آرشیو یکشنبه ۳ تیر ۱۴۰۳، شماره ۲۳۶۰۸
معارف
۷
شبهه ها و پاسخ ها

حقیقت «مولی» در واقعه غدیر (شبهه ها و پاسخ ها)

* در باره حدیث غدیر و لفظ (مولی)، با توجه به آیات قرآن در سوره های حدید (15)، محمد (11)، نساء (33)، مریم (5) و دخان (41) که به معانی متفاوتی (یاور، سزاوار، وارث، خویشاوند، دوست) آمده، چگونه می توان برای غدیر استشهاد کرد؟

- برای رسیدن به جواب سوال، آیاتی را که کلمه مولی در آن آمده است بررسی می کنیم:

1 سوره حدید، آیه 15 می فرماید: «فالیوم لا یوخذ منکم فدیه و لا من الذین کفروا ماواکم النار هی مولاکم و بئس المصیر»؛ پس امروز نه از شما فدیه ای پذیرفته می شود و نه از کافران و جایگاهتان آتش است و همان سرپرستتان می باشد و چه بد جایگاهی است!

مولی در این آیه شریفه به یاور،(1) سرپرست(2) و سزاوار و مسلط(3) معنی شده است و برخی روایات ناظر به معنای سزاوار می باشند.(4)

2 آیه 11 سوره محمد صلی الله علیه و آله می فرماید: «ذلک بان الله مولی الذین آمنوا و ان الکافرین لا مولی‏ لهم»؛ این [پیروزی مومنان و نابودی کافران] به سبب این است که خدا سرپرست و یاور کسانی است که ایمان آورده اند، و کافران را سرپرست و یاری نیست.. در این آیه واژه مولی به مالک و یاور،(5) سرپرست،(6) و حفظ کننده(7) معنی شده است.

3 آیه 33 سوره نساء: «و لکل جعلنا موالی مما ترک الوالدان و الاقربون‏»؛ برای هر کس وارثانی قرار دادیم که از میراث پدر و مادر و نزدیکان ارث ببرند. واژه مولی در این آیه شریفه به سزاوارتر(8) و سرپرست(9)معنی شده است.

4 سوره مریم آیه 5: «و إنی خفت الموالی من ورائی و کانت امراتی عاقرا فهب لی من لدنک ولیا» و من از بستگانم بعد از خودم بیمناکم (که حق پاسداری از آیین تو را نگاه ندارند) و (از طرفی) همسرم نازا و عقیم است، تو از نزد خود جانشینی به من ببخش. در این آیه، واژه مولی را به معنای خویشاوند (عموها و پسر عموها) گرفته اند،(10) که صاحب اختیار میراث و اموال زکریا(11) و سزاوار و اولی معنی شده است.(12)

5 سوره دخان آیه 41: «یوم لا یغنی مولی عن مولی شیئا و لا هم ینصرون‏»؛ روزی که هیچ دوستی کمترین کمکی به دوستش نمی کند و از هیچ سو یاری نمی شوند. در این آیه واژه مولی به معنای دوست،(13) کسی که حق دارد در امور دیگری تصرف کند و همچنین به معنای کسی که وی نسبت به او ولایت دارد گرفته شده است.

یک واژه و چندین معنا

در زبان عربی واژه ها و لغاتی داریم که دارای معانی متعددی هستند، مانند همین ماده «ولی» که در صیغه و شکل های مختلف بیش از 200 مرتبه در قرآن ذکر شده است و در معانی مختلفی استعمال می شوند، از این رو برای انتخاب یکی از معانی متعدد آن، باید قرینه ای در کلام پیدا کرد که متناسب با آن معنا باشد و این قرینه هم می تواند سیاق و محتوای خود آیه و یا آیات قبل و بعد باشد. در این مثال ها «ولی» دارای معانی متعددی است که از جمله آنها می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

ناصر و یاور، مولی و سرپرست، مالک و صاحب اختیار، دوست، اولی و سزاوار، آزاد کننده و سید، آزاد شده و غلام، هم سوگند، وارث و خویشاوند. البته با دقت در این معانی می توان به یک وجه مشترکی رسید و آن، اولویت داشتن و سزاوارتر بودن است،(14) چرا که «مولی» از ماده «ولاء» می باشد که در اصل به معنای ارتباط دو چیز با یکدیگر است، به طوری که بیگانه ای در بین نباشد و برای آن مصداق های زیادی است،(15)به عنوان مثال، دوست در یاری رساندن به دوست خود، اولی و سزاوارتر از دیگران است همان گونه که وارثان و خویشاوندان در ارث بردن و ولایت بر میراث داشتن، سزاوارتر از دیگرانند و مانند اینکه مولی و سید نسبت به اداره امور عبد و غلام خود، از دیگران سزاوارتر است، همان طوری که مشرکان وکافران نسبت به داخل شدن در آتش دوزخ، از دیگران سزاوارتر هستند، لذا در تمام معانی «ولی» می توان معنای سزاوارتر بودن در ولایت و اولویت داشتن در آن ولایتی که متناسب با سیاق آیات است را درنظر گرفت، پس بین معانی متعدد «ولی» تضاد و اختلاف نیست.

«مولی»؛ دوست یا سرپرست؟

برای روشن تر شدن مطلب، مروری کوتاه بر واقعه غدیر خم می شود و شرایط و ویژگی های آن را بررسی می کنیم.

1 اعلان کردن به مسلمانان که این آخرین حج پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است، لذا مسلمانان به هر صورتی که بود سعی کردند تا در آخرین حج پیامبر همراه ایشان باشند.

2 نازل شدن دستور الهی بر پیامبر اکرم(ص): ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملا (به مردم) برسان و اگر نکنی، رسالت او را انجام نداده ای،(16)یعنی ای پیامبر، اگر این ماموریت آخر را به انجام نرسانی، مانند این است که 23 سال زحمت خود را از بین برده ای.

3 دستور به توقف نمودن همراهان و ماندن تا رسیدن بقیه مسلمان ها و اعلان بازگشت به کسانی که جلوتر رفته اند، آن هم در آن بیابان خشک و گرمای سوزان وسط روز.

4 ایراد خطبه ای طولانی و بیان به یادگار گذاردن دو میراث گرانبها یعنی قرآن و عترت.

5 شهادت دادن به یگانگی و وحدانیت خداوند و اقرار گرفتن از مردم به یگانگی خدا و شهادت به رسالت خویش و سوال کردن از مردم که چه کسی اولی و سزاوار بر شماست؟ و جواب دادن مردم به آن حضرت که خدا و رسولش داناترند، سپس حضرت فرمودند: خداوند اولی و سزاوار بر من است و من اولی و سزاوار بر شما هستم. کما اینکه خداوند متعال در سوره احزاب آیه 6 می فرماید: «النبی اولی‏ بالمومنین من انفسهم‏»؛ پیامبر بر مومنان از خودشان سزاوارتر (و نزدیک تر) است، سپس بالا بردن دست حضرت علی ع و سه مرتبه تکرار این جمله: «فمن کنت مولاه فعلی مولاه»، هر کس من مولا و سرپرست اویم این علی هم مولای اوست، سپس دعا در حق دوستان او و نفرین در حق دشمنانش و اینکه حاضران به غایبان خبر دهند.

6 قبل از متفرق شدن جمعیت، آیه اکمال دین نازل شد و خداوند فرمود: امروز کافران از (زوال) آیین شما مایوس شدند، بنابراین، از آنها نترسید و از (مخالفت) من بترسید، امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم.(17)

با درنظر گرفتن این موارد، آیا شایسته است که پیامبر اکرم در آن شرایط بخواهند اعلان کنند که ای مردم هر کس من دوست او هستم ، علی ع هم دوست او است، یا هر کس من یاور او هستم، علی هم یاور اوست؟ در صورتی که مسئله دوست بودن ومحبت و یاری کردن مومنان با مومنان دیگر، قبلا از طرف خداوند اعلان شده بود، چنان که خداوند در سوره توبه آیه 71 می فرماید: «و المومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض‏»؛ مردان و زنان با ایمان ، دوستان یکدیگرند.

از طرف دیگر، دوست داشتن علی ع برای همه روشن بود و همه از علاقه شدید و محبت وافر پیامبر نسبت به حضرت علی مطلع بودند و نیازی به این همه مقدمه چینی نداشت، پس چه مسئله ای است که مایه اکمال دین بوده و هموزن رسالت 23 ساله پیامبر اکرم ص می باشد و موجب می شود که آن حضرت رسالت خویش را به نحو احسن به اتمام رسانده باشد؟ آیا چیزی غیر از ولایت و جانشینی حضرت علی ع است؟ زیرا پس از پیامبر چه کسی می خواهد شریعت آورده شده را تبلیغ کند و آن را از انحراف نجات دهد و روش صحیح آن را به مردم بفهماند؟

آیا کسی سزاوارتر از علی بن ابی طالب ع بر سرپرستی و جانشینی پیامبر وجود دارد؟ لذا اگر ولایت حضرت علی ع در ادامه رسالت پیامبر ص نباشد، تمام زحمات 23 ساله ایشان از بین می رفت و رسالت ناتمام می ماند، چرا که ولایت ائمه ع ادامه رسالت پیامبر اکرم می باشد، لذا پس از اعلان ولایت امری و جانشینی حضرت علی توسط پیامبر اکرم ،خداوند فرمود: «الیوم اکملت لکم دینکم»؛ امروز دینتان را کامل کردم.

1. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ج 19، ص 277. 2. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج 23، ص 334. 3. عبدالحسین طیب، اطیب البیان، تهران، انتشارات اسلام، چاپ سوم، ج 12، ص 429. 4. عبدعلی العروسی الحویزی، نورالثقلین، قم، مطبعه العلمیه، چاپ دوم، ج 5، ص 241. 5. تفسیر المیزان، ج 18، ص 348.

6. تفسیر نمونه، ج 21، ص 429. 7. اطیب البیان، ج 12، ص 171. 8. ابوعلی الطبرسی، مجمع البیان، ترجمه ابراهیم میرباقری و... ، تهران، انتشارات فراهانی، چاپ اول، ج 5، ص 128. 9. تفسیر المیزان، ج 4، ص 504. 10. المیزان، ج 14، ص 8. 11. تفسیر نمونه، ج 13، ص 8. 12. اطیب البیان، ج 8، ص 418. 13. ترجمه مجمع البیان، ج 22، ص 315. 14. ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج 5، ص 128 و تفسیر اطیب البیان، ج 4، ص 69. 15. تفسیر نمونه، ج 21، ص 199. 16. مائده/ 67. 17. مائده/ 5.