بوی تکرار دیپلماسی التماسی به مشام می رسد!
ملاقات پنهان با نماینده ترامپ ساده لوحی یا خیانت؟!
سرویس سیاسی: در شرایطی که آمریکا طرف بدهکار برجام است و باید خسارات نقض توافق هسته ای را به ایران پرداخت کند، مدعیان اصلاحات و رکن داخلی کارزار غرب علیه ایران می کوشند زمینه های مذاکره با این رژیم تروریست را فراهم کنند و ضمن آبروبخشی به آن، بار دیگر ایران را از دستیابی به حقوق خود بازدارند.
روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» مدعی شد «ایلان ماسک»، میلیاردر آمریکایی که نقش موثری در پیروزی ترامپ داشته است، با امیر سعید ایروانی نماینده دائمی ایران در سازمان ملل متحد در مکانی مخفی دیدار کرده تا درباره راه های کاهش تنش ها بین ایران و ایالات متحده گفت وگو کنند.
این روزنامه به نقل از 2 منبع ناشناس ایرانی گزارش داده که این دیدار میان نماینده ایران و ماسک که مشاور نزدیک «دونالد ترامپ» رئیس جمهور منتخب ایالات متحده است، در روز دوشنبه در نیویورک صورت گرفته است.
به ادعای منابع این روزنامه، دیدار ایلان ماسک و نماینده دائمی ایران در سازمان ملل متحد که بیش از یک ساعت به طول انجامید و در مکانی مخفی برگزار شد، «مثبت» بوده است.
به گزارش ایسنا، در همین حال استیون چونگ، مدیر ارتباطات ترامپ، در پاسخ به این سوال که آیا چنین جلسه ای برگزار شده است، گفت: «ما در مورد گزارش های ملاقات های خصوصی که اتفاق افتاده یا نه، اظهار نظر نمی کنیم.»
ایلان ماسک هم به درخواست برای اظهار نظر پاسخ نداد اما نیویورک تایمز به نقل یکی از مقامات ایرانی گفت که این ماسک بود که درخواست این ملاقات را داد و سفیر محل دیدار را انتخاب کرد.
به نوشته این روزنامه آمریکایی، نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد گفته که به طور علنی درباره این نشست اظهار نظر نخواهد کرد.
گفتنی است، نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد درباره این دیدار، پاسخی عجیب ارائه داده است زیرا این ملاقات یا انجام شده و یا انجام نشده است و این نحوه پاسخ، نشان می دهد که دیدار صورت گرفته است. در همین حال، ما امیدواریم که این اتفاق نیفتاده باشد.
ترامپ به دشمنی و کینه توزی علیه ایران مشهور است. نگاهی به کابینه ترامپ نشان می دهد که این افراد 2 ویژگی ضدایرانی و صهیونیست دارند و برخی از آنها خواستار حمله به ایران و تاسیسات هسته ای شده اند. در این میان، ایلان ماسک همه کاره ترامپ است. ماسک خود را دست راست ترامپ و فراتر از کابینه وی می داند. نکته دیگر این است که امور این چنین در سیاست خارجی، در حیطه سیاست های کلان نظام و شورای عالی امنیت ملی است و نماینده ایران در سازمان ملل حق ندارد با نماینده ترامپ ملاقات کند.
در همین شرایط، رسانه های مدعی اصلاحات از این دیدار به عنوان یک فرصت یاد کردند که نشان می دهد اتفاق فاجعه باری رخ داده است و نشان می دهد در شرایطی که سیاست خارجی در دولت انقلابی شهید رئیسی دچار تحولات اساسی شد، طیف غربگرا تلاش می کند، مسیر دیپلماسی را به سمت دوران امید و اعتماد به آمریکا منحرف کند و ایران را از دستیابی به حقوق خود بازدارد.
مدعیان اصلاحات پس از امضای توافقی به غایت نامتوازن، فاقد تضمین و فاقد مکانیسم شکایت و اخذ خسارت با رویکرد ضد منافع ملی «توافق به هر قیمت»، ضعیف نمایی و محتاج نشان دادن کشور، همواره به جای اعتراض به نقض پیمان توسط آمریکا و اروپا در برجام، ایران را تخطئه کرد و این در حالی بود که برجام در روز نخست اجرا، توسط آمریکا در دوره اوباما با تحریم ها ضدایرانی کاغذ پاره شد. آمریکا همزمان در همان دوره سرمایه گذاران را تهدید به تحریم می کرد و بر خریداران نفت فشار می آورد.
جریان غربگرا در دوره ترامپ نیز بدعهدی آمریکا و اروپا در برجام را از توجیه کردند تا جایی که ترامپ از برجام خارج شد و نشریه پولیتیکو یک هفته پس از خروج ترامپ از برجام نوشت: «فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در کنفرانس این اتحادیه تصریح کرد: من از روحانی تضمین گرفتم که حتی در صورت خروج آمریکا از توافق و برگرداندن تحریم ها، ایران به برجام پایبند بماند»!
اما مدعیان اصلاحات، ایران را درمانده از تحریم جا زدند و آمریکا را به تحریم بیشتر تشویق کردند و تحریم ها دو برابر شد. آنها همچنین با سوءمدیریت عمدی در بخش مسکن، بنزین، حراج کردن ذخایر طلا و ارز، به تعطیلی کشاندن صدها کارخانه، عدم اصلاح ساختار بودجه و دپوی کالاهای اساسی در گمرکات و بنادر، به تحریم ضریب اثربخشی دادند. هم مشوق تحریم خارجی بودند و هم عامل تحریم داخلی و در همین وضعیت، به بهانه تحریم خواهان واگذاری منابع قدرت کشور به دشمن شدند! آنها هشت سال فرصت کارآفرینی و رونق اقتصادی را هدر دادند و هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا شش رتبه تنزل پیدا کرد.
طیف غربگرا پس از پیروزی ترامپ، مجددا بر طبل مذاکره می کوبد و کوچک ترین اشاره ای به نقض برجام در سه دوره اوباما، بایدن و ترامپ نمی کند. مجددا می خواهند با آسودگی خاطر، جای طلبکار و بدهکار را تعویض و نیاز حریف را تامین کنند. ترور سردار شهید سلیمانی، شهید ابومهدی المهندس و یارانشان با دستور ترامپ اتفاق افتاد و ترور شهیدان سید حسن نصرالله، زاهدی، هنیه، نیلفروشان، هاشم صفی الدین نیز در دوره بایدن رخ داد. امروز در شرایط تداوم کارشکنی آمریکا و بدهکار و مجرم بودن این رژیم، اقتدار و نقش آفرینی منطقه ای ایران، گسترش شرکای اقتصادی و شکستن و دور زدن برخی تحریم ها، مذاکره مجدد با این دولت تروریست، چیزی جز آبرو بخشیدن به آن و نشاندن ایران در جایگاه ضعف و تقلای شوم برای واگذاری توانمندی های کشور نیست.
این در شرایطی است که کشور بدون برجام و لغو تحریم ها توانست صادرات نفت را احیا کند و رشدهای اقتصادی 4-5 درصدی را در دولت شهید رئیسی رقم بزند.
رویافروشی مدعیان اصلاحات، تاجر خواندن ترامپ و تقلا برای مذاکره با وی در حالی است که نشریه آمریکایی نیوزویک اخیرا نوشت:
میان حرف تا عمل دونالد ترامپ فاصله بسیار است. خودتان را به گمانه زنی درباره رویکرد او خسته نکنید.
یک نفر باید خیلی احمق باشد اگر وقت خود را بیش از حد صرف فکر کردن درباره برنامه های ترامپ کند!
او دیدگاه ثابتی ندارد. چیزهایی را در جریان مبارزات انتخاباتی می گوید، اما زمانی که در مقام است به آنها توجه نمی کند یا بسته به اینکه چه کسی با او در اتاق حضور دارد، نظرش را تغییر می دهد. او از اینکه برای همه شبیه یک معمای حل نشده باشد استقبال می کند.
به دور اول ترامپ نگاه نکنید. ترامپ علاقه ای به ناتو نداشت و اروپایی ها را برای افزایش بودجه دفاعی تحت فشار قرار داد، اما سیاست های او با شعارهای او مطابقت نداشت.
سطح نیروهای ایالات متحده در سراسر اروپا ثابت ماند و زمانی که ترامپ دستور خروج تقریبا 10000 سرباز از آلمان را صادر کرد، قرار بود اکثر آنها دوباره در کشورهای دیگر اروپا مستقر شوند.
یا سیاست مورد روسیه را بررسی کنید. شیفتگی شخصی ترامپ به پوتین، به خوبی شناخته شده است. اما روابط آمریکا و روسیه در دوران ترامپ چندان عالی نبود.
دولت ترامپ نسبت به دولت اوباما رابطه خصمانه تری با مسکو داشت. تحریم ها نهادینه شده و گسترش یافت، ده ها دیپلمات روسی از آمریکا اخراج شدند، چندین کنسولگری روسیه تعطیل شد و ترامپ، موشک های ضدتانک جاولین را به اوکراین فرستاد، در حالی که اوباما این کار را نکرد.
آنچه ترامپ می گوید لزوما با آنچه انجام می دهد، برابری نمی کند.
با این وجود، مدعیان اصلاحات می خواهند ایران در جایگاه متهم به میز محاکمه برود و این در حالی است که ایران طرف طلبکار است و آمریکا باید خسارت نقض عهد خود در برجام را به ایران بپردازد. ایران پیام اقتدار برای دنیا می فرستد، معادلات منطقه را مقتدرانه رقم می زند و محافل خارجی معتقدند خاورمیانه که روزگاری طولانی در دست آمریکا بود، دیگر در دست کاخ سفید نیست اما رکن داخلی کارزار غرب علیه ایران در سودای تکرار دیپلماسی التماسی است. بی اعتنایی به غیرقابل اعتماد بودن آمریکا، ملاقات پنهان با نماینده ترامپ و تقلای مجدد مذاکره از روی ساده لوحی است یا خیانت؟!