامی از حضرت امام راحل(ره) دیده می شود که در آن نسبت به آسیب هائی که ممکن است متصدیان امور را در معرض خطر قرار دهد، ذکری به میان نیامده باشد که اینکه به بعضی از آنها اشاره می رود.

1. عدم تقوای الهی: یکی از آسیب های جدی برای کارگزاران نظام که همه امور دیگر را تحت الشعاع خود قرار می دهد، عدم پرهیزگاری و ترس از خدای تعالی است. هر چند پدیده مبارکی به نام تقوا از جهت تاثیرگذاری از دو حیث شخصی و اجتماعی قابل طرح است، اما توجه به بعد تاثیرات اجتماعی آن، بخصوص وقتی که درباره متصدیان امر لحاظ شود، ضروری تر است؛ چرا که هرگاه شخصی که فاقد تقوای الهی است، متصدی مسئولیتی در اداره جامعه نباشد، دایره اضرار بی تقوائی، عمدتا به خود شخص برمی گردد؛ اما متصدیان امور، بابت مسئولیتی که دارند، در صورت بی تقوائی، مملکتی را تباه می کنند.

امام خمینی(ره)در این خصوص می فرمایند: «تقوا برای همه لازم است و برای کسانی که متصدی امور کشور هستند، لازم تر است... متصدیان امور به حسب تصدی که دارند اگر خدای نخواسته، تقوا نداشته باشند... این به همه کشور سرایت می کند. همه کشور را یک وقت خدای نخواسته به باد می دهد و لذا برای آنها اهمیت تقوا بسیار بیشتر است تا برای اشخاص».[1] راستی چگونه می توان از متصدی که ملبس به لباس تقوا نشده است، انتظار انجام وظیفه داشت و آن را به عنوان الگوی جامعه اسلامی قلمداد کرد؟

2- عدم ساده زیستی: خروج از حد اعتدال و میانه روی چه به تفریط و چه به افراط، القاء نفس در مهلکه است. توجه به زر و زیورها و تظاهرات دنیویه و نیز تعلقات مادیه، چیزی جز دل بستن به سراب نیست و این دلبستگی نه تنها سبب زیاد شدن حب دنیاست، بلکه تاثیر منفی حظوظ دنیویه بر قلب آن چنان است که: «التذاذات هر چه بیشتر باشد، قلب از آنها تاثیر بیشتر پیدا می کند و تعلق و حبش بیشتر می گردد تا آنکه تمام وجهه قلب به دنیا و زخاف آن گردد و این منشا فساد بسیاری است».[2]

اشرافی گری و عدم ساده زیستی از مصادیق بارز حب دنیاست

اشرافی گری و عدم ساده زیستی هم از مصادیق بارز حب دنیاست که بر همه تبری از آن لازم و نسبت به متصدیان امر لازم تر است، چنانکه امام راحل(ره) در این خصوص می فرمایند: «اگر می خواهید بی خوف و هراس در مقابل باطل بایستد و از حق دفاع کنید و ابرقدرتان و سلاح های پیشرفته آنان و شیاطین و توطئه های آنان در روح شما اثر نگذارد و شما را از میدان بدر نکند، خود را به ساده زیستن عادت دهید و از تعلق قلب به مال و منال و جاه و مقام بپرهیزد. مردان بزرگ که خدمت های بزرگ برای ملت های خود کرده اند، اکثر ساده زیست و بی علاقه به زخارف دنیا بوده اند».[3]

3. بریدن و جدا شدن از مردم: مسئولین باید بدانند تا زمانی که به وجهه مردمی بودن خویش، پای بند هستند، از پشتیبانی عمومی برخوردارند و چنانچه در گیر و دار امور و قبض و بسط حالات، مسیر خویش را از طریق مردم، بیگانه ساختند، اولین اقدام آنها، قدمی است در جهت انحلال و قدرت و عزت آنها.

معمار بزرگ انقلاب بارها بر این آسیب مهم که دامنگیری آن نسبت به حاکمان امر، کم رنگ نیست، هشدار داده اند که: «بپرهیزید از اینکه از ملت جدا شوید، شما را بخواهند، جدا کنند»[4] و نیز: «شما هرچه خوف دارید از خودتان بترسید، از اینکه مبادا - خدای نخواسته - مسیر یک مسیر دیگر بشود؛ راه، راه دیگری باشد و توجه به این چیزی که الآن هست از دست برود و مردمی بودن از دستتان برود که

- خدا نخواسته - یک وقت این قضیه پیش آمد و شما از آن مردمی بودن بیرون رفتید و یک موضع دیگری پیدا کردید... آن وقت بدانید که آسیب می بینید، یعنی آن وقت است که خارجی ها به شما طمع می کنند».[5]

4. اهمال و غفلت از مصالح و مشکلات مردم: سرگرم شدن به مسائل و درگیری های سیاسی و اهمال ورزی نسبت به مصالح جامعه و غفلت از مشکلات مردم یکی دیگر از آسیب های ممکن التصور درباره متصدیان و مسئولان نظام اسلامی است چرا که همین مردم بودند و هستند که لبیک گوی دعوت امام راحل و استقبال از حرکت نوین او بودند و انقلاب، با همت و حرکت آنها به وقوع پیوست. پس توجه به مصالح و مشکلات آنها از ضروریات امور بوده و غفلت از آنها گناهی نابخشودنی. غالب صدر و ذیل سخنان رهبر کبیر انقلاب از تنبیه بر این آسیب جدی خالی نیست. از جمله، آنجا که در جمع هیات دولت شهید رجائی این گونه فرمودند که: «اگر حالا هم شما کارهائی بکنید که توجه مردم را از مصالح، و توجه خودتان از مصالح به چیز دیگر متوجه بشود... عوض اینکه برای این پابرهنه ها، برای این ضعفا، بر اینهائی که زحمت کشیدند و شما را به اینجا رساندند...، از این غفلت کنید و بروید سراغ جنگ اعصاب و بساط، خوب، این همان است که آن وقت، آمریکا می کرد، حالا شما می کنید. آن وقت آن طاغوت می کرد حالا شما می کنید... اگر بنا باشد که شما به جای اینکه اقتصاد مردم را درست کنید، به جای اینکه این کشور را بررسی کنید ببینید کجاهاست که مخروبه هست و مردم از همه چیز ساقط هستند، به جای این، اگر بنشینید سر مسند و با حرف و یا فحاشی به هم، مسائل را غفلت از آن بکنید. این همان است که قدرت های بزرگ می خواهند تا این مملکت خرابه بماند و صدای مردم در آید. اگر شما به مردم کار نداشته باشید به مصالح مردم، به مصالح کشور کار نداشته باشید. فقط مشغول این باشید که من چطور شما چطور، من چطورم شما چطوری، مردم با من هستند، مردم با شما هستند، اگر فکر این باشید این همان است که آمریکا می خواهد».[6]

5. حاکمیت روابط بر ضوابط: مسئله حاکمیت روابط به ضوابط که عمدتا به گزینش افراد غیر کارآمد می انجامد، خصوصا هرگاه پشت بند آن یک سری تلقیات جناحی و سیاسی بازی های لاطائل و مراودات شخصی باشد، بدیهی است وجود چنین رویه ای در هر نظامی سوای آنکه موجب خروج از مسیر عقلانی تحقق امور و رویه عقلائی است، مستلزم تجویز فساد بر صلاح و ناحق بر حق و تقدیم مفضول بر فاضل است و این یعنی تزلزل ارکان آن نظام و بلکه تایید چنین تزلزلی است. حضرت امام(ره) در این خصوص می فرمایند: «دولت بدون گزینش افراد متعهد و متخصص در رشته های مختلفه موفق نخواهد شد... دوست خوب برای دست اندرکاران آن است که در پیشرفت امور محوله به آنان موثر باشد و در خدمت ملت باشد نه در خدمت آنان... دولتمردان با رویه و فکر واحد برای رسیدن به آنچه صلاح اسلام و کشور است به پیش روند و این سیاست صحیح اسلامی است و خدای نخواسته، در سیاست بازی های گروهی وارد نشوند که با ناکامی مواجه می شوند».[7]

6. عدم هماهنگی مسئولین و تضعیف و تخریب یکدیگر: از دیگر چالش های مهم در امر مدیریت مدیران و متصدیان امور، عدم هماهنگی و نیز اختلاف و دخالت در امور یکدیگر است چرا که یک مرکب (مجموعه) تا زمانی که موجود است که از هماهنگی و انسجام لازم بین اجزاء بهره مند باشد و اگر حتی یک جزء در یک مجموعه مبتلا به ناخوانی با سایر اجزاء گردد، انعدام مجموعه حتمی است و این از مدلولات عقل سلیم است. بزرگ مرد تاریخ انقلاب در این زمینه می فرمایند: «شما انصاف می دهید که یک مملکتی که خونش را داده و شما را به مسند نشانده، سرمسند جنگ بکنید؟ دعوا بکنید؟... روزنامه ها هر روز انتقاد کنند، همه را بکوبند؟ به هم تهمت بزنند؟ به هم افترا بزنند؟ آخر این انصاف است؟ پیش خدا چه خواهد شد این؟ پیش ملت چه انعکاسی دارد؟ خارجی ها چه استفاده از آن می کنند؟»[8] و نیز: «ترس آن موقعی است که روسا با هم اختلاف داشته باشند مردم در صحنه نباشند».[9]

تضعیف و تخریب یکدیگر در روند مدیریتی جامعه، همان تاثیر منفی را دارد که بر عدم هماهنگی لازم در اجزاء یک مجموعه متصور است. از نظر حضرت امام(ره) تضعیف و تحقیر یکدیگر باعث سقوط طرفین است. آنجا که می فرماید: «ما اگر بخواهیم برای کشورمان، برای اسلام، پیروزی حاصل بشود باید کارشکنی نکنیم از هم؛ باید همه یکصدا باشیم... اگر رئیس دولت، رئیس جمهور، تضعیف کند مجلس را، خودش قبل از مجلس سقوط می کند و اگر مجلس تضعیف کند دولت و رئیس جمهور و آنهائی که اجرا می خواهند بکنند، این خودشان هم تضعیف می شوند و امروز صلاح نیست.»[10]

وجود عناصر منحرف و غیرهماهنگ با اهداف عالیه انقلاب اسلامی؛ از آسیب ها و معضلات مهم در امر سامان دهی نظام اسلامی

7. به کارگیری منحرفین بی درد و متصدیان غیرصالح: وجود عناصر منحرف و غیر هماهنگ با اهداف عالیه انقلاب اسلامی و متصدیان غیرصالح، یکی از آسیب ها و معضلات مهم در امر سامان دهی نظام اسلامی به شمار می آید. آسیب پذیری بخش های مختلف مدیریت جامعه در صورت اغماض از چنین مهمی، حتمی است. سوای اینکه می تواند کاشف از این یک نوع ساده لوحی و یا تعهد در مسئولیت محوله باشد. در این زمینه نیز به کلمات گهربار حضرت امام(ره) توجه می کنیم که: «گاهی ممکن است که قوانین مترقی و مفید به حال جامعه از مجلس بگذرد و شوای نگهبان آنرا تنفیذ کند و وزیر مسئول هم آنرا ابلاغ نماید، لکن به دست مجریان غیر صالح که افتاد، آن را مسخ کنند و برخلاف مقررات یا با کاغذ بازی ها یا پیچ و خم ها که به آن عادت کرده اند، یا عمدا برای نگران نمودن مردم عمل کنند، که بتدریج و مسامحه غائله ایجاد می کند»[11] و نیز فرمودند: «باید سعی شود که از راه رسیده ها و دین به دنیا فروشان، چهره کفرزدائی و فقرستیزی روشن انقلاب ما را خدشه دار نکنند و لکه ننگ دفاع از مرفهین بی خبر از خدا را به دامن مسئولین نچسبانند و آنهائی که در خانه های مجلل، راحت و بی درد آرمیده اند و... نباید به مسئولیت های کلیدی تکیه کنند و اگر به آنجا راه پیدا کنند چه بسا انقلاب را یک شبه بفروشند و حاصل همه زحمات ملت را بر باد دهند».[12]

8. تصویب طرح های غیرکارشناسانه و خلاف شرع: مجلس شورای اسلامی، عمده مسئولیت سنگین تقنین و قانون گذاری است، لذا از جایگاه خاصی برخوردار بوده و در قانون اساسی هم، منزلت خاص خود را دارد. از انجا که تصویب طرح ها و لوایح و قانون گذاری در عرصه های مختلف با سرنوشت مردم و انقلاب اسلامی، ارتباط مستقیم دارد، بالضروره اموری از قبیل عدم درک صحیح موقعیت ها و مقتضیات جامعه، طرح و تصویب های شتابزده و غیر کارشناسانه و قانونی کردن اموری که با شرع مقدس همخوانی ندارد و غیر اینها، آسیب های سختی است که می تواند این جایگاه رفیع را متزلزل ساخته و از هویت اصلی و اسلامی آن خارج کند. بدیهی است هرگاه داعیه داران نمایندگی این ملت غیور و مسلمان، بخواهند به جای پرداختن به وظیفه قانوی و شرعی خویش، به غیر آن متوجه شده و تقنین قوانین متاثر از یک سری مجادلات سیاسی و جناح بازی های مملکت سوز و به حاشیه راندن دیگر افکار و اندیشه ها و... باشد، چگونه می توان بر پای بندی آنها به رسالتی که دارند، اذعان نمود؟

مکررا شاهد همین دغدغه های بانی بزرگ انقلاب بوده ایم که در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی فرمودند: «اگر خدای نخواسته در مجلس شورای، نه به واسطه سوءنیت، به واسطه اینکه شناخت کم است، یک دسته ای گمان کنند که مکتب سرمایه داری بهتر از مکتب کمونیست است، مثلا یک دسته هم آن طرفی را خیال کنند. او که خیال می کند او بهتر است می رود سراغ اینکه ببیند در اسلام کجاها اسمی از این مسئله برده شده بدون اینکه توجه به اطراف بکند... یک دسته می روند آن چیزی را که باز خودشان به نظرشان رسیده، می روند دنبال آنکه او را پیدا کنند... اگر یک مکتب انحرافی ما را در تحت تاثیر خودش قرار بدهد، از اسلام غافل شده ایم... اگر ده مرتبه این طور اتفاق بیفتد که یک عده ای که اکثریت فرض کنید هستند، اینها یک چیزی بگویند. یک عده ای هم در اقلیت باشند چیز دیگری بگوید. برود در شورای نگهبان و رد کند. اکثریت را رد کند، نقض کند، اگر چندین دفعه این طور بشود، مردم آزرده می شوند یعنی آن شناخت مردم از شما ممکن است یک وقت خدای نخواسته تغییر بکند و این از بزرگ ترین خطرهائی است که برای مجلس اسلامی است و برای اسلام است».[13]

باز فرمودند: «مسائل را طوری رای به آن بدهید که در شورای نگهبان رد نشود؛ یا اگر رد شود، در هر سالی یکی دو تایش رد بشود. اما شما از این ور یک ماه زحمت بکشید و صحبت بکنید و رد و ایراد بکنید و یک مسئله را تمام کنید، آنها بعد از چند روز دیگر بگویند اینها خلاف شرع است، با اسلام نمی سازد یا با قانون اساسی مخالف است که آن هم (قانون اساسی) از روی اسلام است. این وهن برای مجلس می آورد و این خوف برای ما ایجاد می کند که مبادا یک وقتی مردم خیال کنند که اینها تدین ندارند.»[14]

9. عدم اعمال دقت در قضاوت: قوه قضائیه نیز یکی از ارکان و قوای اساسی مملکت است. از آنجا که این تشکل با امر قضاوت و حکم سر و کار دارد، آسیب هائی نیز او را تهدید می کند و اهمیت مسئولیت قضا، آسیب شناسی در این حوزه و بررسی راهکارهای مناسب جهت دفع و رفع آنها را، ضروری تر می نماید. یکی از آسیب های این تشکل را می توان عدم اعمال دقت در قضاوت و تحکیم دانست چنانچه حضرت امام(ره) در جمع شورای عالی قضائی و سازمان های قضائی بر این آسیب تصریح می فرمایند که: «قوه قضائیه سر و کارش باجان مردم است، با مال مردم است، با نوامیس مردم است و باید همیشه خدا را ناظر و حاضر ببیند که خدای نخواسته مبادا یک اشتباهی در کار بشود، یک وقت خطائی بشود خطای شماها بزرگ است و ممکن است یک خطا موجب قتل یک کسی بشود یک خطا موجب بر باد رفتن آبروی کسی بشود. اینها را باید بسیار نظر کرد»[15]

گزینش قاضیان ناصالح نیز می تواند به پیکره قوه قضائیه خلل های کاری وارد آورد چنانکه حضرت امام(ره)می فرمایند: «از امور مهمی که برای قاضی، برای آن اشخاص که بازپرس هستند، برای سازمان بازرسی، از امور مهمی که باید مراعات کنند، این است که امین مردم باشند در آن امری که به آنها محول شده است»[16] و نیز «اینجانب جدا از رئیس دیوان عالی و دادستان کل کشور و انقلاب و شورای عالی قضائی می خواهم هیئت هائی مرکب از اشخاص عالم، مومن و متعهد تشکیل دهند تا دادگاه های کشور را رسیدگی نمایند و قضات غیر صالح و دادستان های منحرف را کنار گذاشته و اگر به مال یا آبروی مردم تعدی نموده اند، محاکمه نمایند. سستی در این امر مهم و مسامحه در آن، خطر عظیمی است برای جمهوری اسلامی.»[17]

10. از آسیب های جدی که در قوه مجریه قابل تصور است، عدم اشراف و دقت ریاست این قوه در موضع گیری هاست که بنیان گذار جمهوری اسلامی در حکم تنفیذ ریاست جمهوری وقت در این زمینه چنین فرمودند: «... و باید توجه نمایند (رئیس جمهور) که در مقامی هستند که یک جمله او گاهی مومنی را ساقط کرده و متعهدی را از بین می برد و یا غیر صالحی را به مقامی که شایسته آن نیست می رساند؛ گاهی یک سخنرانی او، جمهوری اسلامی و کشور را نور می بخشد و گاهی بعکس».[18]

دخالت وزیران در وظایف یکدیگر، آسیب دیگری است که می تواند ارکان قوه مجریه را به لرزه درآورد امام راحل می فرمایند: «هر مسئولی و هر متعهد به نظامی باید سعی کند برای پیشبرد نظام و در چهارچوب محدوده وظائفش عمل کند که در غیر این صورت احتمال پاشیدگی نظام جدی است. لذا اگر هر وزیری دخالت در کار وزیر دیگر نماید که حتی دخالت او باعث رشد کار گردد، مورد قبول نیست. چرا که خروج از چهارچوب اختیارات، ضررش بسیار بیشتر از رشد کار در نقطه ای دیگر است.»[19]

11. دخالت شورای نگهبان در امور اجرائی: بنیانگذار جمهوری اسلامی در جمع فقهاء و حقوقدانان شورای نگهبان درخصوص این آسیب فرمودند: «شما باید سعی کنید که نگویند می خواهید در تمام کارها دخالت کنید، حتی در مسائل اجرائی... شما باید توجه داشته باشید که اگر مباحثات به مناقشات تبدیل شود و جلوی یکدیگر بایستید، اسباب این می شود که شورای نگهبان تضعیف شود و در آتیه از بین برود».[20]

از این روی دقت در بررسی صحیح مصوبات مجلس و تطبیق دقیق آنها با موازین شرعی و قانونی وظیفه مهم این شوراست که تخطی از آن مستلزم مشکلات غیر قابل جبرانی می باشد.

12. خبرگان رهبری نیز از خطر آسیب های جدی و اساسی در امان نیست. خبرگان رهبری است که قبل از هر قوه و نهاد و ستادی باید متعهد به دین آرمان های اصیل انقلاب و رعایت قوانین و ضوابط باشد. قهرا اعمال سلیقه های شخصی این مجموعه را آسیب پذیر کرده و به انحراف می کشاند.

حضرت امام(ره) در پیامی که مناسبت افتتاح اولین دوره خبرگان رهبری صادر فرمودند، آورده اند: «... و اکنون شما ای فقهای شورای خبرگان و ای برگزیدگان ملت ستمدیده در طول تاریخ شاهنشاهی و ستمشاهی، مسئولیتی را قبول کردید که در راس همه مسئولیت هاست... کوچک ترین سهل انگاری و مسامحه و کوچک ترین اعمال نظرهای شخصی و خدای نخواسته، تبعیت از هواهای نفسانی، که ممکن است این عمل شریف را به انحراف کشاند، بزرگ ترین فاجعه تاریخ را به وجود خواهد آورد».[21]

در خاتمه توجه به این نکته ضروری است و آن اینکه همه حاکمان و کارگزاران نظام اسلامی باید این نکته را فراموش نکنند که این مملکت، مملکت امام زمان (عج) است و مملکت اسلام است. در اسلام فقط قانون خدا حکومت می کند و تبعیت از آن و تبلیغ و ترویج آن بر همه لازم است و تخطی از آن موجب عقوبت. امام راحل(ره) در این زمینه می فرمایند: «و هان ای متصدیان و دولتمردان از رده به اصطلاح بالا تا پایین: بهوش باشید که در دو راهی سعادت و شقاوت قرار دارید... توجه کنید و بسیار توجه کنید که همه و همه در محضر مبارک حق هستید و اعمال قلبیه و قالبیه و خاطرات روحیه و لغزش های عملیه همه در حضور اوست»[22]

و نیز در حکومت اسلام حکومت قانون است. اگر شخص اول مملکت ما در حکومت اسلامی یک خلاف بکند، اسلام او را عزلش کرده است یک ظلم بکند، یک سیلی به کسی بزند، ظلم است. اسلام او را عزلش کرده است. او دیگر قابلیت از برای حکومت ندارد»[23]

و نیز «در اسلام حکومت، حکومت قانون (است) حتی حکومت رسول الله و حکومت امیرالمومنین، حکومت قانون است یعنی قانون خدا آنها را تعیین کرده است. آنها به حکم قانون واجب الاطاعه هستند. پس حکم از آن قانون خداست و قانون خدا حکومت می کند. در مملکت اسلامی باید قانون خدا حکومت کند و غیر قانون خدا هیچ چیز حکومتی ندارد».[24]

امید است این نغمه های دلسوزانه رهبر کبیر انقلاب همیشه فرا راه حاکمان و متصدیان امر گردیده و با تحفظ بر توصیه های الهی آن بزرگ مرد، هر کس در هر جایی وظیفه خویش را به شایستگی انجام دهد. والسلام.

* منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم

[1]. صحیفه نور، 1769.

[2]. امام خمینی، چهل حدیث، ص 105.

[3]. صحیفه نور، 1911.

[4]. صحیفه امام، 9144، در جمع افسران و درجه داران نیروی هوانیروز، 28/4/58.

[5]. همان، 16446، درجمع اعضای هیئت دولت، 7/6/61.

[6]. همان، 13202، در جمع هیئت دولت شهید رجائی، 20/6/59.

[7]. همان، 19157،158، پیام به مناسبت سالگرد 22 بهمن، 22/11/63.

[8]. همان، 13201، در جمع هیئت دولت شهید رجائی، 20/6/59.

[9]. همان، 7442، در دیدار با فقهای شورای نگهبان، 28/2/62.

[10]. همان، 12347، در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی، 2/3/59.

[11]. همان، 21426، وصیت نامه سیاسی الهی، 26/11/61.

[12]. صحیفه نور، 20132.

[13]. صحیفه امام، 17/248، در جمع نمایندگان شورای اسلامی، 4/11/61.

[14]. همان، 17 250 251، در جمع نمایندگان شورای اسلامی، 4/11/61.

[15]. همان، 18222، در جمع شورای عالی قضائی و سازمان های قضائی، 29/8/62.

[16]. همان، 7239، در جمع وزیر دفاع و کارکنان صنایع دفاع، 26/10/61.

[17]. همان، 14254، پیام به مناسبت 12 فروردین، 12/1/62.

[18]. همان، 19370، حکم تنفیذ ریاست جمهور، 13/6/64.

[19]. همان،41 64، پیام خطاب به نخست وزیر هیئت وزیران، 22/3/67.

[20]. همان، 1944، در جمع فقهاء و حقوقدانان شورای نگهبان، 11/6/63.

[21]. همان، 185، پیام به مناسبت افتتاح اولین دوره مجلس خبرگان رهبری، 22/4/62.

[22]. صحیفه نور، 6239.

[23]. همان، 369.

[24]. همان، 7201.