آرشیو پنجشنبه ۷ تیر ۱۴۰۳، شماره ۱۰۸۹۵
صفحه اول
۱

انتخابات هنوز شروع نشده، اما برنده این آزمون تاریخی از هم اکنون روشن است: ایران

هنگامه حماسه

جواد شاملو

کسی یادش هست؟ یک سال و چند ماه پیش، در پاییز و زمستان 1401 برخی گمان می کردند جمهوری اسلامی ایران عید نوروز را نمی بیند. گمان می کردند تا پیروزی فقط یک ایستگاه فاصله است: نبرد. گمان می کردند تا انقلاب یک قدم بیشتر نمانده و پس از آن آزادی است و آزادی. آن هم آزادی ای که در آن آرمان علی وردی ها در خون خود دست و پا می زنند تا به اعتقادشان توهین نکنند. گمان می کردند «جهان» با آن ها هم صدا شده است. منظورشان از جهان همان چند کشور جنایت پیشه ای بود که در برابر ماه ها نسل کشی رژیم غاصب سکوت کردند و پاسخ مردمان آزاده و صهیونیست ستیز خود را با سرکوب دادند. چه رویاهایی داشتند. عدد لایک پست های رهبران نهضت شان را می دیدند و ذوق می کردند. رهبران که بودند؟ فوتبالیست های بازنشسته، رپرهای پروژه بگیر، بازیگرانی با سوابق خاک برسری و مفاخری از این قبیل که محض رضای خدا یک نفرشان را حتی در قاره آسیا نمی توانستی پیدا کنی، چه برسد به ایران. عجب نهضتی بود. قرار بود 22 بهمن 1401 دیگر تعطیل نباشد. چه آرزوهای سرگرم کننده ای داشتند. کسی یادش هست؟ همین چند ماه پیش، سر انتخابات مجلس، چگونه نظام را مسخره می کردند و تحریم انتخابات را بدیهی می گرفتند. کدام شان باور می کرد کشور اینگونه وارد فاز و فضای انتخابات بشود و نشاط سیاسی دوباره در جامعه اوج بگیرد؟ نظامی که عده ای در آرزوی نابودی آن موی سپید کردند، رئیس جمهورش را از دست داد و نه تنها آب از آب تکان نخورد، بلکه کشور عرصه نمایش باور مردم به آرمان های انقلابی آن شد. سپس فرآیند انتخابات آغاز شد؛ یک انتخابات تمام عیار که از شور و شعور سیاسی چیزی کم ندارد. شنبه نهم تیرماه، احتمالا برخی از مردم خوشحال و خرسندند و برخی دیگر از نتیجه ناراضی هستند (به شرطی که انتخابات به دور دوم نرود) اما دشمن قطعا افسرده است؛ چراکه می بیند جمهوری اسلامی ایران اگرچه گاهی تند و گاهی کند، اگرچه گاهی سخت و گاهی روان، اگرچه گاهی پرچالش و گاهی آسوده خاطر، به سمت مقصد خود در حرکت است. فتنه ها دیری نمی پایند. کف ها می روند و دریا می ماند؛ موج ها می روند و صخره ها می مانند. چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری تنها در داخل مرزهای ایران برنده و بازنده دارد، در خارج از مرزها چیزی جز بازنده بودن دشمن نمی بینیم. رویای انفصال ملت و حکومت تبدیل به کابوس حمایت و مشارکت شده است و این یعنی غرب باید تمامی مبانی نظری جامعه شناختی و علوم سیاسی خود را بازخوانی کند. هرچند حاکمیت در طول این سال ها بارها از ملت کارت زرد گرفته اما حیات سیاسی و اجتماعی در ایران هنوز از میان نرفته است. واقعیتی که سال 98 اثبات شد و امسال دوباره تکرار شد. برنده انتخابات شنبه معلوم می شود؛ اما برنده امتحانات تاریخی از هم اکنون روشن است: ایران اسلامی و ملت ایران.