دوم مهرماه همین جا نوشته شد که پس از ترور آقای هنیه در تهران روشن است که هر اقدام شرورانه ای از سوی اسراییل بعید نیست و با فرض بدترین سناریوها باید آمادگی های دفاعی و امنیتی را به بالاترین حد ممکن رساند. ما از درون سیستم های تدافعی وضد جاسوسی اطلاع نداریم ولی شاید ترور سیدحسن نصرالله نشان می دهد که مجموع آمادگی ها در حداضطراری نبوده است.گذشته ها گذشته است و حالا زمان یادآوری سهل انگاری ها و خطاها نیست، کارهای بزرگی باید انجام می شد و از برخی اقدامات منفعت سوز و مخل امنیت باید جلوگیری به عمل می آمد. از همه مهم تر باید بیش از گذشته شکاف های موجود با مردم پر می شد و جبهه داخلی از هر نظر مستحکم می گردید. بگذریم که ما زمان زیادی را از دست داده ایم ولی هنوز زمان زیادی برای رفع عیب ها و نقص ها و ضعفها داریم. البته مانع بزرگی برای شناخت مشکلات وچاره آنها وجود دارد که اگر برطرف نشود، در نگاه تصمیم گیران عیب را کمال و ضعف را قدرت نشان می دهد. تصور همه چیزدانی و احساس اشراف فکری و درستی هدف گذاری ها مانع بزرگی بر سر راه واقعیت گرایی و تسلط حقیقی بر امور پیرامونی است. وقتی خیال دانستن با شعارها در هم می آمیزند واقعیت ها کوچک به نظر می رسند و به راحتی از آنها عبور می شود! خیلی ها فکر می کردند و می گفتند که اسراییل جرات فلان خباثت را ندارد! اتفاقا در ابتدا این گذاره کاملا درست بود ولی معلوم شد که سران و کارشناسان اسراییل و امریکا سال ها نشسته اند و روی انواع موضوعات کار کرده اند که ما چرا با این همه امکانات و پول و تکنولوژی و ضعف مفرط دنیای عرب و اشتباهات بزرگ رقبا نباید بتوانیم دشمنان مان را سیاست کنیم؟ آنها برای این روزها برنامه ریزی کردند چنانچه گفته شد انفجار پیجرها در لبنان از 5 سال پیش طراحی و عملیاتش آغاز شده بود! به هر حال اکنون اسراییل با احساس پیروزی و قدرت، تمام قد به میدان آمده است و نشان داده که برای شرارت هیچ حد و مرزی نمی شناسد و ما باید با تمام ظرفیت های نادیده انگاشته شده از ایران عزیز قویا دفاع کنیم. دفاع همه جانبه موکول به استفاده از خرد جمعی و تحصیل همکاری و همدلی کامل همه ایرانیان است.

متاسفانه صدا و سیما به جز تکرار شعارهای رسمی حتی از نظر فنی قادر به مقابله همه جانبه و موثر در برابر جنگ روانی بیگانگان نیست. کاملا پیداست که شبکه های ماهواره ای چون بی بی سی و اینترنشنال هماهنگ با سناریوهای عبری و غربی برای تضعیف روحیه مردم ما مستقیما وارد عمل شده با استفاده از آخرین روش های ژورنالیستی قسمتی از کارزار اسراییل علیه ایران را به دست گرفته اند. در مقابل صدا وسیما گویی در کشور با قحط کارشناس روبه روست که حتی از چهره های متنوع همسوی خود هم سود نمی برد و تریبونش برای چند تن اختصاصی شده است! آنها بعضا نه تنها نسبت به حساسیت شرایط از خود مسوولیت نشان نمی دهند بلکه برضد وفاق ملی گام بر می دارند. چگونه باید تفهیم شود که شرایط تغییر کرده است و باید از خطاهای گذشته عبور کرد و از امکان هرگونه خباثت از سوی دشمنان خونی ایران جلوگیری به عمل آورد؟ اگر روش های گذشته درست بودند که نتانیاهو چنین گستاخانه عمل نمی کرد. به نظر می رسد شرایط به قدری حساس شده که زمان تغییر در رویکردها خصوصا روش های تکراری و شعاری رسیده است. با روی کار آمدن دولت آقای پزشکیان بیش از پیش امکان رفع عیب ها و نقص ها و نفوذها به وجود آمده است و باید دستان این دولت برای اصلاحات مهم و راهگشا باز باشد. به نظر می رسد یکی از دلایل احساس قدرت بیگانگان مشکلات اقتصادی و تحریم هاست. کاش مخالفان برجام و کاسبان تحریم که در تضعیف توافق هسته ای از هیچ اقدامی کوتاهی نکردند اکنون پاسخگو می شدند که کدام جبهه را تقویت کرده اند؟ متاسفانه با اینکه همه مسائل کاملا روشن شده است هنوز بانیان و مباشران وضع موجود نه تنها عذر تقصیر به پیشگاه ملت نمی آورند بلکه همچنان طلبکارانه بر طبل خالی خود می کوبند. تا دیر نشده باید دلسوزان کشور در تصمیمات کلی و اصلاحات ضروری مشارکت داده شوند و عبور از گردنه های پیش رو بدون خطر و خسارت برای ایران عملی شود.