امروز سه‌شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۳، شماره ۵۸۰۱
هنر و ادبیات
۸
یادداشت

نگاهی به نمایشگاه «پروژه نهایی» در نگارخانه آریا

عکس هایی با پی نوشت

سارا کریمان

هنگامی که یک عکاس قابی از یک چیدمان یا حقیقت عینی را برمی گزیند، لحظه ای است که می تواند هنرمند عکاس را به مولف بدل کند. در حقیقت عکاس خوانش خود از واقعه ای را ارایه می دهد که می تواند فاصله ای دور با حقیقت داشته باشد. از این رو مدیوم عکاسی به انواع ژانر ها و سبک ها منشعب می شود و بازه ای وسیع از عکس های ژورنالیستی تا قاب هایی آبستره را در بر می گیرد. عکاس بیش از هر هنرمند دیگری این امکان را دارد تا حتی حقیقت را گزیده یا وارونه نشان دهد. با وجود تمام ابزاری که به هنرمند داده می شود تا عینت را خودخوانده نمایان و تدوین کند، همواره او از چیزی که وجود دارد اثر هنری خلق می کند و تلاش هنرمند برای دوری جستن از بازنمایی آنچه هست در پی اغنای حس تمایز در زاویه دید و تماشای جهان بیرون است. عکاس به غایت می کوشد تا از حقیقت، ماهیت انتزاعی بهت آور و بی بدیل بسازد تا از کارت پستال های زینتی به بیانگری و مفهوم سازی دست یابد. با مرور تاریخ عکاسی و پیشرفت و ابزارمندی در این حوزه در می یابیم؛ اگرچه هنوز ثبت لحظه، ارزشی انکارناپذیر دارد اما بازنمایی زیبایی مثلا دشتی سبز مستلزم دانش و اندیشه خاصی نیست و چه بسا که هر کاربر آماتوری با دوربین گوشی خود هم می تواند این کار را انجام دهد. پس ارزش افزوده ای که هنوز می توان برای ثبت یک قاب قائل بود حضور به جا و مهارت در ثبت لحظات بی تکرار است. این عکاس قبراق است. اگر چه حقیقت محض را بی کم و کاست جلوی چشمت می آورد اما او پیشتر می داند کجا و کدام سوژه برای او می تواند بیانگری داشته باشد و پیوست اجزا و قاب ها، مجموعه اش را به بیانیه ای مبدل سازد. در نمایشگاه «پروژه نهایی» که با حضور 14 هنرمند: آناهیتا شمیده، آیلار ساریجلو، بیتا عظیمی، پگاه زارعی، تهمینه شرافت، حسین ملاشاهی زارع، ریحانه رضایی، ریحانه نوایی لواسانی، غزاله موسوی کیا، محیا رستگار، محیا کشفی، نسیم افشاری، نیلوفر کمالی و یاسمین اصغری زاده از هنرجویان مهرداد افسری در گالری آریا برگزار شد، اغلب آثار به شیوه نامتعارف در ارایه عکس به نمایش درآمده بودند و از متریال های متنوع برای نمایش آثار استفاده شده که بی شک در القای حس و مفاهیم تاثیر گذار بود، مثلا چاپ روی فلز و برش بخشی از اثر که لبه های تیز آن موکد قطعی برنده از بخشی از یک کل بودند یا چاپ عکس با استفاده از پارچه مش، ماهیت عکس وارگی آثار را دگرگون ساخته و همین عبور از مرز های رایج ارایه یک عکس، علاوه بر نمایش شیوه های خلاقانه آمیزه ای موفق برای هنرمند است تا بیشتر بر انتقال مفاهیم خود فائق آید. در این نمایشگاه علاوه بر یک بیانیه اصلی که کلیه آثار ذیل آن می گنجید و آن هم نگاه معناساز به عکاسی و بازنگری در کارکردهای این مدیوم در هنر بود، هر اثر به انضمام یک نوشتار و تفسیر توسط هنرمند ارایه شده است. انتخاب با شماست می توانید آثار را تماشا کنید و بی آنکه داده ای از آنها داشته باشید به تماشا و تحلیل مولفه های مورد نقد در عکاسی مانند کادر و نور و... بروید یا قصه را بخوانید و بعد اثر را نگاه کنید اما آنچه مسلم است ایده و اساس این نمایشگاه، همین تاکید بر رابطه میان نوشتار های پیوست با اثر است. اثری که بیشتر با نوعی چیدمان دسته بندی می شود مملو از استیکر های یادداشت بود که فریاد می زد مرا بخوانید. در این نمایشگاه یک ویدئوآرت هم ارایه شده که تلفیقی از عناصر چیدمانی را پدیدار ساخته است که آن هم تاکید و تکرار کلمات است. بستگی پایدار هر اثر به نوشتار مرز های تخیل بیننده را معطوف به قصه ای می سازد که سراینده اش پیشتر برایش نوشته است. در اغلب آثار نوعی تجربه زیسته هنرمند و رابطه عمیق احساسی با سوژه اش به نظر می رسد چنانچه می بایست هر اثر را به انضمام نوشتاری که خود هنرمند ارایه کرده ببینیم و عمیقا درک کنیم که بیننده می تواند با اثر هم ذات پنداری کند و در جریان احساسی آن جاری شود.