حق شناس در گفت و گو با «اعتماد» از ایده پزشکیان برای وزن دادن به ارکان مختلف قدرت و بهره برداری از آن می گوید
شتاب تحول در ساختار حکومت
به نظرم، بحثی که دکتر پزشکیان در سفر به نیویورک دنبال کرد در تداوم ایده وفاق ملی است. ایده ای که به عنوان یک راهبرد اجرایی و عملی برای 4سال آینده مطرح شده و تلاش می کند بتواند برآیند جمع نیروهای درون نظام سیاسی را در قوه مجریه گرد هم بیاورد. توجه داشته باشید گفتم برآیند جمع نیروهای درون نظام سیاسی و نه مطالبات اکثریت مشارکت کنندگان در انتخابات. در دور نخست انتخابات 40درصد مشارکت ثبت شد و در دور دوم این رقم به 50رسید. نهایتا 30درصد کل آرای جامعه به رییس جمهور منتخب رسید. پزشکیان با هوشمندی متوجه شد، برای عبور از بحران های عمیق کشور مثل تحریم ها، پرونده هسته ای ایران، رابطه با غرب علی الخصوص امریکا و... به تنهایی نمی تواند پشتوانه لازم برای تغییر ریل سیاسی را داشته باشد. بنابراین مرحله به مرحله تلاش کرد، پشتوانه های لازم را ایجاد کند. به نظر می رسد با مقدماتی که در انتخابات شکل گرفت و تغییراتی که در تایید صلاحیت ها صورت گرفت، عملا شاهد تغییراتی در کل ساختار سیاسی هستیم.
از مسعود پزشکیانی که در انتخابات مجلس دوازدهم از تبریز توسط نهاد نظارتی ردصلاحیت می شود تا پزشکیانی که در انتخابات ریاست جمهوری در شمایل نماینده جریان اصلاحات وارد انتخابات می شود و فاتح انتخابات نام می گیرد، یک شتاب تحولی و تغییر ریل را در هسته سخت قدرت شاهدیم. به نظر می رسد این تغییرات هم بدون مطالعه نیست و متکی بر بررسی مجموعه روندهایی است که پس از شکل گیری روند خالص سازی در انتخابات پیشین شاهد بودیم. وضعیتی که آسیب هایی به جایگاه نظام سیاسی در افکار عمومی وارد ساخت و بحث مشروعیت نظام را به چالش کشید. در انتخابات ریاست جمهوری 1400 عملا آرای باطله، دوم شد و مشارکت در برخی مناطق مهم حتی به زیر 20درصد رسید. این تحولات اعتماد به نفس نظام سیاسی را به شدت کاهش داد. عملکرد 3ساله دولت رییسی علی رغم همه حمایت های مجلس و حاکمیت هم یکی از بدترین عملکردهای قوه مجریه در دهه های اخیر بود.نه تنها وعده های رییس جمهور وقت برای مهار تورم، اشتغالزایی، ساخت 1میلیون مسکن و مقابله با فساد محقق نشد، بلکه برای نخستین بار 2وزیر در یک پرونده فساد محکوم و چنیدن وزیر برای سوءمدیریت برکنار شدند. وضعیت به گونه ای بود که ادامه این مسیر می توانست نظام سیاسی را با مخاطرات جدی مواجه سازد. در واقع هسته قدرت متوجه شد که ادامه وضعیت قبلی ممکن نیست.
ببینید، پیگیری برخی خواسته ها و تحقق برخی ایده ها در مواجهه با پرونده هایی که نیازمند توسعه روابط با سایر کشورهاست، پشتوانه ای را طلب می کند که باید از درون کشور شکل بگیرد. نظام برای حل مشکلاتش به حضور در بازارنفت، توسعه روابط با همسایگان و نقل و انتقال مالی نیاز دارد که بدون پشتوانه حتی مذاکرات هم به سرانجام نمی رسید.
پزشکیان تلاش می کند، روند مشارکت و افزایش انسجام اجتماعی را بیشتر کند. او به دنبال آن است که از مشارکت جریانات سیاسی درون نظام بهره جوید. در این مسیر حتی از استفاده از افراد و گروه هایی که در انتخابات رقیب او، مخالف و حتی در مقابلش بودند، ابایی ندارد.پزشکیان در گام نخست و در انتخاب معاون اول و سایر معاونانش تلاش می کند بتواند جریان حامی خود و جریان اصلاح طلب را با خود همراه کرده و پالس مناسب ارسال کند. در گام دوم نوبت به معرفی وزرای پیشنهادی می رسد، پزشکیان به خوبی می دانست که به رای و تعامل نمایندگان نیاز دارد. بنابراین به گونه ای عمل کرد که بیشترین رای اعتماد تمام ادوار از مجلسی که اکثریت آن در اختیار جریان اصولگراست، دریافت شد. پزشکیان در صحن مجلس با صدای بلند اعلام کرد که در چینش کابینه هماهنگی های لازم با رهبری را نیز انجام داده است. حتی اعلام می شود برخی اعضای کابینه با تاکید رهبری انتخاب شده اند. این اظهارات و عملکردها نشان می دهد که پزشکیان همه جوانب را مدنظر قرار داده است. او هسته سخت قدرت را با خود همراه کرد. جریان اصلاحات را با انتخاب برخی چهره های شاخص مانند ظفرقندی و میدری و...نسبتا قانع کرد، همچنین مجلس را نیز با خود همراه و در مواجهه با طیف های اثرگذاری چون جوانان، زنان و اقلیت های مذهبی و قومی کنشگری مناسبی انجام می دهد. حتی برخی چهره های مناسب که در کابینه رییسی حضور داشتند را نیز نگه می دارد. این نوع کنشگری ها نشان می دهد، پزشکیان حداقل توانسته بخشی از مطالبات 50درصد افراد مشارکت کننده را به طور نسبی پاسخ دهد.
کاملا درست است، به نظر می رسد پزشکیان در تلاش است حتی برای 50درصد عدم مشارکتی ها هم انگیزه لازم را فراهم کند. البته بخش زیادی از این روند به مساعدت و مشارکت دستگاه قضایی نیاز دارد. یکی از مهم ترین مطالبات این قشر آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی است. طبیعی است که دولت به تنهایی نمی تواند این خواسته را محقق کند و دستگاه قضایی هم باید به دولت کمک کند. البته روندی را که پس از انتخابات در درون قوه قضاییه وجود دارد، بحث عفو رهبری که در مناسبت های اخیر داشته ایم و باعث عفو چهره هایی چون محسن برهانی، شروین حاجی پور و یاشار سلطانی شد نشان می دهد که دستگاه قضایی هم رویکرد مناسبی اتخاذ کرده است. از سوی دیگر بحث دیگری که دولت در حال انجام آن است مانند انتصاب نخستین استاندار اهل سنت و کرد می تواند بحث وفاق را در جامعه اهل سنت بهبود بخشد. بحث حضور چند بانوی ایرانی در وزارتخانه ها، معاونت ها و ساختارهای سیاسی تصمیم مهم دیگری است که دولت آن را اتخاذ کرده است. پس از ماجرای مهسا امینی، زنان جایگاه و نقش ویژه ای را در عرصه عمومی کشور ایفا کرده اند و دولت با افزایش نقش آفرینی زنان در واقع پالس تغییر را به فضای عمومی جامعه ارسال می کند. با یک چنین عقبه قوام یافته ای است که حضور رییس جمهور در نیویورک استارت می خورد و منشا تحولات قابل توجهی برای کشور می شود. نماد برجسته این تحولات هم در سخنرانی رییس جمهور در مجمع عمومی هویدا بود.
بله، این موارد پایه هایی است که رخداد نیویورک را پر رنگ تر کرد. پزشکیان با یک عقبه حکومتی و حاکمیتی و یک پشتوانه مردمی و سیاسی با مشارکت مردم، اهل سنت، زنان، حتی احزاب رقیب، قوه قضاییه، مجلس و...راهی نیویورک شد. پزشکیان در نیویورک دیدار با 20رییس دولت را در دستور کار قرار داد که یک رکورد است. این قوام برآمده از گفتمانی است که پزشکیان از آن بهره می جوید.
رییس جمهور می گوید که در کشور نباید دعوا کنیم، عملا این روند و ضرورت را به جهان هم تسری می دهد. حتی سخنی که اعتراض بسیاری از تندروها را شکل داد و اعلام شد که «با امریکا هم برادریم» ترجمه همین عبارت است. اینکه ایران به دنبال تنازع و جنگ با هیچ کشوری نیست و صلح، گفت وگو و تعامل را می جوید.
چرا که نه؛ رییس جمهور با سی ان ان و فرید زکریا گفت وگو کرد. صحبت های رییس جمهور با مردم امریکا و خطاب به مردم این کشور اثرات بسیار زیادی دارد. در سفر آقای خاتمی به امریکا هم گفت وگو با کریستین امانپور برگزار شد و اثرات قابل توجهی گذاشت. فرید زکریا دامنه مخاطبانی به مراتب بیشتر هم دارد. فراموش نکنید در آستانه انتخابات امریکا قرار داریم و باید رویکردی در نظر گرفته شود تا منافع ایران محقق شود. ایران تلاش می کند گفتمان عدم خشونت، تنش زدایی و تعامل و گفت وگو را ترویج کند. این گفتمان به خصوص در شرایطی که نیروهای اسراییلی در غزه و جنوب لبنان رفتارهای جنایتکارانه ای دارند، بسیار مهم است. اسراییل تمام تلاش خود را صورت داد تا ایران را وارد جنگ کند. ترور اسماعیل هنیه، حمله به غزه، حمله به جنوب لبنان، انفجار پیجرها و... بخشی از تلاش های اسراییلی ها برای شعله ور کردن جنگ در منطقه است. گفتمان رییس جمهور این فضا را ایجاد می کند که ایران به دنبال جنگ نیست. هم اروپایی ها، هم اعراب و هم حزب دموکرات امریکا به دنبال آن هستند که راهی برای پایان دادن به وحشی گری های نتانیاهو پیدا کنند .