طی روزهای اخیر اخبار متنوعی در خصوص هشدار مقامات نظامی و امنیتی رژیم اشغالگر صهیونیستی در خصوص تبعات حمله این رژیم به لبنان منتشر شده است. به عبارت بهتر، میان مثلث موساد، ارتش و کابینه رژیم صهیونیستی در این خصوص اختلافات فاحشی در ابعاد امنیتی، میدانی و محیطی وجود دارد که به بحران درتصمیم گیری و تشدید شکاف میان آنها منجر شده است اما در این خصوص چه عوامل و مولفه های بازدارنده ای وجود دارد و این مولفه ها را چگونه باید مورد تجزیه وتحلیل قرار داد؟

باید گفت که با وجود تهدیدات و لفاظی های مقامات رژیم اشغالگر درباره جنگ گسترده با حزب ا...، اما چند عامل اصلی وجود دارد که موجب شده صهیونیست ها تاکنون جرات گسترش تجاوزات خود ضد لبنان را نداشته باشند.

در این میان باید به قدرت موشکی حزب ا...، هم در عرصه بازدارندگی و هم در عرصه اقدام علیه هرگونه حماقت صهیونیست ها اشاره کرد.موشک های حزب ا...از یک سو قدرت تخریب فوق العاده ای داشته وازسوی دیگر، به لحاظ قدرت دربرگیری جغرافیایی، کل اراضی اشغالی را دربر می گیرد. در این میان برخی مقامات صهیونیست از جمله بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اشغالگر که هنوز در باتلاق غزه دست وپا می زنند و به هیچ یک از اهداف خود در این جنگ نرسیده اند، اخیرا تهدیداتی توخالی درباره گسترش جنگ علیه لبنان مطرح کرده اند، این در حالی است که شمار زیادی از مسئولان و محافل صهیونیستی با هشدار درباره عواقب مرگبار جنگ گسترده با حزب ا...، به کابینه و ارتش این رژیم اخطار می دهند که از هرگونه تشدید تنش ها در جبهه شمالی اجتناب کنند. آنها می گویند موشک های حزب الله می تواند موازنه مورد تصور نتانیاهو را در عرض چند دقیقه تغییر دهد! همین مساله، از سوی سران ارتش و موساد نیز مورد توجه قرار گرفته است.

در جریان جنگ 33روزه سال 2006، حزب الله توانست مدیریت جنگ منظم و نامنظم را به صورت توامان در دستور کار قرار دهد و همین مساله، تل آویو را به صورت مطلق زمینگیر ساخت؛ بنابراین یکی از عوامل مهم، مربوط به تجربیاتی است که رژیم صهیونیستی طی جنگ های قبلی با حزب الله دریافت کرده و شاهد مدیریت دقیق و منظم حزب الله در درگیری ها و تشدید آنها به شکل برنامه ریزی شده بوده است.شکاف های جاری میدانی، امنیتی و سیاسی در اراضی اشغالی را نیز نمی توان در این معادله نادیده انگاشت. تامیر هایمن، رئیس پیشین سازمان اطلاعات ارتش رژیم اشغالگر (امان) در این زمینه گفت: کابینه اسرائیل برای اقدامات خود هیچ مشورتی از جامعه اسرائیلی نمی گیرد و شهرک نشینان هیچ مشروعیتی به این کابینه نمی دهند. این وضعیت در صورت آغاز جنگ گسترده در شمال، عواقب بسیار بدی خواهد داشت و هرگز شبیه جنگ هایی که جبهه داخلی اسرائیل تجربه کرده است، نخواهد بود.نباید فراموش کرد که در جریان جنگ غزه، کابینه جنگ رژیم اشغالگر صهیونیستی فروپاشید و حتی در داخل کابینه نتانیاهو نیز اختلافات گسترده ای وجود دارد. در چنین شرایطی عواقب و تبعات جنگ با حزب الله مشخص است.

تحلیلگران و استراتژیست های امور نظامی و امنیتی در اراضی اشغالی تاکید دارند که موازنه نبرد (با حزب ا...) بیش از آن که به سود تل آویو تحقق یابد، به سود مقاومت لبنان تحقق می یابد. به عبارت بهتر، جنگ گسترده در جبهه شمالی فلسطین اشغالی، عواقبی مرگبار برای صهیونیست ها دارد و بهای آن بسیار بیشتر از دستاوردهایی است که آنها می توانند به دست بیاورند؛ همان طور که به تازگی بنی گانتز، عضو سابق کابینه جنگ رژیم اشغالگر که اخیرا استعفا داده، اعلام کرد: بهای جنگ گسترده با حزب الله بسیار سنگین است و اسرائیل باید از چنین جنگی اجتناب کند. فرسودگی ارتش رژیم اشغالگر صهیونیستی، مقوله دیگری است که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت. در شرایطی که ارتش رژیم صهیونیستی در جنگ غزه کاملا خسته و فرسوده شده و شاهد فرار مکرر نظامیان این ارتش از جنگ هستیم، صهیونیست ها برای آماده سازی جهت یک جنگ طولانی در شمال فلسطین اشغالی به زمان و امکانات زیادی نیاز دارند و همان طور که محافل عبری اعتراف می کنند، در بازه زمانی کنونی و همچنین با توجه به این که آمریکا از هیچ گونه جنگ گسترده ای میان رژیم اشغالگر و لبنان حمایت نمی کند، امکان بازسازی ارتش اسرائیل وجود ندارد.